روزنامه سونسکا داگ بلادت ((Svenska Dagbladetکه یکی از معروفترین روزنامه های سوئد و اروپا می باشد در 12 نوامبر 2007 در گزارشی مستند به نقد روش های مغز شویی در سازمان مجاهدین خلق پرداخت و به نقل از باتلر مسئول بخش عراق در وزارت خارجه آمریکا نوشت که:
" سازمان مجاهدین خلق یک سکت است که اعضای خود را با روش هایی که شک برانگیز است، وادار به قبول عقاید رهبری فرقه می کند" سایت همبستگی ملی ـ 25.11.2007
این گزارش توسط خانم " بیته هامارگرن" ژورنالیست سرشناس سوئدی و کارشناس امور ایران و خاورمیانه در روزنامه " سونسکا داگ بلادت " تهیه شده بود. فرقه مجاهدین خلق بدنبال چاپ این گزارش در این روزنامه سوئدی که امری رایج در اروپا و دنیای آزاد می باشد، داد و فغان سر داد و همراه با شانتاژ و اتخاذ شیوه های تهدیدآمیز مدعی شد که چرا روزنامه " سونسکا داگ بلادت" و خبرنگار آن خانم " بیته هامارگرن" به مغزشویی در فرقه مجاهدین پرداخته است؟
به همین مناسبت گشتاپوی فرقه با جمع آوری نیروهای خود در دانمارک، سوئد و نروژ و سایر کشورهای اروپایی و گسیل آنها به استکهلم یک شبیخون را در مقابل روزنامه " سونسکا داگ بلادت " سازماندهی کرد تا در همین مرحله با ایجاد وحشت، بزعم رهبری فرقه از گسترش انتقادات و کنکاش در شیوه های مغزشویی در فرقه مجاهدین جلوگیری کند.
فرقه مجاهدین خلق همین روش را، البته با ابعاد کیفی پیچیده تر و گسترده تر، در یک حمله تروریستی چماقدارانش به کنفرانس فعالان حقوق بشر در سالن فیاپ پاریس در 17 ژوئن 2007 بکار گرفت. این فرقه در آن روز در یک تهاجم برنامه ریزی شده و سازماندهی شده به پنج الی شش نفر از اعضای سابق مجاهدین، آنها را با سر و صورت خونین راهی بیمارستان های پاریس کرد.
براساس اطلاعات موثق و شواهد موجود مریم رجوی بر اساس خط و رهنمود داده شده توسط مسعود رجوی در چندین نشست در دهه اول ماه ژوئن در دهکده اوور سورواز دو سناریوی مشخص در رابطه با جلوگیری از فعالیت های حقوق بشری منتقدین و اعضای جدا شده از مجاهدین برنامه ریزی کرده و در این رابطه حتی پیش بینی قتل اعضای جداشده از مجاهدین به عنوان یکی از گزینه ها در دستور کار قرار گرفته است که خوشبختانه با رسیدن به موقع پلیس به محل کنفرانس در سالن فیاب پاریس توطئه قتل اعضای سابق و منتقد سازمان مجاهدین ناکام می ماند. بنظر میرسد که گشتاپوی مجاهدین همین خط را در مورد روزنامه ها و منتقدین خارجی نیز دنبال می کند که این خط را از سوئد آغاز کرده است.
جالب اینکه مریم رجوی که خود جانشین رهبر یک فرقه تروریستی، خشونت طلب و مسلحانه است و این نیز در اتحادیه اروپا، کانادا و آمریکا و بسیاری دیگر از کشورها مورد تایید قرار گرفته برای از میدان به در کردن منتقیدن در این شبیخون، یا بزعم مجاهدین تظاهرات در مقابل این روزنامه سوئدی پیام ویدئویی فرستاده و گفته است:
متهم کردن مجاهدین به کشتن شیعه‌های عراقی سراپا جعل و دروغ و افترا است و رژیم ایران به این وسیله می‌خواهد جنایتهای خود را بپوشاند. اهانت و هتک حرمت مقدمه خشونت است. در اینجا، در سوئد، در روزنامه ای که می‌دانید و به اصطلاح خبرنگاری که می شناسید…(سایت همبستگی ملی ـ 25.11.2207)
البته روشن است که ویژگی های فرقه گرایانه و خشونت طلبانه در هر فرد و گروهی صرفاً با گفتن " اهانت و هتک حرمت مقدمه خشونت است " پاک نمی شود، زیرا درست ساعتی بعد رسانه های تبلیغاتی مجاهدین به نقل از یکی از مسئولین این فرقه که رسانه های تبلیغاتی مجاهدین وی را " سخنگوی دفتر اروپایی مجاهدین در اسلو" معرفی می کنند، فرهنگ خشونت کلامی هویدا می شود. این سخنگوی مجهول الهویه در کمال بی ادبی و با ادبیات خشن و تروریستی به نقل از رهبری فرقه مجاهدین گفته است:
"همچنانکه رهبر مقاومت در تیرماه گذشته در پیام «تهنیت و تقدیر به هموطنان خارج کشور» بمناسبت بزرگترین گردهمایی ایرانیان در 30ژوئن در پاریس, تاکید نمود, ایرانیان آزاده اجازه نخواهند داد شغالانی را که دست مجاهدین رابسته وزیرتیغ می پندارند, یابو بردارد! "
اولا مشخص نیست که نام این سخنگوی جعلی مجاهدین چیست؟ آنچه در دنیای امروز، البته نه فرقه ها، به عنوان یک روش اطلاع رسانی متداول است، این است که هر سخنگو یا هر فردی که از جانب گروهی موضع گیری می کند باید نام و هویت مشخصی داشته باشد. آیا هنوز فرقه مجاهدین تصور می کند در عراق تحت حاکمیت صدام حسین مناسبات فرقه گرایانه خود را تداوم می بخشد؟
کشور سوئد یا نروژ از کشورهای عضو اتحادیه اروپا می باشند و نام سازمان مجاهدین خلق نیز به عنوان یک گروه تروریستی در اتحادیه اروپا ثبت شده است، آیا فعالیت این سخنگوی بی نام ونشان از همان شیوه های مخفی کاری یک گروه تروریستی نمی باشد؟
لازم به یادآوری است که نشریه مجاهد ارگان فرقه مجاهدین خلق نیز با همین روش و به صورت مخفی و غیرقانونی در اروپا چاپ و توزیع می شود، بدون اینکه هیچ نام و نشانی برای پیگیری های قانونی در آن وجود داشته باشد. در صورتیکه چاپ یک نشریه یا روزنامه یا هفته نامه در اروپا حتما باید با آدرس و مسئولیت حقوقی فرد مشخصی باشد.
درانتها یادآوری این نکته نیز ضروری است که آنچه باید جامعه اروپا و منتقدین این فرقه تروریستی مورد توجه بیشتر قرار دهند، این است که باید بیش از پیش این فرقه را برای آزاد کردن اسرای ذهنی و فیزیکی اش مورد نقد قرار داد، زیرا درنگ در نقد و افشای روش های مغزشویی فرقه تروریستی مجاهدین، هم به تداوم اسارت ِ اسرای ذهنی و فیزیکی فرقه، و هم به امیدوار کردن رهبری مجاهدین برای استفاده از روشهای شانتاژ، چماقداری و خشونت طلبانه توسط این گروه در اروپا برای خاموش کردن منتقدین منجر خواهد شد.