بانوی نویسنده ایرانی: مجاهدین نیاز به کادر خبره ای از روان درمانگران دارند

در پی حوادث اخیر در قرارگاه اشرف 3 در روستای مانز آلبانی، زهرا عبدی شاعر و نویسنده ایرانی در حساب کاربری خود در اینستاگرام مطلبی درباره ذات فرقه‌ها و تشکیلات مجاهدین خلق به عنوان یک فرقه نوشت:

فرقه (کالت) چیست؟
انجمن روانشناسی ایالات متحده آمریکا در تعریف فرقه (کالت) نوشته:
“گروه مذهبی یا شبه مذهبی که به واسطه اعتقادات غیرعادی و غیرمعمول خود، منزوی بودن از جهان خارج و ساختاری دیکتاتوری شناخته می‌شود.”

هرگاه با یک گروه و جامعه محدودی مواجه شدید که با مفهوی خاص از دین، ایدئولوژی، باورها و عقاید مشترک در پی یارگیری‌اند، باید دو پای دیگر قرض کرد و گریخت.

فرقه‌ها و کالت‌ها به صورت شبکه‌های عنکبوتی در سراسر جهان وجود دارند. این کالت‌ها یا شعبه‌ای از یک دین‌اند یا خودشان در پی ساختن یک دین جدیداند.

بیشتر این گروه‌ها معتقدند که باورها و ایدئولوژی‌ها قرار است آن ها را به صورت shortcut و میانبری، خیلی زود سریع انقلابی، به بهشت ببرد. بهشت هر کالتی هم از قضا فقط ویژه آن‌ها ساخته شده و لنگه ندارد.

برای من همیشه سوال بود چرا مردم به فرقه‌ها و کالت‌ها می‌پیوندند:
برای بشر هیچ چیز کشنده تر از بی معنایی نیست. کالت ها ادعای ساختن معنا دارند. در این دنیا هر که بتواند ادعای ساختن یک معنا را بلندتر جار بزند، احتمالا عده‌‎ای به دنبال وعده رستگاری به دنبالش راه می‌افتند. دنباله روی کار بدی نیست مهم این است که آگاه باشی دنبال چه چیزی راه می افتی؟

برای فهمیدن این سوال نیاز به کسب آگاهی داری. مسئله اصلی کالت‌ها دقیقا همین “آگاهی” است. بلایی که سر پیروانشان می‌آورند این است که آگاهی را به صورت کپسول یا آمپول به پیروان می‌خورانند و تزریق می‌کنند. اینقدر که مغز معتاد شود به آن آگاهی کپسولی. اینجاست که انسان شهروند سرزمین توهم می‌شود.

موراکامی در کتاب 1Q84 یک کالت در جهان داستانی‌اش ساخته و سعی کرده بسیار خفن به نظر بیاید برای همین تا توانسته چاشنی توهم را در این فرقه بالا برده.

هنگام خواندن داستان اولش احساس می‌کردم این کالت را چقدر خفن ساخته. جلوتر که رفتم با خودم گفتم شبیه سازمان مجاهدین است، آخرش اما فهمیدم کالت دنیای خیالی موراکامی پیش کالت این ابناء بشر از نظر دوز توهم، شوخی‌ای بیش نیست.

اینها بعد از اینکه رهبرشان تبدیل به شبح شد، رفته رفته همه‌شان به لشکر اشباح پیوستند. رهبر فرزانه‌شان اکنون در ناکجا آباد در حال عضوگیری از کرات و کهکشان‌هاست و احتمالا روزی ظهور خواهد کرد. با دیدن وضعیتشان ناراحت شدم. اینها نیاز به کادر خبره‌ای از روان درمان‌گران دارند.

موراکامی عزیز کالت خیالی تو، حداقل رهبر فرزنه‌اش قابل دیدن و لمسیدن بود! در این کالت همه شبح شدند و روحشان هم خبر ندارد.

زهرا عبدی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا