محمد حسین سبحانی، کانون قلم، هشتم دسامبر 2007
با عرض احترام
جناب آقای لرد کوربت
مطالب و مصاحبه هایی را که در طول یکسال گذشته از شما در سایت های تبلیغاتی سازمان مجاهدین خلق مطالعه کرده ام، مرا بر آن داشت از موضع یک فعال حقوق بشر و کارشناس و پژوهشگر مسائل ایران، سازمان مجاهدین خلق و عراق مطالبی را خدمت شما ارائه بدهم.
در مطالب و مصاحبه های شما، بویژه در هفته اخیر اشاره شده است که تاریخ عملیات مسلحانه سازمان مجاهدین خلق به قبل از سال 2001 بر میگردد. شما به این مطلب استناد کردید که این گروه هیچ عمل تروریستی را از آن زمان به بعد انجام نداده است. اما من میخواهم بدانم که آیا سازمان مجاهدین خلق مبارزه مسلحانه و خشونت طلبانه را که محور ایدئولوژی، استراتژی و تاکتیکهایش بوده، کنار گذاشته است یا در حال حاضر و بعد از سرنگونی صدام حسین دیکتاتور سابق عراق قادر به انجام آن نیست؟
البته برای من روشن است که شما یک حامی و سمپات واقعی مجاهدین و شورای ملی مقاومت نیستید، چنانکه خود نیز در مصاحبه ای با رادیو بی بی سی گفته اید:
من برای مجاهدین و شورای ملی مقاومت لابی نمیکنم. من برای بریتانیا لابی میکنم، و این موضوع متفاوتی است. من سعی دارم مجاهدین را به مردم تحمیل کنم… من هدف آنان را تبلیغ نمیکنم، من سعی دارم منافع بریتانیا را پیش ببرم. بنابراین موضوع متفاوت است.
همچنین شما گفته اید که :
اسراییل هواداران و یک لابی در ایالات متحده دارد و میتواند از آنان بخواهد که مجاهدین خلق را از لیست سازمانهای تروریستی حذف کنند… و به آن اجازه دهد از داخل عراق علیه ایران فعالیت کند. ما معتقدیم که لحظهای که سازمان مجاهدین بتواند از داخل عراق فعالیت کند در ایران از حمایت مردمی برخوردار خواهد شد… رژیم ایران به تظاهر کنندگان شلیک خواهند کرد، یک جنگ داخلی رخ میدهد… ارتش آزادیبخش دخالت میکند، جلوی خونریزی را میگیرد، آیةاللهها را سرنگون میکند و به قدرت میرسد.
جناب آقای لرد کوربت
بنابراین براساس گفته های خودتان، من هم مایل هستم که اعتقاد داشته باشم که شما سمپات واقعی مجاهدین یا شورای ملی مقاومت نیستید، بلکه یک بریتانیایی میهن پرست هستید و به همین دلیل می خواهید از سازمان مجاهدین خلق به عنوان یک ابزار نظامی برای پیشبرد منافع شخصی یا ملی خود در ایران استفاده کنید. اما من اجازه می خواهم که به عنوان یک کارشناس اعلام کنم که شما در اشتباه هستید. از این رو ترجیح میدهم تجربیات خود را در سه دهه همکاری و فعالیت و پژوهش در امور ایران، عراق و سازمان مجاهدین خلق یادآوری کنم.
در ابتدا باید این پرسش را مطرح کنم که اگر شما در امر پیشبرد منافع شخصی یا کشور خودتان جدی هستید، پس چرا برای پیشبرد آن روی اسب مرده ای، بنام سازمان مجاهدین خلق شرط بندی می کنید؟
آیا شما واقعا تصور می کند که سازمان مجاهدین خلق دارای پایگاه سیاسی و اجتماعی در ایران است؟
آیا شما فکر می کنید که نیروهای اپوزیسیون رژیم جمهوری اسلامی، اعم از سلطنت طلبان یا جمهوری خواهان یا نیروهای ملی و سکولار ، در مورد سازمان مجاهدین چه فکر می کنند؟ همه موضع گیری های رسمی و سیاسی حاکیست که آنها مجاهدین خلق را زائده دیکتاتوری صدام حسین، خشونت و تروریسم می دانند.
آیا شما اطلاع دارید که سازمان مجاهدین خلق دو چهره دارد؟ یک چهره بیرونی و یک چهره درونی. چهره ای خشن در درون و چهره ای بزک کرده در برون. آیا در طرح و استراتژی شما برای تغییرات سیاسی در ایران، چقدر اطلاعات دقیق از چهره درونی سازمان مجاهدین کسب شده است؟
حتما جنابعالی مطلع هستید که سازمان مجاهدین خلق علاوه بر اینکه یک گروه تروریستی هستند، یک سکت مذهبی نیز می باشند. سازمان مجاهدین خلق برداشت هایی را از مارکسیسم استالینیستی و تفکرات تحریف شده ای از مذهب شیعه را مبنای ساختار فرقه خود قرار داده اند و از نظر رهبران این فرقه ، ازدواج انسان ها با یکدیگر در راستای تقویت فرهنگ بورژوازی و حکومت های امپریالیستی تعبیر می شود. به همین دلیل ازدواج زنان و مردان در این فرقه تا به ابد ممنوع اعلام شده و هر کس حتی در خفا به چنین اقدامی دست زند، حکم اعدام خواهد داشت. آیا شما اطلاع دارید که آقای علینقی حدادی عضو مرکزیت سازمان مجاهدین خلق به همین دلیل اعدام شده است؟
آیا شما اطلاع دارید که اینجانب که عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین خلق بودم به دلیل اعتراض به این روش فرقه گرایانه سال ها در زندان انفرادی در قرارگاه اشرف و زندان ابوغریب در حبس بودم؟
جناب آقای لرد کوربت
شما از حرکت نظامی ارتش آزادیبخش برای سرنگونی حکومت ایران از خاک عراق بعد از خروج از لیست گروه های تروریستی سخن می گویید.
آیا مگر سازمان مجاهدین خلق در حاکمیت و اوج قدرت رژیم صدام حسین، از حمایت های نامحدود لجستیکی و نظامی و نیرویی این دیکتاتور بهره نمی برد؟ آیا سازمان مجاهدین خلق و شورای ملی مقاومت در آن شرایط توانستند برای تغییر حاکمیت سیاسی در ایران یک گام به پیش بردارند؟
من جسارتاً مجبور هستم نسبت به گفته ها و طرح های شما در مورد دمکراسی در ایران تردید جدی داشته باشم، زیرا بیش از 25 سال است که نه تنها استراتژی مسلحانه و خشونت طلبانه توسط سازمان مجاهدین خلق راه را برای دمکراسی در ایران هموار نکرده، بلکه مانع بسیار جدی برای گسترش یا پیدایش دمکراسی در ایران بوده است.
جناب آقای لرد کوربت
من مایل بودم به ابعاد دیگری از مسائل جامعه ایران و سازمان مجاهدین خلق بپردازم، اما در این فرصت نامه ام را به اتمام می رسانم تا باب گفتگو را تا فرصت بعدی باز گذاشته باشم. من و دیگر دوستانم خوشحال خواهیم شد که از نظرات شما در مورد این نامه مطلع شویم و حتی در صورت ضرورت ملاقاتی را با جنابعالی داشته باشیم.
ارداتمند
محمد حسین سبحانی
08.12.2007