نامه ناهید مرادپور برای برادرش یحیی مرادپور اسیر در کمپ آلبانی

برادر عزیزم یحیی جان سلام. آرزوی سلامتی برایت دارم. عزیز دل خواهر هر روز که می گذرد بیشتر دلتنگت می شوم و درغم فراق تنها برادرم افسرده می شوم .

من خواهرت ناهید در نا امیدی از دیدار و درآغوش گرفتن برادر روز و شب در اینترنت جستجو و سرچ می کنم که شاید تصویری از تو پیدا کنم. باور کن اینقدر قیافه برادرم برایم رویایی شده و از بس تشکیلات مخوف این دیدار را به تاخیر انداخته که برای شناسایی تو از دیگران کمک می گیرم و چهره ات برایم غیر قابل شناسایی شده است.

اخیرا عکسی را در جستجوهایم یافتم که در شک و دودلی به یکی از جداشدگان نشان دادم به این امید که شاید تو باشی اما متاسفانه اشتباه می کردم .

یحیی جان از خود سئوال کن که چه باعث شده که خواهرت برادر تنی و خونی خود را نشناسد واز دیگران برای شناسایی یک عکس که حدودی شبیه تو است کمک بگیرد .

مگر امروزه در چه عصری هستیم. امروزه اگر یک قطعه شی بی جان هم گم شود حتی در ته اقیانوس با تکنولوژی امروز پیدا می شود. اما جایی که تو زندگی می کنی، کجاست که خواهر و خانواده عزیز خود را گم کرده و به دلیل طولانی بودن این گروگانگیری برای هم قابل شناسایی نیستیم.

جواب این ابهام و سئوال در قلب و مغز هرکدام از اسرای مجاهدین نهفته است .

برای اثبات اینکه تو را از انسانیت تهی نکرده اند و اجبارأ گم نکرده اند به خودت بیا و برای انسانیت خود و نجات انسانیت خود تلاشی جانانه بکن.

خواهرت ناهید

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا