شنبه 12 شهریورماه 1401 انجمن نجات گیلان میزبان عضوی از اقشار فرهنگی شریف و زحمتکش ایران، جناب آقای علی اصلانی برادر سیفعلی اصلانی بود که بسان قبل سرحال و شاداب با یک جعبه شیرینی وارد دفترانجمن شد و مورد استقبال صمیمانه مسئول انجمن قرار گرفت .
جناب اصلانی در مقدمه دیدار گفت: “این چند مدت پیروزهای انجمن نجات و آسیلا باعث ترس و شکست رجویها شد. از رهایی شماری از اعضای خسته و بریده از رجوی از جمله همشهری مان محمود دهقان گرفته تا ضربه خانم سلطانی به رجوی و کنسل شدن شوی مسخره شان و قبلتر از آن جلسه پر برکت مسئولین آلبانیایی آسیلا درتهران… جای تبریک به شما و همه فعالین دارد. در این فاصله با اشتیاق گزارش یکایک دیدارهای شما با خانواده های گیلانی و ایضا مطالب روشنگر جناب خدابنده مدیر عامل انجمن نجات را مو شکافانه مطالعه کردم و حقیقتا به رهایی برادرم سیفعلی خیلی خیلی امیدوار شدم” .
مسئول انجمن که با دقت صحبتهای شیرین جناب اصلانی را شنید با خنده گفت: “خب جلسه تمام است و بنده دیگرحرفی برای گفتن ندارم زیرا که شما در خصوص وقایع آلبانی الحمدالله آگاه و به روز هستید.”
دبیر بازنشسته گیلانی که در اصل ترک زبان هستند در پاسخ به مزاح پوراحمد گفت:” والله این حداقل وظیفه ما خانواده های چشم براه در قبال زحمات بی دریغ و شبانه روزی شما و دیگرمسئولین است که می باید فعالیتهایتان را دنبال کنیم. چرا که از اساس برای رهایی عزیزان دربند ما آنهم بی منت زحمت می کشید و خوب است در اینجا به شما بگویم که از قضا به اقتضای فعالیتم در خصوص رهایی برادرم از چنگال رجوی هر از گاهی سایت رجویها را هم نگاه میکنم و جالب است که بنده سوای از دیدارهای مکرری که با شما داشتم یکبار در سال 1393 دیداری با اقای رضا رجب زاده که تازه از مجاهدین جدا شده بود داشتم که رجویها 6 سال بعد یعنی سال 1399 در سایت رسوای ایران افشاگر منتسب به سیفعلی جوابم را با مشتی دروغ و اباطیل دادند. البته مایه خوشحالی بنده و خانواده ام شد چرا که بعد از نزدیک به 40 سال دوری و بیخبری موجب شد عکسی از نازنینم سیفعلی که اکنون 60 ساله شده است را ببینیم و خدا را شاکر باشیم .
در خاتمه دیدار صمیمانه دو ساعته، نوبت به برقراری تماس تصویری با محمود دهقان رسید که باعث شد علی اصلانی با شنیدن وضعیت برادر اسیرش از زبان دوست سابق سیفعلی خیلی خیلی خوشحال و امیدوارتر از قبل شود .
به امید رهایی تمام اسیران
دقتکار