سوء استفاده مسعود رجوی از ماه محرم

تا قبل از سال 72 و 73 مراسم ماه محرم از جمله سینه زنی و به راه انداختن علم و کتل در داخل سازمان ممنوع بود، نه تنها اعتقادی به مراسم محرم نداشتند بلکه آن را حرکتی ارتجاعی تلقی می کردند. نا گفته نماند تا قبل از سال 73 فقط روز تاسوعا و عاشورا مسعود رجوی در سالن اجتماعات اشرف اعضای خودش را جمع می کرد و در زمینه نهضت امام حسین و عاشورای حسینی سخنرانی می کرد. در واقع با دجالیت خط و استراتژی خودش را به نهضت امام حسین ربط می داد و بیان می کرد که راه او راه حسین است و به اصطلاح با معاویه و یزید زمانه می جنگد .

سال اول وقتی به دستور رجوی حرکت سینه زنی راه انداختند من یک نامه ای برای رجوی نوشتم و ضمن انتقاد گفتم من به سر زدن و سینه زدن را قبول ندارم مهم برای من راه حسین است ، مهم برای من خون حسین است نه علم و کتل به راه انداختن ، مهم برای من فریاد حسین است نه نوحه خوانی ، البته از جانب سازمان جوابی دریافت نکردم، ضمن این که بسیاری از نفرات هم اعتراض داشتند و با طعنه می گفتند تا دیروز عزاداری را حرکتی ارتجاعی می دانستند اما امروز همه را وادار می کنند سینه بزنند و در مراسم عزاداری شرکت کنند! این چه حرکتی است که راه انداختند ؟ اما رجوی نان را به نرخ روز می خورد و به قول خودش آمده بود دین را از چنگ روحانیت در بیاورد در حالی که رجوی قبل از سال 73 می گفت این کارها مربوط به اسلام ارتجاعی است و با این اندیشه ، رجوی سالها اعضای خود را سر کار گذاشت .

تحلیل رجوی درباره ماه محرم این بود که ما هم باید از احساسات مردم استفاده کنیم و همراه با مردم باشیم و از این تاریخ به بعد همواره و هر سال مراسم محرم را در داخل تشکیلات برگزار می کردند .

بعد از این که رجوی پیام داد باید مراسم عزاداری را برگزار کنیم، فرماندهان دستور دادند تعدادی را مشخص کرده تا سینه زنی را آموزش بگیرند و نوحه خوانی و سینه زنی را به سبک ملیت ها اجرا کنند ، گرچه برای ما روشن بود همه این کارها بار تبلیغاتی دارد و رجوی هم آمده بود که از ماه محرم سوء استفاده کند.

باید یادآوری کنم همه اشعار و نوحه خوانی در مدح مسعود و مریم سروده و خوانده می شد، اگر شعری در مدح رجوی نبود حذف می گردید ، رجوی در روز عاشورا سعی نمود از گفتار امام حسین سوء استفاده کند یعنی مدعی خاموش کردن چراغ ها می شد تا هر کس تمایلی به همراهی با او ندارد دنبال زندگیش برود در حالی که ترک کردن اردوی رجوی مجازات سختی داشت . امام حسین کسی را به زور در اردویش نگه نداشت در حالی که در فرقه رجوی ترک کردن گناه نا بخشودنی بود و در صورت ترک اردو سازمان فرد مزبور را تحویل عراق می داد تا در زندان ابوغریب به جرم ورود غیر قانونی در عراق به مدت 8 سال تا 10 سال را سپری کند آن هم با شرایط بسیار سخت ، مهم نبود زنده از آنجا بیرون می آیند یا نه ! اگر رجوی اسم امام حسین را بر زبان می آورد جز عوام فریبی بیش نیست . در مکتب امام حسین دروغ و فریب جایی ندارد در حالی که رجوی وقتی چراغ را خاموش می کرد ابتدا خودش فرار می کرد چون در مقاطع مهم و سرفصل ها به عینه شاهد فرار وی بودیم .

در حقیقت رجوی هیچ اعتقادی به راه و رسم امام حسین نداشت و در محتوا هم هیچ سنخیتی با راه و رسم امام حسین نداشت .

محمد رضا گلی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا