نامه کامران (ابوذر) موسی پور به عمویش ابراهیم

سلام عموی عزیزم بنده برادرزاده ات کامران یا همان ابوذر هستم که در نامه منتسب به تو که در سایت نخ نمای ایران افشاگر درج شده است گفتی که من برادرزاده ای به اسم کامران ندارم و دیگر اینکه گفتی برادرت رمضان که همان پدرم باشد فوت کرده و چگونه است که بتواند با آقای پوراحمد ملاقات کرده باشد و یا اینکه در نامه منتسب به تو نوشته شده است که رمضان موسی پور اسم فامیلی اش را به عیسی پور تغییرداده که اینطور نیست. عموی مهربانم اسم دیگر رمضان، عیسی است و هیچ تغییری دراسم فامیلی داده نشده است واسم فامیلی مان موسی پور است.

عموی عزیزم نکات فوق را نه برای شما بلکه برای کسی نوشتم که به اسم تو نامه نوشته است در حالیکه به خودش زحمت نداده است تا اطلاعات خانواده را بطور کامل و صحیح از تو بگیرد و در نامه منتسب به تو خیلی موارد اشتباه نوشته شده است .

عموی عزیزم بهتر است بگویم که اینها مهم نیست و مهم چیزی بود که درلابلای نامه می درخشید و آن عکس زیبا و دلنیشن تو بود که همه را خوشحال کرد. مامان و بابای من یعنی همان برادرت رمضان که فقط قاب عکست را می بوسید و گریه میکرد و می گفت برادرم کجایی بیا دلمان برایت تنگ شده و از اینکه می‌بینمت سالمی خوشحالم.

من که سواد سیاسی ندارم فقط این را می دانم که حق همیشه پیروز است و تو را هم میشناسم که درگیر اینجور مسائل سیاسی نبودی و نیستی و این رامیدانم که شما اسیر در عراق بودی. از آنجایی که در اسارت اردوگاه صدام به شما سخت می‌گذشت با وعده و وعید دروغین رجویها به سمت این سازمان رفتی و این را هم میدانم که آن سازمان با دولت وقت عراق در آن زمان تعامل و همکاری داشته وهر از چند گاهی به اردوگاه اسرای ایران در عراق سر می‌زدند واز اسرا فریب کارانه دعوت میکردند که شما خواستید از بند اسارت صدام رهایی پیدا کنید و به رجویها پیوستی و این را هم میدانم شما فعال سیاسی نبودی چون سواد کافی نداشتی. امیدوارم نامه بعدی را خودت بنویسی و میدانم دلت پر میکشد برای چابکسر و نمی گذارند که بیایی. فقط بدان ما دوستت داریم و چشم به راهت هستیم.

راستی عموی مهربانم عمو محمد و خواهرت عظمت و سعید و مسعود و آزیتا و کامی و ابوطالب و…هم با دیدن عکست خیلی خیلی خوشحال شدند واشک شوق ریختند و خواستند که به زودی بیایی نزدشان در چابکسر زادگاه خوشگل و زیبایت.

عموجان خواهش دارم شک و تردید به خودت راه نده و با توکل به خدا تصمیم نهایی خودت را بگیر و از شر آن سازمان لعنتی خلاص شو و خودت را به پلیس کشور آلبانی و به دوستان جداشده ات در انجمن نجات آلبانی معرفی کن. آنوقت راه ارتباط تو با خانواده هموارمیشود و زودی در آغوشت خواهیم گرفت .

خیلی خیلی دوستت دارم عموجان

برادرزاده ات : کامران ( ابوذر)

زودی با ما تماس بگیر عموجان

شماره تماس بنده :  09351971044

شماره تماس برادرت رمضان ( عیسی ) : 09375405138