نامه عزیز الله رستمی به برادرش داریوش رستمی در کمپ آلبانی

داریوش جان سلام

حالت چطور است. امیدوارم حالت خوب باشد و مشکلی نداشته باشی. اصلاً از وضع روحی و جسمی تو اطلاعی ندارم و این بی اطلاعی بدجوری مرا به هم میریزد و نگران می کند. تماسی با من نمی گیری تا از وضعیتت با خبر شوم، من هم که شماره ای از تو ندارم تا بتوانم با تو تماس بگیرم. دلم می خواهد تو را ببینم اما راهم بسته است.

با همه این احوال من ناامید نخواهم شد. ناامیدی گناه بزرگی است. واقعا حق تو این نیست که خودت را در کمپ زندانی کنی و با دنیای بیرون از کمپ در ارتباط نباشی. زندگی فقط در کنار خانواده معنی پیدا می کند و بدون خانواده ارزشی ندارد .

خودت را نجات بده و زندگی آزاد را تجربه کن. ای کاش در ترکیه فریب نمی خوردی و الان در کنار هم بودیم. برادر جان در کمپی که هستی به هیچ نتیجه ای نمی رسی. و تو فقط زندانی هستی. در تمام دنیا زندانی حق و حقوقی دارد اما تو چی؟ آیا در کمپی که هستی حق و حقوقی داری؟ حتی اجازه نداری یک تماس با خانواده خودت بگیری. خودت را از آن کمپ خلاص کن  و به نزد ما بیا.

برادرت – عزیز الله رستمی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا