کتاب “جاسوس” در خبرگزاری کتاب ایران بررسی شد

محمدرضا سعادتی عضو تیم رهبری سازمان مجاهدین خلق به روایت اسناد

بازجویی‌هایی که دست محمدرضا سعادتی را رو کرد/ ارتباط عضو برجسته سازمان مجاهدین خلق با شوروی

به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، احمدرضا کریمی، پژوهشگر تاریخ در نشست نقد و بررسی کتاب “جاسوس” که با عنوان فرعی محمدرضا سعادتی عضو تیم رهبری سازمان مجاهدین خلق به روایت اسناد به کوشش امیرعلی آزادی از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است، گفت: در مورد اینکه آیا سعادتی جاسوس بوده یا نبوده است، نظرات مختلفی وجود دارد. این بحث مقدمه‌ای نیاز دارد. بنیانگذاران سازمان مجاهدین خلق حتی آنانی که در مخلص‌ترین شکل بودند، قائل به این بودند که در ارتباط سیاسی باید با کسانی که با رژیم پهلوی دشمن هستند، همکاری کرد. برای همین دو تا از مخلص‌ترین این افراد یعنی علی وافری و اصغر ولی‌زادگان با سفارتخانه‌های جناح چپ و کشورهایی که به چین نزدیک بودند، تماس گرفتند و برای مبارزه با رژیم شاه کمک دریافت کنند.

وی افزود: اما این کشورها مصلحت ندیدند که آشکارا با این افراد همکاری کنند. پرویز ثابتی در این زمینه چیزهایی گفته بود اما کسی باور نمی‌کرد، نکته‌ای که پرویز ثابتی مطرح کرد در مورد این بود که اینها با کشور شوروی و کشورهایی که ایران با آنها موضع داشت، همکاری داشتند. بعداً بازجویی‌های این افراد منتشر و مشخص شد که اینها به دنبال این بودند که از این کشورها کمک بگیرند و با آنها علیه رژیم شاه متحد شوند. بحثی که در مسئله جاسوسی مطرح است و کتاب جاسوس هم به همین دلیل منتشر شده، رابطه‌ای است که محمدرضا سعادتی، عضو برجسته سازمان مجاهدین خلق با شوروی داشت.

احمدرضا کریمی بیان کرد: سعادتی اهل شیراز بود و از دانشکده فنی فارغ‌التحصیل شده بود. با دو تا از دوستان همخانه بود، خواهرش به مدرسه عالی دختران می‌رفت که بعداً در دانشگاه فرح پهلوی قبول شد، خواهر حمید جلالی‌زاده که با سعادتی همخانه بود، اینها در مدرسه عالی دختران با دختر رضائیان آشنا بودند که از طریق همین خواهر با مهدی رضایی آشنا شدند. مهدی رضایی در سازمان مسئول این افراد بود. در اتفاق‌هایی که در این جمع گذشت، مهدی رضایی مصلحت دید که سعادتی و جلال‌زاده با هم ازدواج کنند. ضمن این جریان سابقه‌ای هم از محمدرضا سعادتی داریم در جاهایی که مربوط به شوروی می‌شد.

وی گفت: دو سال سعادتی در ذوب آهن اصفهان، کار می‌کرد. همزمان زبان روسی هم می‌خواند. وقتی که انقلاب شد و سعادتی آزاد شد، ارتباطی با روس‌ها برقرار کرد. مستقیماً از طریق مسعود رجوی هدایت می‌شد، او قرار بود که رابط سازمان با شوروی باشد و نیازهای دو طرف را به هم منتقل کند. جمله‌ای طالقانی در مورد سعادتی بعد از دستگیری او بیان کرد و آن این بود که مسئله سعادتی جاسوسی نیست، مسئله سعادتی این است که عده‌ای غوره نشده می‌خواهند مویز بشوند.

همچنین محمد رحمانی، نویسنده کتاب “من اعتراف می‌کنم” در این نشست گفت: اساساً قبل از پیروزی انقلاب سازمان مجاهدین خلق سازمانی برانداز بود و این حق را برای خود قائل بود که با دشمنان رژیم همکاری کند، شوروی هم یکی از کشورهایی بود که ضد رژیم بود و طبیعتاً این گروه برای خودشان این حق را قائل بودند که با گروه چپ ارتباطاتی را بگیرند. بعد از پیروزی انقلاب سازمان اینطور خودشان را توجیه می‌کنند که پیروزی این انقلاب با ریختن خون ما به دست آمده است و ما برای رهبری ارجحیت داریم. در واقع مشروعیت پیروزی با ریختن خون ما به دست آمده است.

وی افزود: بنابراین در این فضا ما می‌توانیم وارد یک معامله‌هایی بشویم، یعنی سند بدهیم، سند بگیریم. این کار هم برای ضربه زدن به منافع آمریکا تعریف شده بود. اساساً مشروعیتی برای حکومت مرکزی قائل نبودند و خودشان را بالاتر می‌دانستند، بنابراین وقتی سعادتی دستگیر می‌شود، در فضایی که انقلاب هم انقلاب ضدآمریکایی است، بسیاری اعتراض می‌کنند. از جمله آیت الله طالقانی که می‌گوید: ما تا وقتی که یادمان بود همیشه جاسوس روس را دستگیر می‌کردند. چرا این حرف را می‌زند؟ زیرا رژیم قبلی نیز به آمریکا نزدیک بود و جاسوس روس را دستگیر می‌کرد. اما به هر حال حکومت مرکزی این حق را برای خودش قائل بود که با مخالفان مبارزه کند.

خبرگزاری ایبنا

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا