رهبران مجاهدین خلق به خوبی واقف هستند که چگونه حقوق اعضای حاضر در تشکیلات شان به وضوح نقض می شود. به همین دلیل است که حصاری بالا و بلند تشکیل داده اند و به هیچ کس اجازه خروج نمی دهند. ابعاد فساد و جنایت و خیانت و نقض حقوق انسانی آنچنان در مناسبات مجاهدین خلق بالاست که به واقع فاجعه عمیق انسانی در حال وقوع است.
سالهاست که اعضای جداشده از گروه، خاطرات خود از سالهای حضور در تشکیلات رجوی را برای روشن شدن اذهان عموم منتشر می کنند اما همچنان ناگفته ها بسیار است و همچنان با افشاگری جداشده ها، سران سازمان برآشفته می شوند و دست به انکار می زنند و آسمان و ریسمان به هم می بافند تا خود را از اتهامات مبرا کنند اما راه به جایی نمی برند . چرا که صدها شاهد عینی، گواه زنده جنایات و خیانت های گروه در حق اعضا هستند.
این بار افشاگری های شبانی به مذاق فرقه خوش نیامده است. او متنی را با مضمون نقض فاحش حقوق بشر منتشر کرده و طی آن نامی هم از یکی اعضای گرفتار باند رجوی ذکر کرده است!
این ذکر کردن نام آن شخص مفلوک و برده رجوی ، سران سازمان را با تفسیر اینکه رازی برملا شده که به نفع سازمان نیست، بخشم آورده و مجبورشان کرده که نوشته ای مشحون از بداخلاقی و اتهام زنی ها بر علیه نویسنده این افشاگری تهیه کرده و در رسانه های دروغ باف خود منتشر کنند!
در این نوشته رجوی ها، بدون آنکه توجهی به پاسخ دادن به مضمون واقعی مقاله منتقد جدا شده داده شود، یک راست به حمله و وارد کردن اتهامات بسوی حکومت میبرد و با کمال پررویی نمیخواهد مطرح کند که جداشده مورد نظر در نوشته اش کاری با جمهوری اسلامی ندارد و هدف اش از قلمی نمودن حرفهای دلش یادآوری خاطره های تلخی است که در این تشکیلات جهنمی مشاهده نموده و خواسته است که با بیان این وقایع کمکی به دیگر دوستان همبند سابق اش و مخصوصا اعضای خانواده های چشم انتظار بنماید تا تجارب بیشتری در راه رهائی این بردگان مفلوک رجوی بنماید.
در نوشته مورد تنقید، خانواده ها را که هدفی جز ملاقات با فرزندنشان ندارند، متهم کرده است که دراین موارد مامورین امنیتی ایران را بهمراه خود به داخل کمپ های مجاهدین خلق میبرند؟!
حال آنکه اگر در زمانی ملاقات مختصری هم در کار بوده، تمام مدارک هویتی خانواده ها ازآنها اخذ شده وهیچ فرد خارج از دایره خانواده ها نمیتوانست داخل کمپ شده باشد!
در قسمتی از نوشته رسانه های باند رجوی دین اسلام، دین رحمت و رهایی معرفی شده است که البته اعتراضی به این حرف نیست .
اما باید از رجوی ها پرسید که کدام رفتار شما با خانواده ها و جدا شدگان مطابق رحمت اسلامی است؟ کارهای شما در عبودیت در برابر دشمنان متخاصم و خیانت به میهن، چه ربطی به اسلام رحمانی دارد؟
در خاتمه این نوشته سرتاپا کذب رجوی ها ادعا شده است که در پس این همه دروغپراکنی و شیطانسازی برای خراب کردن چهره رهبری پاکباز این مقاومت برادر مسعود و خواهر مریم چیزی جز ترس از قیام و سرنگونی بهدست تنها آلترناتیو دموکراتیک و انقلابی نیست.
اگر واقعا برعلیه باند رجوی شیطان سازی میشود، میتوانید با انتقاد از گذشته ننگین خود، رها سازی کسانی که خود را عضوسازمان میدانند ولی عملا بردگانی بیش نیستند ، پرهیز ازهمکاری با دشمن خارجی و بازکردن درب های کمپ مانز آلبانی بر روی خانواده و… ، مانع چسبیدن مارک شیطان برروی چهره خود باشید.
چرا که این خود شما ( ترجیحا رهبران شما) هستند که با خیره سری ، توهم و خود شیفتگی بی همتا، عملا خود را به شیطان تبدیل کرده اند!
خود را اصلاح نمایید تا مجبور نباشید اینهمه برعلیه یک جدا شده ای که شمه ای از جنایات سازمان را بازگو کرده ، زهر پاشی نمایید!
اگر تغییرات بنیادین در کار روزانه مجاهدین نباشد، برای نوشتن اینکه ما برای آزادی خلق بپا خاسته و قیام کرده ایم، کشکی هم دستتان نمیدهند تا آنرا بسابید و صادقانه بگویم با دادن این شعارهای دروغین، خودتان را مسخره نکنید!
رضا اکبری نسب