در خصوص شستشوی مغزی افراد در سازمان مجاهدین خلق مطالب متنوع و گوناگونی دیده، شنیده و یا خوانده اید، اما یک مدل دیگر از شستشوی مغزی در این سازمان وجود دارد که در برخی مقاطع خانم مریم رجوی برای زنان و مردان اِعمال می کند و هدیه ای برای دلگرمی به افراد می دهد.
واقعیت این است که بعد از ناپدید شدن مسعود رجوی باید به هر وسیله ای انگیزه های درونی افراد و اعضاء (در درون فرقه) و هواداران فرقه (در بیرون تشکیلات) نگه داشته می شد. به هر راه و وسیله ای آنها را سر پا و امیدوار نگه می داشتند، یکی از شیوه های بکار گرفته شده در این راستا دادن عکس های مسعود رجوی به افراد در تشکیلات بوده و هست .
اما بغیر از عکس یک مورد دیگر بود که خیلی بازتاب داشت و آن دادن گردن بندهایی طلایی در ابعاد کوچک که عکس منحوس مسعود رجوی روی آنها حک شده بود، هدف ایجاد انگیزه بود و هست، مثلا در سالگرد تاسیس فرقه و یا عید نوروز بعنوان عیدی و امثالهم به اعضای نگون بخت گردن بند هدیه میدادند.
این هدیه ها در یک مراسم خاص به افراد داده می شود تا آنها آن را بعنوان یک خاطره نوید بخش در اذهانشان نگه دارند. در حقیقت هدف از این کار ایجاد یک تعهد و یادآوری مسئولیت هایی است که افراد در هنگام ورود به تشکیلات خود را متعهد و مسئول کرده بودند، چون دیگر مسعود رجوی در صحنه مادی وجود خارجی ندارد با دادن این گونه هدیه ها و تصاویر به افراد تلاش دارند که حضور فیزیکی او را بیشتر نشان داده و نگذارند که انگیزه ها در افراد از بین برود. در عالم واقع هنوز افراد به مریم رجوی آنطور که باید ایمان ندارند و او هنوز نتوانسته خود را به جای مسعود رجوی جایگزین کند و امورات را بطور کامل در دست بگیرد. از دید دیگر باید اینگونه پنداشت که این خطر همواره وجود دارد که هر لحظه یک فرو پاشی در تشکیلات صورت پذیرفته و سازمان مجاهدین علیرغم اینکه در نقطه زیر صفر قرار دارد برای همیشه محو و نابود گردد.این حقیقتی است که همه اعضای سازمان با آن چند سالی است که مواجه هستند بخصوص از زمانی که به لیبرتی منتقل شدند.
اما سوالی که همیشه وجود دارد اینکه چرا مسعود رجوی نمی تواند ( نه اینکه نمی خواهد ) خود را علنی نماید؟!
گمانه زنی های متعددی وجود دارد که چرا مسعود رجوی خود را نمی تواند عیان و آشکار نماید، قبلا مطالبی در این خصوص ارائه شده و گمان زنی هایی وجود دارد لذا بنده وارد این مختصر نمی شوم، بیشتر قصدم این بود که عنوان کنم در نبود و خلاء رهبری فرقه چگونه قصد دارند که جای خالی او را پر نمایند. حتی سابقاً در مطلبی عرض کرده بودم که اکنون او را ” امام زمان عصر حاضر ” خطاب میکنند!
این مسئله نیز دقیقاً همان کارکردی را دارد که در بالا خدمت شما عرض کردم، منتها با این تفاوت که این بار از جنبۀ دینی و مذهبی روی افکار افراد تاثیر می گذارند. این سیستم مغزشویی مجاهدین به نوعی افراد را وابسته به تشکیلات و تحت تاثیر قرار می دهد و مانع از جدایی افراد می شود.
بله این است روش های فرقه ای مجاهدین خلق برای کنترل و نگهداری افراد در راستای رسیدن به اهداف رهبرانشان.
بخشعلی علیزاده