گرفتن سالگردهای مختلف در شرایطی صورت می گیرد که علاوه بر ضربات مرگ بار وارده بر پیکر سازمان پس از در دست گرفتن سکان رهبری به وسیله ی رجوی باید گفت دیگر نه نامی از آن سازمان اولیه باقی مانده و نه نشانی از آن چه حتی به عنوان شعارهای مبارزاتی از سوی مؤسسان مطرح می گردید: مبارزه با امپریالیسم، نفی فرد گرایی، تلاش برای سربلندی میهن و.. ده ها شعار پرطمطراق دیگر که اکنون پس از چهل و سه سال حتی بر زبان هم جاری نمی شود. چرا که بیش از دو دهه از عمر آن در راه خیانت به میهن، حاکمیت و ریاست طلبی رجوی و استمداد خواستن در بقای عمر از امپریالیسم صرف شده است.
اما چرا در آستانه ی چهل و سومین سالگرد، به جای برشمردن دست آوردهای 30 سال در زیر سایه ی دشمنان خلق بودن اقدام به دادن بیانیه ای با مضمون انتصاب مجدد شکنجه گر سابق رجوی و جانشین اول فعلی و دادن اسامی همکاران او نمودند؟ مگر این ها کدام درد بی درمان فرقه را توانستند درمان کنند؟ آیا بله قربان گویی کردن هم انتصاب می خواهد؟ آیا خواباندن سیلی به گوش معترضان رجوی و منتقدان سیاست های خودکامه ی او پاداشی جز یک انتصاب صوری و بی ارزش دارد؟؟؟
خانم صدیقه ی حسینی و بقیه ی اعضایی که نامشان در بیانیه ی کذایی آمده چه چیزی در چنته دارند تا بر بقیه عرضه نمایند؟؟ بی شک گذاشتن مراسم در اشرف تنها و تنها وسیله ای است که فرقه به واسطه ی آن می تواند سرگرمی ایجاد نموده و ذهن های پریشان را به سمتی دیگر ببرد البته برای ساعاتی چند و خب رجوی به همین چند ساعت نیاز مند است تا بتواند با کف زدن و سوت زدنشان دل سیمرغ خود را شاد و برای جفنگ گویی های بعدی هندوانه ای زیر بغل وی گذارد و با به نمایش کشیدن تصویر ویدئوای اش فکر کند یال و کوپالی دارد. ولیکن زمان برای برگزاری چنین مراسم هایی مناسب نیست زیرا نام فرقه همچنان سرفصل لیست های تروریستی است و دیگر گوش شنوایی برای شنود گزارش های دروغ و اطلاعات بی اساس آن ها وجود ندارد واز سوی دیگر زمان اخراج از لنگرگاهی که سال ها لنگرشان را در آن به آب انداخته بودند و از نان ملت عراق ارتزاق می کردند فرا رسیده و با افشاگری های اعضای سابق جایی برای پناه دادن به ایشان نمانده و کم تر کشوری حاضر است در این مورد ریسک کرده و شرافت خود را به خطر اندازد.
بنابراین این کشتی گیر کرده در گل و مردابی که رجوی برایش فراهم نموده دیگر جایی برای لنگر انداختن ندارد و این همان سازمانی است که شروع چهل و چهارمین حیات خود را در میان انبوهی از سیاهه های تروریستی و محدودیت همه جانبه فعالیتی از سوی دولت ها و خشم و غضب ملت ها خصوصاً ملت ایران آغاز می کند واین چه شروع مبارکی است!!!!!!!