پیش بینی بحران های آتی در پیام اخیر رجوی

پیش بینی بحران های آتی در پیام اخیر رجوی
سایت مجاهدین دبلیو اس، دهم ژانویه 2008

مسعود رجوی به فاصله کمتر از یک ماه از آخرین پیامش بار دیگر با مخاطب قرار دادن ارتش موسوم به آزادیبخش به سیاق سایر پیام هایش ضمن تکرار و واگویه و عاریه گرفتن از نقل قول های خودش و مطالب پراکنده دیگر خبر از پیروزی های چشمگیر در رابطه با رای دادگاه پاریس و انگلستان داده و کماکان تاکید بر فاز اضمحلال و وعده عنقریب سرنگونی داد. از این منظر محتوای پیام رجوی کماکان بر مدار تکرار و تزریق روحیه امیدواری و بشارت یک ساله بود. مسعود رجوی در پیام 5 فروردین ماه سال جاری با اشاره به این بیت چِل سال رنج و غصه كشیدیم و عاقبت – تدبیر ما بهدست شراب دو ساله است، آشکارا امید نهایی خود را در استفاده ابزاری از آمریکا برای کسب قدرت سیاسی فرضی اش مورد تاکید قرار داد. در ادامه این ظاهر خوش بینانه نیز تاکید کرد؛ در یک سال آینده تحولات تعیین کننده ای در ایران و عراق قابل پیش بینی است. اما سوای این اظهارات ظاهرا امیدوارکننده و بعضا عوام فریبانه، رجوی بهتر از هر کس دریافته که یک سال آینده نیز همچون سی سال گذشته اتفاقی که مجاهدین از آن نفعی حاصل کنند، نخواهد افتاد و اتفاقا ضرورت پیام اخیر رجوی نیز در راستای این باور و انتقال تلویحی آن به نیروهای مستاصل او باید ارزیابی شود. پیام اخیر رجوی هم از این منظر و هم از جهات مرتبط با این مسئله قابل تعمق و ارزیابی است که به اختصار وجوهی از آن را مورد بازخوانی قرار می دهیم.
1- واکنش نیروهای اپوزیسیون در قبال خوش رقصی های رجوی مبنی بر دنبال کردن خط نظامی کردن پرونده هسته ای ایران از جانب آمریکا باعث واکنش های تند و بعضا تهدیدآمیز مجاهدین در رسانه هایشان گردید. مجاهدین هرگز در قبال این واکنش به این توضیح ساده قناعت نکردند که به هیچ عنوان با حمله نظامی آمریکا به ایران موافق نیستند، به جای این موضع گیری ساده و قابل فهم برای همه به سیاق همیشه بر علیه مخالفین حمله نظامی آمریکا به ایران موضع گرفتند و آنها را همدستان جمهوری اسلامی و مزدور و خائن و در نهایت در امتداد خائنین به جنبش مقاومت ایران معرفی کردند. مجاهدین در کمال خوش باوری فضیحت و رسوایی مقطعی ناشی از حمایت از حمله نظامی آمریکا به ایران را در ازاء عملی شدن این پروژه و انتفاع مورد نظرشان از بحران نظامی و کسب قدرت سیاسی فرضی پذیرفتند. اما با انتشار بیانیه سازمان های اطلاعاتی آمریکا و منتفی شدن همه گمانه های نظامی در این خصوص ظاهرا آقای رجوی از خواب غفلت بیدار شده و به دروغ از منتفی شدن حمله نظامی آمریکا به ایران ابراز خرسندی می کند. اما آقای رجوی ظاهرا تلویزیون اختصاصی خودش را هم مونیتور نمی کند تا دریابد هجمه رسانه ای او کماکان خط حمله نظامی به ایران را دنبال و در موضع گیری های روزانه خود برجسته و تشدید می کند.
2- در پیام اخیر، آقای رجوی تصریح می کند مبارزاتش را با غنی سازی، بی غنی سازی و با اتمی و بدون اتمی ادامه خواهد داد. اما باز ظاهرا فراموش کرده که او پروژه اتمی ایران را به طناب داری تعبیر نموده که برای فرجامش برنده ای جز مجاهدین متصور نمی شد. این واکنش ناگزیر بیش از هر چیز فرافکنی و فرار به جلو یعنی محوری ترین استراتژی مجاهدین را در هنگامه های بحران و بورشدن تداعی می کند. تاکید رجوی بر ادامه مبارزه اش پس از فروکش کردن تب پروژه اتمی چیزی نیست جز اعتراف آشکار به این معنی که تشبث به پرونده اتمی ایران علیرغم همه هزینه هایی که بر مجاهدین چه از حیث سیاسی و چه مالی و… متحمل کرده، شکست خورده و مجاهدین چنانچه از قبل هم گفته شده بود بر گوری گریسته اند که خالی بوده است. اختصاص یک فصل از پیام رجوی با عنوان برآورد جامعه اطلاعاتی آمریکا از فعالیت های هسته ای ایران در این راستا قابل ارزیابی و تعمق است. تعبیر رجوی از شراب دوساله و خوش بینی او به تحولات دوساله در پیام های گذشته، این بار جای خودش را به کمی واقع بینی داده بود، اما رجوی کماکان از ناچاری و استیصال اصرار دارد امیدهای خود را در چرخه روزهای باقیمانده جستجو کند. اما اینکه در پایان محتوم این روزهای حیاتی چه تدبیر خواهد کرد، شاید بر این اعتقاد است که به قول برشت خدای توجیه او بزرگ است.
3- خطاب پیام آقای رجوی آنگونه که از عنوانش بر می آید به ارتش آزادی بخش است. اما اینکه افراد این ارتش چه مرز و تفاوت ماهوی و کمی و کیفی با افراد قرارگاه اشرف دارند، ظاهرا امر پوشیده ای است. اما فی الواقع بر هیچ کس پوشیده نیست که این القاب و عناوین چیزی جز یک بازی لفظی و عوام فریبانه نیست. رجوی تعمد دارد همین اندک نیروهای مستاصل و درمانده اش را بارها و بارها با عناوین و القاب مختلف برای سراپانگه داشتن و بهره برداری سیاسی در عرصه بین المللی و در نزد حامیان و بظاهر اهرم های خارجی اش هزینه و ابزار کند. او بخوبی واقف است که ریزش این باقیمانده هم معادل و مترادف تلاشی موجودیت سیاسی و تشکیلاتی او است. او می داند که از این گروه خلع سلاح شده و ملتزم به رعایت قوانین دولت عراق و طردکننده مشی مسلحانه که در متن حکم دادگاه استیناف بارها و بارها تاکید و تصریح شده، کاری جز تبدیل شدن به یک سیاه لشگر بودن برای او بر نمی آید و اگر قرار باشد این باقیمانده نیز به هر دلیل سمت خرد و عقلانیت پیش بگیرند، مصداق این ضرب المثل فارسی دست ما کوتاه و خرما بر نخیل خواهد شد. آیا می شود در این هیاهوی تبلیغاتی از آقای رجوی پرسید کمی درباره مرزها و تفاوت میان ارتش آزادی بخش با مجاهدان آزادی ستان و یا اشرف قهرمان توضیح بدهند. پیام اخیر رجوی حاوی موضوعات و نکات قابل تعمق دیگری نیز هست که به تناوب و ضرورت درباره آنها خواهیم نوشت.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا