سلام برادر جان، احوالت چطور است؟
محمد مهدی جان حیف که با فریبکاری رجوی ها در دستانشان گرفتار هستی. آخرهای جنگ عراق علیه ایران بود که خائنین رجوی با نیرنگ و فریبکاری شما را گرفتار خودشان در زندان مخوف اشرف کردند و هم چنان بخاطر مغزشویی مستمرشان اسیر آنها هستی.
برادر اسیرم حالا هم دیر نشده، چهل و یک سال اسارت و زندانی در دستان فرقه رجوی بس است و اکنون باید متوجه شده باشی که حرفهای رجوی هیچ وقت به حقیقت نپیوسته است. او به دنبال زندگی خود و به کشتن دادن شما می باشد. او نیاز به سیاهی لشکر دارد تا از اربابان خود پول بیشتری دریافت کند.
محمد مهدی ثابت رستمی برادر اسیرم دست بردارت نیستم و به هیچ عنوان عقب نشینی نمی کنم تا آخرین لحظه برای دفاع از آزادی ات تلاش خواهم کرد.
تمام تلاش و دلخوشیم به عشق پدر و مادر و خانواده است. چشمان پدر ضعیف شده و در بستر بیماری می باشد. حال و روز خوبی ندارد. همیشه با چشمان اشک بارش خبر از تو می گیرد. طاقت دوری و چشم انتظاری اسارت تو باعث پیری اش شده و هر لحظه به فکر و یاد تو می باشد پس بهتر است با جدا شدن به آنان امید زندگی بدهی.
سازمان مجاهدین در جهان کنونی هیچ اعتباری ندارد و همه، آنها را یک سازمان تروریستی می دانند پس بهتر است هر چه زودتر از این سازمان تروریستی خارج شوی و معنی زندگی کردن در بیرون تشکیلات را احساس کنی که زندگی بدون تشکیلات جهنمی رجوی معنایی دیگر دارد. بدان ما اعضای خانواده ات هیچ وقت فراموشت نخواهیم کرد. اگر سازمان جرات دارد یکی از نامه هایی که برای تو می نویسم را نشانت دهد. چون می داند دیدن نامه باعث مسئله داری و جدا شدن تو می شود، به همین خاطر ترس دارد.
به امید رهایی ات از چنگال مخوف فرقه رجوی
برادرت حسین ثابت رستمی
مازندران – رستم کلا