پس از پیروزی انقلاب اسلامی، فرقه تروریستی مجاهدین خلق دست به هر جنایتی علیه مردم ایران زد. در دوران جنگ کنار صدام ایستاد و از دهه ۸۰ نیز داعش را به رسمیت شناخت و در رسانه های رسمی فرقه نیز از آنان حمایت کرد.
با تحولات شتابان ماههای اخیر به نظر می رسد عمر مجاهدین نیز رو به پایان رسیده و میتوان پیشبینی کرد در آیندهای نزدیک مردم ایران شاهد به هلاکت رسیدن بزرگترین جنایتکاران قرن خواهند بود.
از اواخر سال ۱۳۹۰ که پیگیریهای دولت عراق برای اخراج مجاهدین از خاک عراق به نتایجی دست یافت، مقرر شد اعضای این فرقه تروریستی با نظارت سازمان ملل طی چند مرحله از این پادگان تخلیه شوند.
این افراد پس از خروج از اشرف به اردوگاه الحریه یا همان کمپ انتقالی لیبرتی (نام پادگانی در نزدیکی فرودگاه بغداد) منتقل شدند. البته به دلیل شرایط طاقتفرسا و عدم رعایت حقوق انسانی از سوی رهبران این فرقه در اشرف، بلافاصله پس از سقوط صدام و برداشته شدن چتر حمایتی وی از مجاهدین، ۷۰۰-۸۰۰ نفر از ساکنان پادگان اشرف که عمدتا اعضای متأخر این سازمان به خصوص ورودیهای پس از شکست عملیات موسوم به “فروغ جاویدان” و نیروهای کاریابی بودند، از اردوگاه این فرقه فرار و خود را تسلیم نیروهای آمریکایی در خاک عراق کردند.
در این میان بخش قابل توجهی از این افراد یا به آغوش خانوادههای خود در ایران بازگشتند و یا به درخواست خودشان به کشورهای اروپایی منتقل شدند.
اما به دنبال فشارهای مقامات عراقی برای خروج مجاهدین از این کشور که جنایات زیادی را در این کشور مرتکب شده بودند، درسال ۱۳۹۲ آمریکا مجبور شد سران آلبانی را به پذیرش عناصر این فرقه تروریستی متقاعد کند؛ در نهایت انتقال مجاهدین به کشور آلبانی که از سال ۱۳۹۲ آغاز شده بود در سال ۱۳۹۵ پایان یافت.
پذیرش مجاهدین در کشور آلبانی با فشار دولت آمریکا صورت گرفت. مقامات دولت آلبانی هرگز تصور نمی کردند که مجاهدین شاید روزی بر علیه کشور میزبان خود نیز دست به اقداماتی بزنند. چرا که مجاهدین ماهیتاً یک فرقه تروریستی است و هرگز نمی تواند تغییری در آن حاصل کند لذا حضور مجاهدین در هر کشوری یک تهدید بالقوه برای آن کشور و مردمش محسوب می شود که هر لحظه می تواند فجایعی را به بار آورد.
در همین راستا بود که در ۲۱ شهریور سال ۱۳۹۹، اولسی یازچی، کارشناس تاریخ و روزنامهنگار آلبانیایی، تأکید کرد که مجاهدین خلق با دعوت مردم آلبانی به این کشور نیامدهاند، بلکه در سال ۲۰۱۶ توسط دولت اوباما به آلبانی تحمیل شدند.
اما نکته مهم اینجاست که طبق شواهد هر بار این فرقه مجبور به جابهجایی شد، تعداد زیادی از افراد خود را خواسته یا ناخواسته از دست داد لذا اهمیت این مسئله در وضعیت امروز مجاهدین نمود کرده است.
در ۳۰ خرداد ماه امسال بود که دولت آلبانی دست به کاری خلاف باور و تصور مجاهدین زد. این دولت که پیش از این جلوی اعتراض شهروندانش علیه اقدامات فرقه تروریستی مجاهدین را گرفته بود، یکشنبه سی خرداد پلیس را وارد میدان و با اعلام “نقض توافقها” از سوی این فرقه، به مقر آنها در اردوگاه اشرف۳ حمله کرد. در این اقدام ۷۰ نفر از اعضای این فرقه توسط پلیس بازداشت شدند.
از سوی دیگر از نگاه برخی کارشناسان، حمله پلیس آلبانی به اردوگاه فرقه تروریستی مجاهدین و منع برگزاری گردهمایی سالانه آنها از سوی پلیس فرانسه، سناریوی “طرد مجاهدین” و تبدیل آنان به یک مهره سوخته را بیش از هر زمان دیگری تقویت کرد.
سکوت رهبران مجاهدین در قبال تحولات اخیر در کشور آلبانی و حمایت آمریکا از اقدامات این کشور علیه فرقه رجوی، بیش از پیش شرایط را برای رهبران مجاهدین سخت و پیچیده کرده است.
در پی فشار بیشتر آلبانی به مجاهدین مستقر در مقر اشرف ۳ در تیرانا، ۱۵ مرداد، پلیس این کشور محدودیتهای جدیدی را برای کنترل این مقر اعمال کرده است که بر اساس آن، هیچکس بدون اجازه پلیس حق ورود و خروج به این اردوگاه را ندارد.
این درحالی است که طی روزهای گذشته، دولت آلبانی، مریم رجوی سرکرده این فرقه که هماکنون در فرانسه حضور دارد را به آلبانی ممنوعالورود و متعاقباً ممنوع الخروج کرده است.
اخیراً هم اخبار مربوط به انتقال احتمالی مجاهدین خلق به کانادا، سرو صدای زیادی به پا کرد اما خیلی زود اظهارات سخنگوی وزارت خارجه این کشور مبنی بر اینکه :”این کشور سازمان مجاهدین خلق را بهعنوان یک بازیگر معتبر سیاسی بهرسمیت نمیشناسد،این گروه را تأیید نمیکند و قصد برقراری هیچگونه ارتباطی با آنها را ندارد.” آب پاکی بر تمامی تصورات خیال پردازانه فرقه رجوی ریخت و منفوریت و بی اعتبار بودن بین المللی این فرقه را بیش از پیش به اثبات رساند که معنای آن آوارگی مجاهدین خلق و در رأس همه آنها مریم رجوی و مسعود رجوی مفقودالاثر است.
بنابراین تمامی این فشارها در حال حاضر موجی از اعتراض و انتقاد را از سوی اعضای این فرقه که تحقیر و فشار روانی زیادی را تحمل میکنند، برانگیخته و تضادهای درون تشکیلاتی این فرقه را به حد انفجار بالا برده است. بنحویکه هم اکنون تعداد زیادی از اعضای این فرقه درخواست خروج کرده اند.
اما اتفاقات فوق تمام قضایا نیست. به تازگی نیز دادگاه کیفری یک استان تهران با انتشار یک آگهی عمومی که در روزنامههای کثیرالانتشار منتشر شده، از اعضای متواری سازمان مجاهدین خلق خواست وکیل قانونی خود را به این دادگاه معرفی کنند تا در فرآیند رسیدگی به پروندهای که برای آنها تشکیل شده از این افراد دفاع کنند.
نتیجه اینکه ۴۵ سال از جنایتهای مکرر و بیرحمانه فرقه تروریستی مجاهدین بر علیه مردم ایران میگذرد، اما ماحصل همه آنها تبدیل شدن این فرقه به یک مهره سوخته برای غرب است که حتی کشور کوچکی مثل آلبانی هم پذیرای آنها نیست.
البته این اتفاق در دی و بهمن ۵۷ هم افتاده بود آنجا که محمدرضا پهلوی هم نزد ارباب خود جایی نداشت و پس از مدتی آوارگی به مصر گریخت. تجزیه فرقه تروریستی مجاهدین از درون و مرگهای مشکوک درون سازمانی، حکایت از پایانی تلختر از پایان صدام و پهلوی برای این فرقه افراطی و منفور مردم ایران دارد.
نویسنده : یوسف اردلان