نامه بیجار رحیمی به صلیب سرخ جهانی

حضور ریاست محترم نمایندگی صلیب سرخ جهانی در کشور آلبانی

با احترام من بیجار رحیمی هستم و ابتدا مایلم روز 8 ماه مه یعنی روز صلیب سرخ جهانی و هلال احمر را به شما تبریک بگویم. همچنین مایلم نظر جنابعالی را به مسائل نقض حقوق بشر در کمپ مجاهدین خلق در مانز آلبانی معطوف ‌دارم.

اینجانب بیجار رحیمی عضو نجات یافته از کمپ سازمان مجاهدین خلق مستقر در مانز آلبانی هستم. من ۲۲ سال پیش از ایران با وعده و فریب سازمان برای رفتن به اروپا برای یافتن شغل بهتر و بهبود زندگی از طریق پاکستان به کمپ اشرف در دیالی عراق فرستاده شدم. پیوستن من به سازمان یکماه قبل از حمله نیروهای ائتلاف به عراق در سال 2003 بود.

بعد از سقوط صدام حسین در عراق و حفاظت مجاهدین خلق توسط آمریکا، به من گفته شد که امکان رفتن به اروپا وجود ندارد.‌ سپس من و بسیاری از نفرات دیگر که با همین وعده آمده بودیم با این ترفند مواجه شدیم که چون به داخل سازمان آمده ایم، اگر به ایران برگردیم، در آنجا زندانی و شکنجه و اعدام خواهیم شد. بعد با استفاده از نشستها و تکنیک های شستشوی مغزی، علیرغم میل باطنی، مجبور به ماندن در سازمان شدیم.

بعد از ۱۴ سال با سخت‌ترین شرایط و چندین حمله زمینی و موشکی که زمینه ساز و مسبب آن خود سازمان بود و نداشتن حق تماس و ارتباط با خانواده، از طریق کمیساریا عالی ملل متحد برای پناهندگان از عراق به آلبانی آمدیم.

مدت ۷ سال در آلبانی، ابتدا در منطقه ساختمانی کاشار تیرانا و سپس در کمپ اشرف ۳ در مانز بودم. من مانند دیگر اعضا همچنان حق تماس و ارتباط با خانواده را نداشتم. زندگی در کمپ مجاهدین خلق مثل زندان است و افراد محصورند و حق تردد آزادانه و اختیار و انتخاب ندارند. مسئولین سازمان شبانه‌روز با گذاشتن نشست های سرکوب روانی افراد را مورد شستشوی مغزی قرار داده و با تهدید و ارعاب جداشدن افراد از سازمان و داشتن زندگی آزاد و خانواده و حتی تماس و ارتباط با خانواده را مزدوری و خیانت قلمداد می‌کنند.
از نفرات داخل سازمان، مانند اسیر و برده‌ های نوین سوءاستفاده می‌کنند. نفرات در قبال کارهایی که می‌کنند هیچ حقوق و دستمزدی دریافت نمی‌کنند. از آنها می‌خواهند علاوه بر کارهای سخت یدی، شب و روز از طریق فضای مجازی، پشت کامپیوترها بنشینند و برخلاف خواست دولت آلبانی که نباید کار سیاسی کنند و نباید خاک آلبانی را میدان جنگ علیه جمهوری اسلامی قرار دهند، متأسفانه توجه نکرده و نوجوانان و جوانان را با نیرنگ و فریب جذب نموده و وادار به انجام اعمال ایذایی‌ و عملیات علیه امنیت و آرامش مردم و نظم در شهرهای ایران می کنند و اینکار مستمرا و بدون وقفه ادامه دارد.

مادران و خانواده ها برای دیدن عزیزان خود به اردوگاه اشرف در عراق آمدند اما سران سازمان اعضا را وادار به زدن سنگ به آنها می‌کردند و خانواده را دشمن معرفی می نمودند. اکنون خانواده‌ها حق سفر به آلبانی و دیدار با عزیزانشان در کمپ مجاهدین خلق را ندارند.

سران فرقه رجوی من را فریب دادند و با شستشوی مغزی و گرفتن تعهد و قسم مجبور به ماندن در سازمان کردند و ۲۱سال از عمرم را بدون هیچ دستمزد و پس‌اندازی، بدون حق تماس تلفنی و مکاتبه ای با خانواده و بدون داشتن خانواده و با بیماری و مشکلات روحی و جسمی هدر دادند. اما من بالاخره برای بهره‌مند شدن از رهایی و زندگی آزاد و تماس و ارتباط با خانواده و آنچه حق و شایسته یک انسان آزاد در جامعه است، فرار را از این تشکیلات مخوف انتخاب کردم و خودم را نجات دادم.

اکنون در کنار خانواده‌ام در آلبانی و در ارتباط مستمر با خانواده ام در ایران زندگی آزاد خود را گرچه خیلی دیر شده، از نو آغاز کرده ام. این تولدی جدید با احساس رضایت و خشنودی برای من می‌باشد. حال در نظر بگیرید صدها نفر همچنان در کمپ مجاهدین خلق اسیر و گرفتار هستند که وضعیت سابق من را دارند. آنان از کمترین مزایا‌ی زندگی آزاد محروم هستند و به‌علت بیماری و کهولت با خطر مرگ مواجه می باشند. ما مدام خبر درگذشت یک نفر را از رسانه‌های سازمان می‌شنویم.

آنچه به اختصار و کلی گفتم هر کدام نقض حقوق اولیه انسانهایی است که سازمان برای بقای خود چند دهه است مرتکب شده و ادامه می دهد. جهت استحضار باید خاطرنشان کنم که در 8 سال پیش از طریق کمیساریا کیس پناهندگی من به کشور نروژ در کمپ لیبرتی در عراق با موفقیت انجام شده بود. اما مسئولین سازمان من را از پناهنده شدن به نروژ منصرف کردند و از من خواستند که برای رفتن به نروژ موافقت نکنم. لذا از این امتیاز برحق که آینده‌ام را تضمین می‌کرد، محروم شدم. همچنین در آلبانی ابتدا کمیساریا تنها مرجع حقوق بشری و ناظر بر اعمال مسئولین سازمان در قبال اعضایش بود و افراد به راحتی می‌توانستند شکایات خود از سازمان را پیگیری کنند. اما متأسفانه دفتر کمیساریا در کاشار بسته شد و این ارتباط بکلی قطع گردید و در کمال تأسف اینچنین افراد گرفتار از دسترسی به تنها مرجع حقوق بشری در آلبانی محروم شدند و اکنون هیچ ارگان حقوق بشری برای افراد در سازمان برای تسلیم گزارشات نقض حقوق انسانی خود را ندارند.

در خاتمه از شما به‌عنوان یک مرجع جهانی حقوق بشری ملتمسانه تقاضامندم نسبت به اعمال نقض حقوق اولیه انسانی افراد در کمپ اشرف ۳ توجه و نظارت لازم را مبذول فرمایید و بر اساس وظایف صلیب سرخ از دولت آلبانی بخواهید تا بر شرایط داخل کمپ نظارت نموده و مانع از تضییع حقوق ساکنان شود.

با احترام و تشکر
بیجار رحیمی
8 مه 1403

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا