با تنگ شدن قافیه بر سازمان استحاله یافته مجاهدین خلق از حیث برآورد نشدن اعمال خبیث و متوهمانه چند ماه اخیر، این جریان ضدملی، جاسوس پرور و تروریست، مجددا دست به عوامفریبی زده و در رسانه های خود تلاش به حقنه این موضوع به مخاطبین خود که گویا ابدا مرتجع نیستند و بر عکس انقلابی بوده، برداشتی دموکراتیک از اسلام دارند و نماینده اسلام بردبار و مدرن میباشند! کرده است.
من وقتی به عملکرد 4 دهه ای این جریان بعنوان ضدمردمی ترین جریان ایرانی نگاه میکنم، اثری از دموکراسی (حاکمیت نظر اکثریت مردم) در آن مشاهده نمی کنم و با عطف نظر به برقراری تمام عیار طلاق اجباری و تصاحب تمام مطلقه های اجباری توسط شخص رجوی ، نشانه ای از اسلام را در اعمال و سکنات این گروه نمی بینم و به این دغلکاران دروغگو می گوییم که با وجود این اعمال بی نظیر ضد بشری در تشکیلات تان، بردباری و مدرنیته اسلامی پیش کش تان!
این باند تبهکار که بارها ادعا کرده بود که حرکت 30 خرداد 1360 آنها، حرکتی مدنی؟! و یک راهپیمایی عادی بود و تقصیر دیگران بود که با برخورد خشن و مسلحانه آنرا بدان شکل خطرناک تسلیحاتی نمود، اینک برای تبلیغ خود صراحتا اعلام میکنند که مجاهدین از ۳۰خرداد ۱۳۶۰ برای دفاع از شرافت انقلابی خود و خلقشان ، به قیام مسلحانه برخاستند!
اینها بطور احمقانه ای تصور میکنند که وضع موجود طوری است که مردم بخاطر این عملیات که هزینه های بسیار سنگینی برای کشور داشته و اخبار منتشر شده بعدی نشان داد که سرویس های جاسوسی غرب نقش موثری درایجاد آن داشتند ، باند رجوی را مورد لطف و توجه قرار خواهند داد!
از وفاداری خودشان و اینکه تکامل دهنده نهضت مشروطیت و… بوده اند که گویا برای جوانان نیز میتواند الگویی باشد حرف زده اند که از پایه و اساس دروغ است و مطلعین از تاریخ بخوبی میدانند که نهضت مشروطیت با هدف بازگرداندن استقلال کشور و امثالهم بوجود آمده بود و فرقه وطن فروش رجوی ، هرکاری که کرده در راستای ضربه زدن به استقلال کشور بوده و بس!
مسخره تر و عیان تر ازهمه اینها این است که ادعا شده مجاهدین دنبال کسب قدرت نیستند!
این ادعا در حالی صورت گرفته که ناظرین مطلع میدانند که صدای یگانه آلترناتیو بودن این گروه، گوش فلک را پر کرده است. بلی! آنها مانند ارباب اعظم شان مدام فریاد برآورده اند که هرکس با ما نیست بر علیه ماست وعملکرد این طرز تفکر انحصار طلبانه ، شامل ما خانواده هایی هم شده که عزیز و عزیزانی در این سازمان داریم و چه بسا قربانیانی هم داده ایم.
آنها از ما خانواده ها توقع دارند که وقتی صحبتی ازعواطف انسانی خود کرده و مثلا ملاقاتی میخواهیم و به وجود تماس های تلفنی با این عزیزان خود که بدست رجوی ها فریفته شده و بهه اسارت آنها درآمده اند ، اصرار میورزیم، سریعا این جواب آماده خود را میدهند که برای رسیدن به این حق ابتدائی خود باید مدام به تعریف و توصیف رجوی پرداخته و به نحوی از انحاء جزو لشکریان او باشیم و اگر اینطور نکنیم، مزدور این و آن تلقی میشویم و ضمن تحمل فحش های چاوداری اینها، از حق ملاقات کردن و حرف زدن با عزیزان دربندمان محروم میگردیم!
این شمه ای از نمود اسلام مدرن، بردبار و دموکراتیک رجوی بوده که در عرصه عمل به ما نشان داده شده و آیا وجدان های بیداری پیدا خواهند شد که بصورت ارباب اینها تفی انداخته و بگویند که دموکراسی شما هم را درشکل حمایت از فرقه جانی رجوی فهمیدیم!
رضا اکبری نسب