مسعود رجوی در سال 1363 مریم قجر عضدانلو (رجوی) را به عنوان همردیف مسئول اول سازمان مجاهدین خلق منصوب کرد. او مجددا در سال 1368 او را به عنوان مسئول اول انتخاب نمود. مریم تا قبل از آن هیچگاه به عنوان یک کادر کارآمد در تشکیلات مجاهدین خلق مطرح نبود. بعد از اعلام مسئول اولی مریم در پادگان اشرف نشست بزرگی با شرکت کلیه اعضای زن و مرد برگزار شد، موضوع نشست معرفی رسمی مریم به عنوان مسئول اول مجاهدین خلق بود.
بر اساس شیوه های خاص رجوی، ابتدا مریم را به عنوان مسئول اول به اعضای شرکت کننده معرفی کرد و سپس از آنها خواست در صورت اینکه با این انتخاب موافق هستند دست راست را به علامت تایید بالا ببرند، البته قبل از آن یک جو احساسی بر جلسه حاکم میشد که خواست رجوی را به اعضا القاء می کرد و کسی تحت آن شرایط جسارت مخالفت با این انتخاب را نداشت.
بعد از اعلام مسئول اولی مریم در جلسه وقتی که رجوی از جمعیت پرسید آیا کسی در رابطه با این انتخاب سئوال و یا مخالفتی ندارد، یکی از اعضای زن شرکت کننده دست راست خود را بلند کرد و گفت: بنظرم من خواهر طاهره (ثریا شهری) توانمندی و صلاحیتش از خواهر مریم بیشتر است. با بیان این جمله ابتدا سکوت سنگینی بر سالن حاکم شد و لحظاتی بعد گماشتگان رجوی که معمولا بهنگام انجام هر نشست خود را به پشت میکروفون می رساندند با حمله و هجوم و داد و فریاد عضو بیچاره را چنان به وحشت انداختند که دیگر زبانش بند آمد!
نزدیک به دو ساعت حواریون رجوی در ستایش و تعریف و تمجید مریم صحبت می کردند وعضو زن بخت برگشته را که جسارت کرده بود در مورد این انتخاب اظهار نظر کند مورد ملامت و سرزنش و تهدید و تحقیر قرار می دادند. مسعود و مریم در تمامی آن لحظات سکوت کرده بودند تا آنها هرچه می خواهند بگویند. بعد از گذشت مدتی رجوی، طاهره (ثریا شهری) را صدا زد تا پشت میکروفون آمده و در ستایش مریم و نفی توانمندی خودش صحبت کند. طاهره طبق سناریویی که به او دیکته کرده بودند حدود بیش از یکساعت از نقاط ضعف خود و قوت و توانمندی های مریم سخن گفت و بابت اینکه با مریم قیاس شده است استغفار طلبید. بعد از سرکوب کامل تنها عضو زنی که به خود جرات داده بود در مورد انتخاب مریم اظهار نظر کند، مریم به عنوان مسئول اول به اعضای شرکت کننده تحمیل شد .
در تاریخ مجاهدین خلق یک مورد دیگر هم از سرکوب اعضا صرفا بخاطر دادن نظر در مورد نحوه انتخاب مریم وجود داشت. هنگامی که مهدی ابریشمچی همسر سابق مریم در جریان یکی از همین نشست ها در مورد حقانیت انتخاب مریم رجوی گفت: اگر موسی خیابانی زنده بود بالاترین افتخارش این بود که در مقابل مریم زانو زده و سجده شکر بجا آورد، این لحن بیان باعث ناراحتی و قهر مینا خیابانی خواهر موسی شد ، وی مدتی در حالت اعتراض دست به اعتصاب زده بود و در نشست ها شرکت نمی کرد. خبر که به گوش رجوی رسید دستور داد ضمن برخورد شدید او را جهت اعتراف و توبه به نشست عمومی بیاوردند. رجوی شرایط نشست را به گونه ای انتخاب کرده بود که تا آنجا که امکان داشت کلیه اعضا در آن نشست حاضر شوند.
بعد از شروع نشست رجوی مینا خیابانی را صدا زد تا پشت میکروفون قرار گیرد. بعد از دادن توضیحات و مهیا کردن شرایط روحی روانی جلسه از مینا خیابانی سئوال کرد که علت قهر این چند مدت اخیر شما چه بوده است؟ مینا خیابانی که انتظار چنین سئوالی را از طرف رجوی در آن نشست بزرگ نداشت، ابتدا سکوت کرد و سپس گفت از این جمله که گفته شد اگر برادرم موسی زنده بود در رده پایین تر از خواهر مریم قرار می گرفت و در مقابلش زانو می زد، بهم ریختم و نتوانستم بپذیرم.
با بیان این جمله از طرف مینا اوباش چماق دار رجوی اطراف او حلقه زدند و با توپ و تشر و تحقیر و سرزنش از او خواستند حرفش را پس بگیرد و اثبات کند مریم در مداری بسا بالاتر از موسی بوده است. و سپس رجوی با ساکت کردن جمعیت به مینا گفت: صاحب اصلی موسی من هستم و ربطی به شما ندارد ، آن روز رجوی و دیگر مسئولین و بخصوص مسئولین زن فشار زیادی به مینا وارد کردند تا عقب نشینی کرده و حرف خود را پس بگیرد و به آنچه رجوی گفته گردن بگذارد.
در طی تمامی سالهایی که من در تشکیلات بودم اصولا موضوع انتخاب و انتخابات هیچ موضوعیتی نداشت و تمامی عزل و نصب ها از بالاترین مدار که انتخاب رهبری و شورای رهبری تا سرتیم بصورت انتصابی و بدون نظر خواهی و دادن رای صورت گرفته است. بیش از 40 سال است که مسعود رجوی به عنوان رهبرعقیدتی و مریم به عنوان ریس جمهور مادام العمر مجاهدین خلق معرفی شده اند و همچنان این روند ادامه دارد.
جالب است تشکیلاتی که در تمامی پروسه اش حتی یک انتخاب و رای گیری بخود ندیده و کاندیدای رقیبی معرفی نکرده، انتخابات ایران را فرمایشی و از پیش تعیین شده می داند و از حق رای پایمال شده مردم ایران سخن می گوید! البته من در اینجا در صدد آن نیستم که از روند انتخابات در ایران دفاع کنم و یا آن را خالی از عیب و اشکال و انتقاد بدانم ولی می خواهم روی این نکته تاکید کنم که کسی به روند انتخابات اشکال می گیرد که حداقل خودش در مناسباتش یک انتخابات را برگزار کرده باشد. به همین دلیل است که مردم ایران با آگاهی به عدم صداقت رهبران مجاهدین خلق در حمایت از منافع مردم ایران پشیزی برای تبلیغات رجوی ارزشی قائل نیستند و راهشان را خودشان انتخاب می کنند.
علی اکرامی