انتظار میرود که امسال روز جهانی زن در میان ایرانیان رنگ و بوی تازهای داشته باشد که در پی وقایع پاییز و زمستان سال جاری نسبتا طبیعی به نظر میرسد. در عین حال، این مناسبت بار دیگر فرصت سواستفاده حداکثری مریم رجوی و به طور همزمان فرصت نقد حداکثری او را فراهم میکند.
از دهه سی قرن بیستم، حقوق زنان به عنوان بخشی از حقوق پایهای انسانها، از سوی سازمان ملل متحد برای همه زنان روی این کره خاکی گرامی داشته شده است. بر اساس کنوانسیونهای بین المللی این حقوق شامل حق زندگی آزاد به دور از خشونت، بردهداری و تبعیض، حق آموزش، حق مالکیت، حق رای دادن و حق دریافت دستمزد برابر و منصفانه با مردان میشود. در آستانه هشتم مارس، روز جهانی زن، لازم به یادآوری است که در طول چهار دهه حکومت مسعود و مریم رجوی بر فرقه مجاهدین خلق، این حقوق اساسی زنان دائما نقض شده است. خشونت علیه زنان یکی از انواع نقض حقوق بشر است که به طور سیستماتیک و گسترده در فرقه مریم رجوی رخ میدهد اما مریم رجوی، به نحوی به شدت ریاکارانه وانمود میکند که سازمان مجاهدین خلق ، گروهی پیشرو و مدافع حقوق زنان است.
زنان کشته شده توسط رجویها
کنایه آمیزترین بخش ادعاهای مریم رجوی به مناسبت روز جهانی زن هنگامی است که او از ندا و صدیقه و مرضیه ای صحبت میکند که برای اعتراض به دستگیری او توسط پلیس فرانسه –به اتهام تروریسم و پول شویی—خود را به آتش کشیدند. ندا حسنی و صدیقه حسینی جان خود را برای شخص مریم رجوی دادند. در آن زمان سخن از تنها چیزی که نبود دفاع از حقوق زن بود چرا که مریم رجوی نه به جرم زن بود بلکه به اتهامات مجرمانه سنگینی دستگیر شده بود. چه بسا که ندا و صدیقه و مرضیه نمادینترین چهره های نقض حقوق زن در فرقه رجوی باشند. این اسامی را بگذارید کنار نام مینو فتحعلی، مهری موسوی و نسرین احمدی که توسط تشکیلات مریم رجوی به قتل رسیدند.
حجاب اجباری که منجر به مرگ دختر کودک سرباز شد
در پاسخ به سواستفادههای مریم رجوی از جنبش #زن_زندگی_آزادی باید به او خاطر نشان کرد که زنان در ایران دست کم حق دارند که رنگ، طرح و مدل لباس خود را انتخاب کنند، اما اعضای زن تشکیلات مجاهدین خلق که تحت نظارت مستقیم شخص مریم رجوی روزگار میگذرانند حتی حق انتخاب رنگ روسری خود را ندارند. آن ها برای چند سانتی متر بیرون بودن موهایشان از زیر روسری بازخواست میشوند.
دختران کودک سرباز که تا پیش از قاچاق شدن به عراق در اروپا زندگی میکردند، پس از ورود به عراق و کمپ اشرف مجبور به رعایت حجاب اجباری شدند. روسری لباس فرم زنان سازمان است. مجاهد باید مسلمان باشد. رعایت حجاب برای زن مجاهد الزامی است. یقینا همواره افرادی در سازمان بودهاند که با حجاب مشکل داشتند ولی مجبور بودهاند آن را رعایت کنند. شواهد آن در ظاهر زنان جدا شده از تشکیلات که ساکن اروپا هستند، به روشنی به چشم میخورد.
این موضوع در عکسهای دختران کودک سرباز به سادگی قابل راستی آزمایی است. برای نمونه سمیه محمدی در نوجوانی به بهانه یک دوره شش ماهه از کانادا به عراق برده شد و هم اکنون که نزدیک به چهل سال دارد کماکان در تشکیلات مجاهدین گرفتار است، حجاب اجباری به سر دارد در حالی که تا پیش از ورود به کمپ اشرف حق انتخاب پوشش داشت. آلان محمدی که در سیزده سالگی از آلمان به عراق آورده شد، آنچنان برای حجاب و دیگر اصول تشکیلاتی مورد عتاب قرار گرفت و حتی سرکوب شد که تاب تحمل از کف داد و جان خود را گرفت. او با اسلحه نظامی جان خود را گرفت در حالی که زیر سن قانونی بود و حتی نباید یونیفرم نظامی میپوشید چه برسد به دست بردن به اسلحه.
ممنوعیت چند همسری برای همه به استثنای مسعود رجوی
یکی از “مهمترین مواد حقوق و آزادیهای زنان در ایران آزاد فردا” که مریم رجوی فهرست طویلی برای آن ارائه میکند، “ممنوعیت چند همسری” ست. این ماده در واقعیت یکی از متناقضترین مفاد این مجموعه کذایی است. مریم رجوی رهبری تشکیلاتی را به عهده دارد که برای توجیه چند همسری در آن، خود شخصا وارد عمل شده است. بر اساس شهادت اعضای جدا شده، مریم رجوی شخصا زنان شورای رهبری را تشویق به “یگانه شدن با رهبری” به معنای درآمدن به عقد مسعود رجوی و داشتن رابطه جنسی با او، میکرده است. شمار این زنانی که در جلسات جمعی رقص رهایی با تشویق و متقاعدسازی مریم رجوی به عقد مسعود درآمدهاند و به نوبت برای همخوابگی با او احضار شدند، اگر به صدها تن نرسد قطعا ده ها نفر را شامل میشود.
علاوه بر افشاگری های بتول سلطانی و توضیحات و تحلیل های دقیق ایرج مصداقی از فساد جنسی مسعود رجوی تحت حمایت مریم رجوی، داود باقروند ارشد شاهد دیگری ارائه میدهد. این عضو ارشد جدا شده از مجاهدین، در مطلبی در رابطه با عنوان “ازدواج مسعود رجوی با دختران زیر سن قانونی فرزندان مجاهدین” اذعان میکند که برای اولین بار است که فرزندان مجاهدین (دخترانشان) زبان میگشایند و از ازدواج مسعود رجوی با خودشان در زمان کودکی و زیر سن قانونی ازدواج، پرده بر میدارند. باقروند پیامی از پدر یکی از دختران قربانی فرقه چند همسری مسعود رجوی، بدون ذکر نام منتشر کرده است: “دخترم برام تعریف کرده می گفت ما دخترای جوان [فرزندان مجاهدین] تازه از خارجه آمده را در دستههای چند نفره در سال 74 [وقتی فقط 17 سال داشت] پیش رجوی بردند که مریم پیشش نشسته بود. مریم اول به ما گفت: خوب شما که اینجا آمده اید باید فکر شوهر و ازدواج را از کلهتان بیرون کنید و از این به بعد به مسعود محرم هستید. بعد یکی یکی پیش مسعود می رفتیم و برای هر کدام یک گردن بند با عکس حضرت مریم را میداد.” زهرا میرباقری نیز شبیه به این گردنبند را از مسعود رجوی دریافت کرده است که البته این بار به وضوح تصویر مسعود رجوی روی آن است که باید گردن آویز زن مجاهد میشد.
زن مجاهد محروم از همه حقوق حتی دیدار با مادر یا فرزند
رجوی از “نه به حجاب اجباری” به “نه به دیکتاتوری شاه و شیخ” میرسد. بعنوان یکی از پرسشها در باب دیکتاتوری باید از او پرسید: چرا اعضای مجاهدین خلق چه در زمان حضور در عراق چه در آلبانی هرگز حق انتخاب محل زندگی نداشتهاند؟ چرا حتی رفت و آمد و خروج از پایگاه مجاهدین برای اعضا، به سادگی امکان پذیر نیست؟ مریم رجوی باید به این پرسش پاسخ بدهد که چگونه میتوان یک پایگاه شبه نظامی را محل زندگی صدها زن قرار داد بدون اینکه کمترین تماسی به دنیای آزاد از جمله خانواده و دوستان داشته باشند؟ اگر بخواهیم نام ببریم فهرست طویلی از زنان عضو سازمان میتوان ارائه داد که اکنون نزدیک به چهل سال است که از پایگاه مجاهدین خلق خارج نشدهاند و با خانوادههای خود تماسی نداشتهاند. زهرا حسینی، مریم ترابی، معصومه ترابی، فائزه میرباقری، پروانه ربیعی، شکوفه قاسمی، ژیلا کاکاوند، لیلا نرگسی، مهری سعادت و ناهید سعادت تنها چند نفر از میان صدها زن عضو مجاهدین خلق هستند که سالهاست خانواده هایشان در پی تماس و دیداری با آنها هستند.
رجوی از آزادی انتخاب شغل و تحصیل میگوید در حالی که اساسا در تشکیلات تحت حکمرانیاش شغلی به غیر از خدمت به کیش شخصیتی مسعود رجوی وجود ندارد و آموزشی به جز گوش جان سپردن به افاضات مسعود رجوی مجاز نیست. شما در پایگاه مجاهدین، نمیتوانید زن مهندس، بازیگر، هنرمند، آرایشگر، طراح مد، معلم یا شاغل به هر شغل دیگری پیدا کنید. همه وظایف تحت نظارت فرماندهان و در راستای دستور کار سازمانی تعریف میشوند.
اصطلاحاتی چون حق انتخاب همسر، حمایت از زنان مطلقه، بیوه و اطفال از سوی مریم رجوی به واقع شرمآور به نظر میرسد. بر اساس قوانین فرقه رجوی، تجرد در تشکیلات اجباری است. تا پیش از تجرد اجباری اگر ازدواجی در تشکیلات صورت میگرفت به دستور سران تشکیلات و با عنوان «ازدواج سازمانی» انجام میشد و حق انتخابی برای اعضا در میان نبود. از زمان انقلاب ایدئولوژیک که مسعود رجوی با نام “انقلاب مریم”، در تشکیلات به راه انداخت، همه اعضای متأهل مجبور به طلاق همسران خود شدند و از آن پس هیچ یک از اعضای سازمان ازدواج نکردهاند. انقلاب مریم اعضا را ملزم کرد که سوگند تجرد مادام العمر یاد کنند. زنان مطلقه در خدمت محض به تشکیلات و رهبری، سر از شورای رهبری و جلسات رقص رهایی و ازدواج با مسعود رجوی در آوردند.
اطفال این زنان به بی رحمانهترین شکل ممکن از مادران جدا شدند، به غرب قاچاق شدند، در یتیمخانهها و خانههای تیمی مجاهدین و زیر دست خانوادههای هوادار مورد انواع مصادیق نقض حقوق بشر قرار گرفتند و نهایتا از هفتصد کودک آواره مجاهدین، بیش از سیصد تن به عراق بازگردانده شده و کودک سرباز شدند.
برخی از این کودک سربازان که در سالهای بعد موفق به خروج از تشکیلات شدند مورد بی مهری مادران مغزشویی شده خود قرار گرفتند؛ پس از خروج از تشکیلات هنگامیکه لب به افشاگری درباره آنچه در فرقه رجوی از سر گذراندند، باز کردند، باز هم سران فرقه مادران آنها را تحت فشار قرار دادند تا علیه فرزندان خود موضع بگیرند. محمدرضا ترابی یکی از کودک سربازان سابق که چهارسال پیش از تشکیلات جدا شد، هنگام خروج از کمپ مجاهدین در آلبانی از سوی مادرش خائن خوانده شد و تشکیلات اجازه خروج او از کمپ را مشروط به قطع کامل رابطه با مادرش کرد.
در این ماجراها تنها واژهای که هیچ معنایی ندارد “حضانت” است. اگر در مواقعی مادری موفق به خروج از دایره مغزشویی فرقه میشد و اقدام به یافتن فرزند یا فرزندان خود در خاک اروپا یا آمریکای شمالی میکرد، مدت ها طول میکشید تا بتواند در دادگاهها علیه مجاهدین قد علم کند و حضانت فرزندان خویش را باز پس گیرد.
عقیم سازی اوج ستم به زن مجاهد
به همه این موارد نقض حقوق زنان در فرقه رجوی، عملیات عقیم سازی نیز اضافه میشود و نهایت دشمنی با ذات زنانگی زنان در تشکیلات مریم و مسعود رجوی آشکار میشود. “قله آرمانی” مقامی است که سران سازمان برای زنانی که مادام العمر از مادر شدن محروم میشوند، در نظر میگیرند تا در سلسله مراتب تشکیلاتی رشد کنند! در تشکیلات مجاهدین خلق با جراحی بیرون آوردن رحم تا کنون بیش از 100 زن مجاهد عقیم شده اند یا به عبارت تشکیلاتی به قله آرمانی رسیدهاند. فرشته هدایتی از زنان جدا شده از مجاهدین در این باره میگوید: “من و چند تا از دوستانم بطور مشخص نه سرطان رحم و دهانه رحم و نه هیچ سرطانی نداشتیم ولی سازمان مجاهدین خلق ما را مورد عمل زنان قرار داد. یکی از دوستانم وقتی بهوش آمد و متوجه شد (عمل برداشتن رحم برروی وی انجام شده است ) جیغ و فریاد زد و مدتها دچار افسردگی و موضوعات تشکیلاتی بوده است.”
در آستانه 8 مارس سال 2023 و در برهه کنونی جامعه ایران، زنان آگاه و سربلند ایرانی میدانند که زن مجاهد که تشکیلات مجاهدین ادعا دارد کاملترین آن مریم رجوی است، نمونهای از تحقیرشدهترین، مظلومترین، مورد تبعیض واقعشدهترین زنان دنیا است.
وضعیت زنان محصور در قرارگاه اشرف 3 در آلبانی یک فاجعه حقوق بشری تمام عیار است که در پوششی از تبلیغات دروغین پیچیده شده است و نهادهای حقوق بشری دنیا باید توجه ویژه ای به آن داشته باشند اما شوربختانه تصمیم گرفته اند چشم ها را بر واقعیت موجود ببندند.
مزدا پارسی