ابراهیم خدابنده، مدیر عامل انجمن نجات در ایران هستم. انجمن نجات متعلق به خانواده هایی است که عزیزانشان در اردوگاه بسته و دورافتاده سازمان مجاهدین خلق در آلبانی گرفتار بوده و ده ها سال است که امکان هیچگونه ارتباطی با آنان را ندارند. من هیچ سمت دولتی ندارم و فعالیت انجمن نجات صرفا حقوق بشری و در راستای برآورده کردن خواست خانواده هاست و به سیاست های جمهوری اسلامی مربوط نمی شود.
در جلسات متعددی که با این خانواده ها در شهرهای مختلف ایران داشته ام سؤالاتی از جانب آنان مطرح گردیده است که به موضوع “حق حاکمیت ملی آلبانی” مربوط می شود. در زیر، این سؤالات را خطاب به دولتمردان محترم جمهوری آلبانی مطرح می نمایم تا شاید اگر صلاح دانسته شود پاسخی از جانب هر کس که موضوع به وی مربوط می شود دریافت دارم.
سازمان مجاهدین خلق در زمان حاکمیت صدام حسین در عراق از فرانسه به این کشور برده شد تا در جریان جنگ با ایران مورد استفاده قرار گیرد. همکاری فعال این سازمان با دشمن متجاوز به خاک وطن، علیه مرزبانان و مدافعان میهن، موجب شد تا این سازمان در میان مردم ایران، و حتی در میان مخالفان سرسخت جمهوری اسلامی، مورد تنفر شدید واقع گردد.
وقتی صدام حسین در عراق ساقط شد، حضور سازمان مجاهدین خلق در عراق به یک تهدید امنیت ملی تبدیل گردید. دولت های عراق یکی پس از دیگری خواهان خروج این سازمان از عراق بودند، اما مجاهدین خلق و مریم رجوی مقاومت می کردند، تا این که در سال 2016 در آلبانی، با همان شکل فرقه ای در یک اردوگاه بسته و دورافتاده، مستقر گردیدند.
ادعای دولت آلبانی اینست که این سازمان به دلایل بشردوستانه در خاک آلبانی پذیرفته شده و از هرگونه فعالیت سیاسی و تبلیغی علیه جمهوری اسلامی منع گردیده است. بر اساس شهادت افراد بسیاری که از این گروه جدا شده و اکنون در داخل و خارج از آلبانی بسر می برند، و همچنین بر اساس رسانه های تبلیغی خود سازمان مجاهدین خلق، این سازمان طی این سالیان از خاک آلبانی و از مقر خود به صورت سیستماتیک به امور زیر مشغول بوده است:
– نقض اولیه ترین حقوق انسانی اعضا در داخل اردوگاه، خصوصا ممنوعیت ارتباط با خانواده، و سلب هرگونه آزادی و اختیار از آنان
– فعالیت های سایبری علیه امنیت روانی مردم ایران از داخل اردوگاه با استفاده از امکانات اینترنت آلبانی با هزاران اکانت فیک و همچنین هک کردن سیستم های داخلی ایران
– هدایت کانون های به اصطلاح شورشی در داخل کشور از داخل اردوگاه، در ستاد موسوم به داخله، برای اقدامات ایذایی و تروریستی و تأمین مالی آنان
حال سؤال اصلی اینست که آیا دولت آلبانی اشراف کافی بر اقدامات این گروه در اردوگاه آنان و فعالیت های اینترنتی آن از خاک آلبانی دارد؟ قطعا سیستم های امنیتی آلبانی رسانه های این سازمان را مانیتور کرده و با جداشدگان آن به کرات صحبت نموده و از ماهیت امر مطلع هستند. آیا دولت آلبانی ضروری نمی داند که کنترل بیشتری بر فعالیت های این گروه در داخل اردوگاه داشته باشد؟
خانواده ها می پرسند که آیا اقداماتی نظیر موارد زیر با ابتکار عمل دولت و سیستم های امنیتی آلبانی صورت گرفته یا خواست و سفارش سازمان مجاهدین خلق تأمین گردیده است؟
– حبس آقای احسان بیدی در اردوگاه کارچ به مدت دو سال و نیم بدون ارائه هیچ مورد اتهامی و یک بار اخراج غیر قانونی ناموفق وی به یونان و سپس اخراج غیر قانونی وی به ایران بر خلاف تمامی موازین حقوق پناهندگی، که اکنون او در بازداشت و در انتظار محاکمه در ایران بسر می برد.
– تجسس و تفتیش بی مورد ساختمان انجمن حمایت از ایرانیان مقیم آلبانی (آسیلا) و خانه های اعضای آن و مصادره پول و اموال آنان و بازجویی یک روزه از آنان که هیچ مورد غیر قانونی بدست نیامد و متعاقبا جنجال تبلیغی علیه آسیلا در رسانه ها
– ممانعت از ورود دو شهروند آلمانی ایرانی تبار که برای شرکت در جشن عروسی آقای غلامرضا شکری دعوت شده بودند بدون ارائه هیچ دلیلی
– ممانعت از دیدار خانواده کانادایی و همچنین خانواده سوئدی و دیگر خانواده ها برای دیدار با عزیزانشان در اردوگاه مجاهدین خلق در آلبانی و بدرفتاری با آنان از جمله تهدید و مصادره گوشی و غیره
– اخراج غیر قانونی آقای حسن حیرانی که دارای همسر آلبانیایی است به یونان بر خلاف تمامی موازین حقوق پناهندگی بعد از حبس چند ماهه در کارچ بدون تفهیم اتهام و مؤاخذه همسر ایشان هنگام خروج از مرز به سمت یونان
– اخراج غیر قانونی آقای غلامرضا شکری که دارای همسر آلبانیایی است به یونان بر خلاف تمامی موازین حقوق پناهندگی بعد از حبس چند ماهه در کارچ بدون تفهیم اتهام که با ضرب و شتم پلیس یونان مواجه گردیده و به آلبانی مسترد شد که همچنان بی دلیل در کارچ محبوس می باشد
– حبس آقایان علی هاجری که فرزندش به تازگی به دنیا آمد (که البته اخیرا آزاد شد)، مهدی سلیمانی که دارای همسر آلبانیایی است، و حسن شهباز به مدت بیش از شش ماه در کمپ کارچ بدون مشخص شدن جرم آنان و در بلاتکلیفی محض
تمامی این موارد و مواردی دیگر از نظر خانواده ها صرفا خواست و نظر فرقه تروریستی رجوی را تأمین نموده است. در حالیکه اعضای سازمان مجاهدین خلق آزادانه در تعداد زیاد خاک آلبانی را ترک کرده و باز می گردند، اما اعضای آسیلا فاقد حتی کارت هویت هستند و اجازه بازکردن حساب بانکی و مجوز کار ندارند و به آنان مدارک سفر داده نشده است که حداقل اگر آلبانی به خانواده های آنان اجازه ورود به آن کشور و دیدار نمی دهد، حداقل آنها بتوانند در یک کشور ثالث خانواده های خود را ملاقات نمایند.
آیا دولت آلبانی حق حاکمیت ملی خود را در برابر سازمان مجاهدین خلق و مریم رجوی از دست داده است؟ آیا درست مانند حاکمیت صدام حسین در عراق، دولت در داخل دولت تشکیل شده است؟ آیا دولت آلبانی به دستور سازمان مجاهدین خلق از صدور روادید برای ایرانیان خصوصا خانواده ها امتناع می ورزد؟ آیا دولت آلبانی به عواقب این امر، یعنی باز گذاشتن دست سازمان مجاهدین خلق برای هر اقدام غیرقانونی و تبعیت محض از خواسته های آن، که می تواند به یک تهدید امنیت ملی در خاک اروپا تبدیل شود، فکر نموده است؟
اخیرا پیامی خطاب به دولتمردان آلبانی نوشتم و مواردی را متذکر شدم که یک نسخه از آنرا هم ضمیمه این نامه می کنم. من به موضوعات سیاسی و به مشکلات روابط ایران و آلبانی کاری ندارم. من از جانب خانواده هایی صحبت می کنم که اساسی ترین حقوق انسانی آنان یعنی حق ارتباط با عزیزانشان نقض شده است. از آنجایی که سازمان مجاهدین خلق در خاک آلبانی مستقر می باشد، دولت آلبانی مسئول تمامی رفتار و عملکرد این سازمان بوده و خواهد بود.
ابراهیم خدابنده – مدیر عامل انجمن نجات