چند سکانس از رابطه مادر فرزندی در فرقه رجوی

اهمیت رابطه مادر و فرزند به معنی تاکید بر رابطه‌ای است که رشد جسمی، عاطفی و اجتماعی کودک را پرورش می‌دهد. رابطه مادر-فرزندی پیوند منحصر به فردی است که در جهت رشد فرزند و لمس حس خوشبختی برای او است. رابطه مادر و کودک نوزاد و نوپایش پایه و اساس شخصیت، انتخاب‌های زندگی ست و رفتار کلی کودک را در آینده تعیین می‌کند و می‌تواند بر سلامت اجتماعی، جسمی، روانی و عاطفی فرزند تاثیر بگذارد. امیر یغمایی کودک سرباز سابق مجاهدین خلق در چند بند کوتاه از عمق رابطه خویش با مادر مجاهدش در کودکی سخن می‌گوید.

“وقتی از ابتدای تولد به بچه یاد ندهید که چگونه با احساسات منفی خود برخورد کند، وقتی به بچه عشق نورزید، وقتی هیچ او را راهنمایی نکنید و تماما حل مسائل احساسی را به عهده کودک بگذارید. این بهترین روش تخریب یک انسان در سن بزرگسالی می‌باشد.”

امیر یغمایی، فرزند اسماعیل وفا یغمایی و اکرم حبیب خانی، در فرانسه متولد شد. در آن زمان پدر و مادرش هر دو از اعضای سازمان مجاهدین خلق بودند و همین انتخاب سیاسی والدین تا سالها تاثیرات عمیقی بر زندگی امیر گذاشت. او در چند پست پراکنده که در هفته‌های اخیر در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی ایکس به اشتراک گذاشته است، نشان می‌دهد که مادر چه نقش موثری در آینده روانی و اجتماعی فرد دارد.

به ویژه آن که امیر یغمایی از نخستین کودک سربازان سابق مجاهدین خلق بود که از حدودا هفت سال پیش لب به سخن گشود و شاید شجاعت سخن گفتن زمانی در وی ایجاد شد که برای دیدار با مادرش و رساندن خبر نوه‌دار شدنش به او به آلبانی سفر کرد. او در آن زمان نه تنها اجازه نیافت که با مادرش دیدار کند بلکه با بازخوردی عجیب از سوی مادر مواجه شد که حاکی از حکمرانی فرقه وار رجوی‌ها بر اذهان مجاهدین خلق بود. اکرم حبیب‌خانی به مقابل دوربین‌های شبکه تلویزیونی فرقه مجاهدین خلق آمد و فرزند خود را متهم به مزدوری برای حکومت ایران کرد و هرگونه ارتباط عاطفی با وی را نفی کرد!

عشق نورزیدن به فرزند و معطوف کردن عشق به مسعود و مریم رجوی، دستورالعملی است که مادران مجاهد تحت ساختار شستشوی مغزی فرقه رجوی آن را در قبال فرزندان خود به خوبی پیاده کردند و چنین است که امیر حتی در دوران خردسالی خود تصویری از عشق و محبت مادری ندارد. در عوض تصویری عجیب به خاطر دارد که کمتر کودک نرمالی ممکن است تجربه کرده باشد. او در پستی در مورخ 22 اکتبر ذیل عکسی از مادری که بیهوش بر برانکارد افتاده است، چنین می‌نویسد:

“اکثرا اولین خاطرات بچه‌ها از مادرشان عشق، محبت و دلگرمی هست. اولین‌ خاطره من از مادرم شعار ایران رجوی در سرمای زمستان و بیهوشی وی در اعتصاب غذا در پاریس در سال ۱۹۸۷ میلادی است. در آن‌ هنگام من ۴ ساله بودم.”

توییت امیر یغمایی
توییت امیر یغمایی

خاطرات کودک سربازان سابق مجاهدین خلق از شرکت در تظاهرات در سرما و گرمای شهرهای اروپایی تازه نیستند. پیش‌تر در خاطرات عاطفه سبدانی نیز درباره رنج کودکان و نوجوانان به اصطلاح هوادار مجاهدین در گردهمایی‌های دستوری خوانده‌ایم، اما اینکه کودکی چهارساله شاهد بیهوش شدن مادر جوان خود از فرط عشق ورزیدن به آرمان‌های فرقه مخرب رجوی باشد، تجربه‌ای تروماتیک است.

امیر یغمایی از 4 سالگی تا 19 سالگی، زندگی در کمپ اشرف در خوابگاه‌های اسکان با والدین، زندگی جمعی در پانسیون‌های اشرف بدون والدین، زندگی نزد سرپرست‌هایی که مجاهدین تعیین کردند در سوئد، زندگی در پایگاه اورسوردواز در کنار دیگر نوجوانان و زندگی نظامی کودک سربازی در کمپ اشرف را تجربه کرده است. در تمام این دوران که کودکی و نوجوانی او محسوب می‌شود مادرش تنها زمانی حضور داشت که بنا بود او را به ماندن و جنگیدن تشویق کند. او پیش‌تر مفصلا در این باره صحبت کرده است. اما توییت زیر که در 19 اکتبر منتشر کرده است، چکیده روابط او با مادرش است:

“شبی که به بغداد رسیدم، مادرم یک گردنبند طلا که مسعود رجوی به او هدیه داده بود را به من داد. ارزشمندترین دارایی او. سالها بعد وقتی قصد جدا شدن از فرقه به گوش او رسید گفت: گردنبند را به من پس بده. تو دیگر صلاحیت آن را نداری. خوشبختانه من گردنبند را مخفیانه به دوستی هدیه داده بودم.”

توییت امیر یغمایی
توییت امیر یغمایی

امیر خود و دیگر کودکان مجاهدین خلق را از قربانیان این فرقه می‌داند و در یکی از ویدیوهایی که در حساب کاربری خود در ایکس از کودکان مجاهدین خلق منتشر کرده است، تصاویر رقت انگیزی از لحظات جدا شدن کودکان نوپا و خردسال از مادران مجاهد و انتقال قاچاقی آنها به کشورهای غربی دیده می‌شود. در این ویدیو انبوهی از کودکان، بدون حضور والدین در حالی که با جثه ریزشان وسایل خود را حمل می‌کنند سفری هولناک را آغاز می‌کنند. سفری که برای بسیاری از این کودکان آغاز دربه‌دری، بی‌پناهی، فقر، دست به دست شدن میان خانواده‌های هوادار، تجربه پدران و مادران متعدد، سوء رفتار، خشونت، تجاوز، کودک سربازی و حتی خودکشی و مرگ بود.

یغمایی در کپشن این ویدیو که در مورخ 23 سپتامبر به اشتراک گذاشته است، می‌نویسد:
“در عملیات فروغ رجوی روانپریش اعضای خود را به کام مرگ فرستاد و خیلی از کودکان والدین خود را هرگز ندیدند. سپس این شکست را به گردن اعضا و و‌ابستگی آنها به خانواده خود دانست و دستور طلاق اجباری را صادر کرد، جنگ خلیج هم فرصت طلایی برای فرستادن کودکان و قطع آخرین ارتباط خانواده‌ها بود.”

توییت امیر یغمایی
توییت امیر یغمایی

امروز که برخی از این کودکان دیروز مجاهدین، همچون امیر یغمایی، عاطفه سبدانی، محمدرضا ترابی، امین گل مریمی و… زبان گشوده‌اند و در برابر سیل حملات و اتهامات مجاهدین خلق استوار مانده‌اند، گوشه‌هایی از سرنوشت دردناک نزدیک به هزار کودک جدا شده از والدین مجاهدشان، آشکار شده است. علیرغم تلاش‌های سازمان برای ساکت کردن این افراد و تشویق دیگر فرزندان مجاهدین خلق –که هنوز به تشکیلات وابستگی دارند – به موضع‌گیری علیه کودک سربازان افشاگر، این جریان حقیقت جو به راه خود ادامه می‌دهد چراکه از عمق جان، از کارکرد فرقه رجوی در ویران کردن کودکی آنها و تخریب رابطه آنها با والدینشان به ویژه با مادرانشان سخن می‌گویند.

مزدا پارسی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا