دَرِ قفس رو واکنین پرنده میخواد بپره
هوا هوای زندگی…
به تازگی شنیدم که نیروهای ائتلاف به بچه ها اجازه داده اند که تیف را ترک کنند و به خاک ترکیه بروند. به این وسیله تبریک خود را از این پایداری چهارونیم ساله که بسا سرفرازی دارد، اعلام میدارم. این افراد هرگز در مقابل شانتاژها و ترفندهای سازمان و خرید افسران و نیروهای ائتلاف توسط سازمان کوتاه نیامده و هرگز از حق آزادی خود کوتاه نیامدند و قالب تهی نکرده و به سازمان برنگشتند. اینها به راستی شایان تقدیر و تبریک اند. این امر در این نقطه دارای معانی فراوانی است و سازمان نخواهد توانست در مقابل چالش جدیدی که روبرو گشته مقاومت کند. زیرا این در به سمت اروپا و ترکیه بازشده و نه به سمت ایران، و نکته قابل توجه اینکه این شروع به بازشدن راهی است که بچه ها سالهاست منتظر آن هستند تا بتوانند از این خاک نکبت عبور کرده و خود سکان زندگی خود را در دست گیرند و از حصار فرقه رجوی آزاد گردند. درود بر این افراد که سازمانی را که ادعاهای زیادی داشت با عزم خود به زانو در آوردند و گفتند بله برای آزادی خود حاضرند چهار و نیم سال در بیابان و چادر زندگی کنند اما در محیط زجر آور و منحوس فرقه رجوی تنفس نکنند.
سازمان با این چالش جدید چه خواهد کرد؟
تا اینجا سازمان با بند و بست و دادن پول و رشوه به نیروهای ائتلاف سعی در نگه داشتن بچه ها در تیف داشت تا آنها را مأیوس کرده و به سازمان برگرداند و یا بتواند این امید را که میتوان از عراق خارج شد در افراد ساکن در اشرف بخشکاند. اما هیهات که این امیدها و تلاشها آخر کار خودش را کرد. و با بازشدن این راه، سازمان حالا بایستی از ترفندهای جدید، نشست ها و تعهدات یکطرفه دیگری که از افراد اخذ میکند، سعی کند تا مانع حرکت افراد از اشرف به تیف شود. اما آیا خواهد توانست؟
سازمان سعی داشت تا از این شرایط در عراق استفاده کرده و خود را در حالتی خنثی حفظ کند. اما خوشبختانه پس از گذشت 5 سال که از اشغال عراق میگذرد این دیوار به همت این انسانهای آزاد شکسته شد.
در آن زمان فرماندهان سازمان به ما که در حال خروج از اشرف بودیم مکرراً میگفتند: «اول ما تعیین تکلیف میشویم سپس شما» و برای مسخره کردن ما میگفتند: «ما چون سازمان هستیم دارای قدرت هستیم ابتدا آمریکا ما را به استرالیا، سوئد و نروژ و… میبرد سپس شما را تعیین تکلیف خواهد کرد. چون ما پول و کیس داریم.» آنها با رواج دادن این شایعات سعی در سست کردن ارداه افراد در خروج از سازمان داشتند. اما این 5 سال نشان داد که هیچ چیزی جز با عزم و اراده افراد کاری از پیش نخواهد برد. شاید شما ندانید این آزاد مردان در تیف چندبار دست به اعتصاب غذا، خود سوزی، اعتراض، خود زنی و… زدند تا توانستند نظر مقامات را به فجایعی که در سازمان میگذرد آگاه سازند و برچسب تروریستی را از خود دور سازند. به هر حال آنچه که معلوم است و بایستی افراد مستقر در اشرف به آن آگاه شوند شرایط جدید است و بدانند که هیچگاه هیچ هواپیما یا هلی کوپتری برای نجات آنها در اشرف فرود نخواهد آمد و خود بایستی این راه را با رنج و تلاش خود باز کنند و الا اگر به سازمان باشد میخواهد تا ابد افراد را در صندوق نگهداری کند. به امید روزی که پرندگان اسیر و دوستان خوبم آزاد شوند. این منتهای آرزوی من است.
اصغر فرزین