سوء استفاده رجویست ها از نام پرآوازه صمد بهرنگی

این روزها مصادف با سالروز درگذشت زودهنگام زنده یاد صمد بهرنگی بعنوان یک روزنامه نگار، فعال سیاسی، منتقد موشکاف بی نظیر مسائل تعلیم و تربیتی دهه 1340 ایران و مهمتر از همه، معلم دلسوز و فداکار کودکان روستاهای اطراف تبریز است .

من بعنوان یک محصل نوجوان دهه 1340، با شنیدن نام او و آثارش که بزبان سلیس توام با چاشنی هایی که طنز تلخ را بنمایش میگذاشت، مسیر مطالعاتم را بطور جدی پی گرفتم. بخوبی بیاد دارم که در سال 1348 یا کمی زودتر، مجله معروف آرش ویژه نامه مرگ صمد را با درج مقالات بیش از ده نویسنده و شاعر منتشر کرد و این عمل سبب شد که اهالی مطالعه که منهم با وجود کم سالی جزو آنان بودم، شناخت دقیق تری نسبت به این زنده یاد پیدا کنم.

باور کنید که این ویژه نامه را اقلا ده ها بار خواندم و وارد دنیای جدیدی شدم. نویسنده های این ویژه نامه با وسعت و ظرافت زیاد زوایای زندگی و آثار این جوانمرگ شده را مورد ارزیابی قرار داده بودند .در این میان جمله کوتاه یکی ازاین نویسندگان هرگز از خاطر من محو نشده و نخواهد شد:

… با تمامی این اوصاف بزرگترین نقطه قوت صمد، زندگی اش بود!

باری، تمام جریانات سیاسی کشور بیانیه هایی در خصوص این سالگرد منتشر کرده اند و باند رجوی هم که نخود هر آش است ، چنین کرده است.

این فرقه ی تبهکار جهت کسب پشتوانه مردمی برای خود، در مورد خصال مثبت این زنده یاد فراوان نوشته ولی هرگز از مقالات طنزآلود صمد درمورد ” 10 اصل راکفلر برای بهروز زیستن” حرفی نزده است و چرا؟

برای اینکه راکفلرهای میلیاردر گردانندگان اصلی آمریکا و تعیین کننده سیاست های سلطه طلبانه آمریکا بوده و رجوی ها نمیتوانستند که نظر بسیار منفی صمد را به این توانگران جهانی مطرح کنند.

رجوی ها از این رو نمیتوانند نظر صمد را به راکفلرها و کارنگی های مورد انتقاد او بنویسند که دهه هاست به زنگوله سیستم جباری تبدیل شده اند که گردانندگانش راکفلرها و… هستند.

رسانه های فرقه ی رجوی در زمانی که کمر همت به نابودی زبان آذربایجانی در تشکیلات خود زده اند، نمیتوانستند از تلاش های صمد در راه احیای این زبان بنویسند و از این رو من بعنوان یک آذربایجانی و کسی که با یک واسطه به این زنده یاد وصل بودم، کمال اعتراض خود به مجاهدین خلق را – که دشمن کینه توز زبان مادری من هستند – در ریختن اشک تمساح برای صمد که اینهمه عشق بزبان مادری خود داشت وآنقدر نفرت از سران سلطه گر آمریکائی وجودش را میخورد، ابراز میدارم.

رضا اکبری نسب