در این ایام مواجه بودیم با موج بزرگ اعتراض ایرانیان به حضور جاوید رحمان در یکی از برنامه های فرقه تروریستی مجاهدین خلق که طی آن، موضوع پرداخت پول به افراد خارجیِ شرکت کننده در برنامه های فرقه بار دیگر مطرح و برجسته شد.
سال هاست که رجوی ها پول های کلانی خرج برنامه سالانه خود می نمایند. این نه یک اتهام، بلکه حقیقتی است که برخی از رسانه های بین المللی نیز در گزارشات مستند و مستدل متعددی به آن پرداخته اند. موضوع پرداخت حق الزحمه های هنگفت به سخنرانان اجاره ای و شرکت کنندگان در نشست ها و گردهمایی های تبلیغاتی رجوی، موضوع جدیدی نیست. این پول ها به جز هزینه ایاب و ذهاب، خورد و خوراک و هزینه هتل های محل اقامت این افراد می باشد. رجوی ها علاوه بر هزینه ای که برای سخنرانان و شرکت کنندگان خارجی در برنامه های خود می کنند، برای آن که تعدادِ نفرات شرکت کننده در برنامه را زیاد نشان دهند، شهروندان کشورهای دیگر را فریب داده و به بهانه شرکت در یک تور و با ولخرجی و دادن پول تردد، هتل، غذای گرم، گردش و . . . آنها را به برنامه خود می بردند. اگر به این هزینه ها، مبلغی که رجوی ها صرف اجاره محل اجرا و آماده کردن محل اجرای برنامه، هزینه تبلیغات و دیگر هزینه های مرتبط را اضافه کنیم، پول خرج شده رقم بسیار بزرگی خواهد شد.
رجوی ها در حالی مبالغ هنگفتی برای مدعوین خارجی خود هزینه می کنند، که از کوچکترین هزینه ای برای اعضای داخل تشکیلات ابا دارند و سر باز می زنند.
یکی از سایت های فرقه رجوی به منظور تعریف و تمجید از رجوی ها و فرقه شان، مطلبی از قول یکی از هواداران فرقه درج کرد که در بخشی از آن چنین آمده است: “در تجربه شخصی بنده در اشرف سه در طی دوران پاندمی من شاهد پدیده ای بودم که من را به صورت کاملا بی سابقه ای منقلب کرد. ساده و مخلص کلام آن بود که هر مجاهد بیمار مبتلا به کرونا که در حالت نیمه خفگی و تنگی نفس بود و برای او استفاده از کپسول اکسیژن توصیه میشد ، بنا بر آنچه که خود بنده شاهد بوده ام، سئوال میکرد: “آیا بقیه دریافت کرده اند؟ آیا اکسیژن کافی برای همه وجود دارد؟ ”
در پس ظاهر دراماتیک جملات فوق این حقیقت نهفته است که رجوی ها و دیگر سران فرقه مجاهدین خلق برای اعضایی که بدلیل سیاست های ضد انسانی خودشان یعنی نگهداری اعضا در محیط جمعی که باعث تسریع در ابتلا به بیماری کرونا در بین اعضای فرقه شد، حاضر نبودند پولی هزینه کنند و در شرایط همه گیری بیماری کرونا که یکی از الزامات درمان بیماران مبتلا به آن دسترسی به کپسول اکسیژن بود، رجوی ها این وسیله را به اندازه کافی تهیه نمی کردند. فراموش نکنیم که سر و ته نفرات مجاهدین خلق در آلبانی حدود دو هزار نفر است که از این تعداد در هر لحظه نمی بایست بیشتر از چند ده نفر مبتلا به کرونای حاد می بودند. با این حال رجوی ها حاضر نشدند چند ده عدد کپسول اکسیژن برای اعضای بیمار تهیه کنند و در نتیجه بنابر آنچه خودشان اعلام کردند، تعداد زیادی از اعضای فرقه در آن ایام بدلیل ابتلا به بیماری کرونا مُردند. بر اساس آنچه که در نوشته بالا آمده مشخص شد که یکی از اصلی ترین دلیل بالا بودن تعداد مرگ و میر بیماران کرونایی در فرقه رجوی عدم فراهم کردن امکانات کافی بوده است.
این تنها نمونه است تا دریابیم دلیل آمار بالای مرگ و میر در فرقه رجوی چیست و اینکه چرا افراد رده بالا آمار مرگ و میرشان به نسبت پایین تر است. رجوی هیچ گاه بیماری اعضا را به رسمیت نشناخته و اتفاقا با فرد بیمار همچون متهم و فردی به درد نخور رفتار شده که گویی بیماری خطای نابشخودنی اش می باشد! رجوی هیچ گاه ارزشی برای سلامتی و جان اعضا قائل نبوده و نیست.
ایرج صالحی