تا ماه ها پیش، باند رجوی یک قدم هم از ادعای ” یگانه آلترناتیو” بودن خود عقب بر نمی داشت .اما حالا که کمیت و کیفیت دیگر مخالفان جمهوری اسلامی ایران، مخصوصا در برلین آلمان و نحوه برخورد دیگر کشورها را مشاهده کرد، از مواضع بشدت غیر واقعی و متوهمانه خود کم و بیش عقب نشینی کرده و یکی از قلم بدستانش طی نوشته ای از سایر نیروهای اپوزیسیون برانداز وغیر برانداز ابراز گله مندی کرده که چرا ابراز عقیده میکنند که فعلا آلترناتیوی در ایران وجود ندارد.
من در مورد برخورد کشورهای متخاصم با ایران، ناگزیر به یادآوری این نکته هستم که یک کارشناس ایرانی مقیم لندن که با جریانات و شخصیت های سیاسی اعراب آشنائی کافی و نشست وبرخاست قابل توجهی دارد اشاره کنم که طی تحلیل قابل اعتنایی گفته است که درست است که حکومت سعودی از مجاهدین خلق بیشتر از سایر گروه های اپوزیسیون حمایت میکند اما از این امر آگاه است که این جریان به تنهایی قادر به برآوردن امیال خصومت آمیز او نیست.
این کارشناس در تحلیل خود آورده است که عربستان بخوبی میداند که قادر به تغییر حکومت ایران نیست و انتظارش از اقدامات این اپوزیسیون مورد حمایت اش صرفا و صرفا فشار آوردن به ایران برای کسب امتیاز است.
یعنی سعودی ها از اپوزیسیون برانداز و در راس آنها باند رجوی تنها بعنوان یک کارت بازی بر علیه ایران استفاده میکنند و توقع برانداختن حکومت ایران بدست اینها را ندارند و اگر توافقاتی بعمل آمد، اقبال چندانی به مجاهدین رجوی نشان نخواهند داد و اگر لازم باشد تلویزیونی مانند ایران اینترنشنال که نوع بزک کرده سیمای ضدآزادی رجوی است، بکار خود ادامه دهد، ناچار است که بعد از این توافقات قابل دسترس، با پخش فیلم و مسابقات ورزشی و…، به فعالیت عادی خود (نه بعنوان آتش بیآر معرکه که الساعه کار شبانه روزی اش میباشد) ادامه دهد.
باری!
در تایید حدسیات اینجانب و تحلیل کارشناس مجرب ایرانی که ذکرش رفت ، قلم بدست مذکور رجوی بطور بی سابقه ای مطرح کرده که “هیچ نیروی هژمونی مطلق ندارد، به همین دلیل رهبران مختلفی در داخل و خارج هستند که این جنبش کثرت‌گرا را رهبری میکنند که شاید برای خیلی‌ها اسمشان شناخته‌نشده باشد”.
حرفی که ماه ها قبل طرحش ممکن نبود وطراح آن با حملات شدید رسانه های رجوی مواجه میشد.
او در ادامه نوشته اش، ضمن آشکار کردن ترس خود از سلطنت طلبان و… ، گفته است که مهم‌ترین نقطهٔ انحرافی بحث‌های این حضرات این هست که سرنوشت قیام را ناشی از تحولات در بالا و در خارج از کشور می‌دانند که کاملاً اشتباه است.
او به عمد فراموش کرده که سازمان جهنمی متبوعش، بیشترین تلاش را برای توسعه ایران هراسی، تروریزم اقتصادی و تشدید قطعنامه های ظالمانه سازمان بی استخوان ملل متحد، بر علیه مردم ایران بکار برده است و بهترین حامیان غربی اش را در بین جنگ افروزترین جناح های هیئت حاکمه آمریکا پیدا کرده است که حاضرند در اسرع وقت در کنار صهیونیست ها به ایران حمله نظامی انجام دهند که توازن قوای موجود منطقه ای و جهانی مانع انجام این جنایت هولناک است!
این بچه مرشد رجوی، فرود آمدن کوکتل مولوتوف را بعنوان کارسازترین شیوه بقدرت رسیدن خود میداند و تازه وقتی ازطرف ما تروریست نامیده میشوند یا متهم به ایجاد بلوا در صفوف معترضین مدنی و لاحق نشان دادن عملی این اعتراضات و خیانت به مردم میگردند، کلی عصبانی شده و بد و بیراه نثارمان میکنند!
رضا اکبری نسب