عاطفه سبدانی پس از پخش مستند “کودکان کمپ اشرف” در حساب کاربری خود در پلتفرم لینکدین از احساسات خود نوشت. سبدانی یکی از چهار کودک از والدین مجاهدین خلقی است که داستان زندگی او توسط کارگردان فیلم، سارا معین، مستند شده است.
عاطفه اخیراً کتاب زندگینامه گیرای خویش را با عنوان “دستهایم در دست خودم”، در سوئد منتشر کرده است. کتاب او داستانی است در مورد بزرگ شدن در شرایطی که کسی جز خودت را نداری که به او چنگ بزنی. او از سوء استفادههایی که به طرز ماهرانهای توسط مجاهدین خلق پنهان شده است، نوشته است و از جامعهای که کودک آسیب پذیر را نادیده میگیرد.
نوشته عاطفه سبدانی پس از پخش فیلم سارا معین در جشنواره گوتبورگ سوئد، در لینکدین را بخوانید:
می گویند شما باید با ترسهای خود روبرو شوید. نمی دانم چند بار در زندگیام این کار را انجام دادهام، یا چند بار دیگر باید این کار را انجام دهم.
اولین نمایش جهانی مستند ما در زادگاه نوعی بازگشت اجتناب ناپذیر به گذشته بود.
حس عجیبی است که سالها کار سخت و طولانی اکنون منجر به تولید این مستند شده؛ که جهان بیشتر در مورد این فرقه متعصب و وحشتناک بداند؛ من این پروژه را برای مدت طولانی مخفی نگه داشتم و حالا بالاخره می توانم در مورد آن صحبت کنم!
فرقه هر چه در توان داشت انجام داد تا جلوی فیلم را بگیرد، جشنواره و تیم تولید را آزار دهد و ما قهرمانان فیلم را لکهدار کند. آنها بیانیههای مطبوعاتی وحشتناکی درباره ما منتشر کردهاند و ترس در حال رخنه کردن در آنهاست.
من تمام احساسات قابل تصور را در این هفته احساس کردم. ترس، غم، شوک، شادی، سرخوشی. طاقت فرسا بود.
اما چه فیلم مستند مهم و زیبایی. همه سانس ها فروخته شد. در فرصت های بعدی اکران آن را از دست ندهید، چشمان خود را باز نگه دارید و لطفا از ما حمایت کنید.
این چیزی است که روز قبل از نمایش در اینستاگرامم نوشتم:
آیا فردا احساس ترس می کنم؟
میخواستم دروغ بگویم و بگویم نه من اکنون شکست ناپذیرم. چون من تنها نیستم زیرا، تاریخ توسط افراد بیشتری در حال حاضر بازگو میشود.
اما من در همان شهری خواهم بود که کسانی که از من بیشتر متنفرند، عضو فرقهای که با آن بزرگ شدم، در آنجا هستند. اگر اهمیت نمیدادم انسان نمیشدم.
میگویند شما باید با ترس های خود روبرو شوید. نمی دانم چند بار در زندگیام این کار را انجام دادهام، یا چند بار دیگر باید این کار را انجام دهم.
یکی یکی برویم جلو. فردا، روزی برای یادآوری است، روزی برای جشن گرفتن.
با تشکر فراوان از سارا معین، پروین حسین نیا، امیر وفا، لیندا متاوی، حنیف بالی، نیما سروستانی، ایرج مصداقی، مکس سبدانی یاکوبسون، تل اولین و خیلی های دیگر.
سلام-افرادی همچون رجویهاچنین خیال می کنندکه هرکس برای عده ای فقط خوراک وجای خواب بتواندفراهم کندمی شودهمه کاره ی این عده وبه این عده تفهیم می کنندکه ماییم که می توانیم مانع مرگ شماازگرسنه گی شویم.وچون مایحتاج شمارامی دهیم وهرروزکه ازغذاوامکانات مابهرهمندمی شویدوزنده هستیدواگرمانبودیم شماازگرسنگی مرده بودیدپس حیات وزندگی خودرامدیون رجویها هستیدوبایدجان خودرادرراه رجویهابدهید
این درحالی است که روزی هرفردبه دست خداونداست وخداونددرخیلی ازاحادیث وایات وروایات به بندگان خودگفته اندکه روزی شمارامن می دهم وایاشنیده اید که بگویندکه درفلان روستاافرادش دراثرگرسنگی مرده اندومن بدون اغراق می گویم که هیچ بنده ای نبایدنگران روزی باشدولی بایدشرافتمندانه درراه ثواب تلاش کندمطمئن باشدکه خداوندارحم الراحمین است وکارهایش گشایش های فراوانی درزندگی اش ایجادمی گردد