کانون آوا، بیست و نهم فوریه 2008
میلاد آریایی هستم
و ضمن سلام و روز بخیر همانطور که میدانید در این روزها خبر موج جدیدی از جدائی طلبان از سازمان مجاهدین که در کمپ امریکائیها اسیر بودند در محافل خبری به گوش می رسد و در همین رابطه در خدمت آقای رضا اسدی خواهیم بود ، مسئول سایت پرواز در کشور هلند فعال سیاسی و صاحب نظر پیرامون مسایل مجاهدین و طی گفتگوی کوتاهی که خواهیم داشت نظر ایشان را پیرامون این مسایل جویا می شویم.
آقای رضا اسدی میتوانید خیلی کوتاه در مورد گذشته خودتون برای شنوندگان ما بگوئید ؟.
رضا اسدی: بطور مختصرکه شما فرمودید ، من افسر نیروی هوایی و همچنین افسر نگهداری هواپیماهای بوئینگ وسی 130 بودم و در سال 1361 به مجاهدین پیوستم و بعداز آن بمدت 10 سال در فرانسه و عراق با مجاهدین همکاری میکردم تا اینکه به ماهیتشان پی بردم. استراتژی و ایدئولوژی آنها و همه رفتار و روش آنها با خواسته های من تطبیق نمی کرد وبا مشکلات زیادی که برایم ایجاد کردند بلاخره توانستم از آنها جدا بشوم و در حال حا ضر در هلند اقامت دارم.
میلاد آریایی : من همانطور که از گذشته شما میدانم و بهتره که شنوندگان عزیز ما نیز بدانند ، شما کتابی بزبان هلندی نوشته اید و در عین حال و در حال حاضر سایت پرواز را مدیریت میکنید ، اما چیزی که برای ما مهم است اینکه می دانیم دو تن از فرزندان شما در حال حاضر در خاک عراق و در کمپ اشرف اسیر هستند ، آیا این حرف درست است ؟
رضا اسدی: بعله من چهار فرزند دارم که دوتا بزرگترها در کمپ اشرف مجاهدین در عراق هستند
میلاد آریایی : می توانم از شما سوال کنم که با توجه به اینکه به هر صورت مجاهدین اعلام میکنند که مسلمان هستند و در منش اسلام و همچنین در منش مسیحیت خانواده کانون مقدسی محسوب میشود ، چرا مجاهدین همانطور که خودشان پنهان نمی کنند برای مبارزه خودشان، اولین گامی که بر میدارند در واقع کانون خانواده را متلاشی میکنند ؟
رضا اسدی: مجاهدین تنها کانون خانواده را متلاشی نمی کنند بلکه همه روابط و ارتباطات انسانی و طبیعی را متلاشی می کنند و اجازه نمی دهند که هر عضوشان با جهان خارج با جهان طبیعی ومردم اجتماعی تماس بگیرند.
میلاد آریایی : آقای اسدی فکر می کنید که علت این کار چیست ؟ آیا واقعا مبارزه بر علیه رژیم جمهوری اسلامی همچنین بهایی را می طلبد ؟
رضا اسدی: نه مطلقا ، به نظر من هر نیرویی که خودش با مخالفت یک نیروی دیگر و یا بقول خودش اپوزسیون آن نیرو بداند، باید هرچه بیشتر تلاش کند با جامعه و مردم بطور نرمال و طبیعی تماس بگیرد و هرچقدر از این کار کوتاهی بکند به خودش ضربه می زند و خودش را از جامعه و مردم دور نگه میدارد و مورد تنفر قرار میگیرد و همانطور که مجاهدین این کار را کرده اند.
میلاد آریایی : با توجه به اینکه الان مجاهدین چنین اقدامی را به یک عنوان استراتژی انتخاب کرده اند و افراد در داخل کمپ اشرف رامحبوس نگه داشته اند و از فضای اینترنت وکانالهای آزاد تلویزیونی ، ماهواره دور نگه داشته اند آنهم در قرن بیست ویکم که ما در آن قرار داریم و به این شکل این افراد رو از جامعه و محیط خودشون دور میکنند، آیا به نظر شما می توانند می توانند موفقیتی در همان مبارزه ای که خودشون به اون فکر میکنند داشته باشند؟
رضا اسدی: من نظرم این است که مجاهدین مطلقا موفق نخواهند بود و آنها خودشان را در یک محیط بسته محبوس کرده اند و اعضا و هوادارنشان و خودشان را به این صورت در آورده و بین مجاهدین و جامعه ایران یک دیواری وجود دارد و به این ترتیب جامعه ایران به هیچ نحوی با اونها ارتباط برقرار نمی کند.
میلاد آریایی : آقای اسدی شما به عنوان یک نویسنده و به عنوان کسی که بهر صورت در روابط این سازمان چه در عراق و چه در ایران بوده اید ، و همچنین به عنوان یک کارشناس چه آینده ای را برای مجاهدین حالا اگر نه در ایران ولی شاید در اروپا پیش بینی میکنید ؟
رضا اسدی: من با توجه به تمام مواردی که شما گفتید و دلائلی که می گویم هیچ آینده ای برای مجاهدین متصور نیستم. بر اساس همان پروسه تکاملی پدیده ها مجاهدین جزو زمان حال نیستند، چه به لحاظ ایدئولوژیک ، چه به لحاظ خط و مشی سیاسی ، چه به لحاظ رفتاراجتماعی و چه به لحاظ فرقه ای و رفتار تروریستی مطلقا متکامل نبوده و متعلق به جامعه کنونی ما نیستند و بطور طبیعی رو به فنا بوده و این رو به فنا رفتن آنها ممکن است چند ماه ،چند طول بکشد ولی مجاهدین مطلقا ماندنی نیستند ومردم ایران و جامعه جهانی هم نمی تواند پدیده ای مثل مجاهدین را بپذیرد و مجاهدین کلا رو به فنا بوده و من هیچ شکی در آن ندارم.
میلاد آریایی : با تشکر از شما و به عنوان آخرین سوال می خواهم بپرسم، آقای اسدی بهر صورت شما چنین آینده ای که کاملا در ابهام است برای مجاهدین فرض میکنید می خواستم یک سوال فرضی از شما بکنم واینکه اگر این ظرفیت را برای مجاهدین قائل بشویم که قابل تغییر باشند ، با این فرض! ، مجاهدین چه فاکتورهایی را باید در خودشان تغییر بدهند که برای دنیای امروز قابل قبول باشد یعنی مجاهدین چکار باید بکنند که برای جامعه امروز ایرانی و یا در اروپا قابل پذیرش شوند؟
رضا اسدی: سوال خیلی جالبی نمودید و خیلی مهم و من خیلی دوست دارم به این سوال جواب بدهم.
بخاطر اینکه شخصا و ذاتا نابودی هیچ انسان و هیچ جریانی را نمی خواهم ببینم و دوست ندارم ،اما همانطور که خودتان هم اشاره کردید و قبلا هم صحبت کردید ، مجاهدین یک قانونمندی که خودشان برای خودشان درست کرده اند پا برجا هستند و معتقد بر آن اگر چه به هیچ عنوان این اعتقاد به زمان حال و روز نمی خورد و متکامل نیست و ضد تکامل است چرا که سوار بر خشونت بوده و همین امر باعث میشود که اصلا رشد پیدا نکنند و متکامل نباشند و روبه نیستی حرکت کنند.
خیلی کوتاه جواب سوال شما را میتوانم اینطور می دهیم که اگر یک روزی تصمیم به این کار بگیرند که این سیستم خشونت و مبارزه مسلحانه خودشان را و حرکات و رفتار فرقه ای شان را کاملا کنار بگذارند و من امیدوارم که این روز هر چه نزدیکتر برای آنان فرا برسد ، مثل گروههای سیاسی دیگر میتوانند در خارج کشور وهمچنین در کشورهای اروپایی و امریکا فعالیت کنند وبا هر جریان یا حکومتی که میخواهند مخالفت داشته باشند راه اش این است که شیوه های خشونت طلبانه را کنا ر بگذارند. مثلا می توانم همین شورای ملی مقاومت انان را مثال بزنم که بلکل شکل اون را عوض کنند و با یک روش بهتری همگام با بقیه سازمانها و انجمن ها و افراد ، همراه با جامعه پیش بروند و برای هدف خودشان تلاش کنند و کلا باید این روش خود را عوض کرده و این راه به نظر من برایشان وجود دارد.
میلاد آریایی : با توجه با اینکه من مطمئن هستم این صحبت ها بگوش سازمان مجاهدین میرسد و در سایت ها مصاحبه شما را میخوانند و ارگانهای این سازمان آن را برای رهبرانی که این جریان را به هر صورت بشکل فرقه هدایت و کنترل میکند ، خواهد رسید وبا این فرض که پیام وصدای شما به افرادی در خاک عراق ودر داخل در قرارگاه اشرف در حال حاضر اسیر این فرقه ایدئولوژیک مذهبی میباشند برسد ، شما چه پیامی برای انان و فرزندان خودتان دارید ؟
رضا اسدی: پیام من این است که آنها همه باید سعی بکنند که این ترس و دو دلی را از خودشان بیرون بکنند و همانطور که ما خودمان اینکار را کردیم.
البته من نمی خواهم صحبت از این بکنم که من شجاعت کردم ولی بهر حال این جدا شده هایی که از مجاهدین بیرون آمدند شجاعت بخرج دادند و از جانشان مایه گذاشتند و سختی ها را بی شک تحمل کردند واین اراده را بکار گرفتند که از چنبره فکری و ایدئولوژیکی مجاهدین فاصله گرفته و به جامعه بپیوندند وقطعا آنها هم میتوانند همین کار را بکنند و هیچ ترسی بخودشان راه ندهند و مطمئن باشند که بالاخره اون چند صد نفر و یا چند هزار نفری که اونجا هستند نمی توانند یکطرف باشند و جامعه جهانی طرف دیگر و همچنین مطمئن باشند که به نفع آنهاست که به جامعه ومردم ایران بپیوندند.
و هیچ ترسی نداشته باشند که اگرروزی از مجاهدین جدا بشوند ، جایی ندارند چیزی که مجاهدین پیوسته به آنها القا میکنند و اصلا اینطور نیست.مطمئن باشند که آنها هم جایگاهی دارند و مردم حاضرند به آنها کمک کنند. آنها هم آنقدر قدرت و توان دارند که مثل بقیه ماها که آمدیم ، جای خودشان را در این اجتماع باز کنند و بیشتر آگاه بشوند و قطعا ما این توان را در خودمان می بینیم که بتوانیم به آنها هم کمک کنیم. من هم مثل بقیه از آنان میخواهم که از آنجا بیرون بیایند.
این را قبل از اینکه جنگ عراق و آمریکا شروع بشود در یک پیامی به آنها وحتی سران آنها گفتم که به نفع شماست از این فرصت استفاده کنید واز خاک عراق بیرون بیایید ، آنجا گور شما خواهد بود و اگر بیرون نیایید گور شما در آنجا کنده شده و آماده است شما را درخود ببلعد، ولی متاسفانه گوش نکردند، نه به حرف من و نه به حرف هیچکس دیگرگوش نمیدهند.
میلاد آریایی : آقای اسدی به هر صورت بسیار سپاسگزاریم از شما و ممنون از توضیحات روشنگرانه تان و امیدوارم همانطور که خواسته شما بود ، فرزندان ایران زمین و کسانی که روزگاری برای آزادی مردم ایران قدم در راههای ناشناخته گذاشتند خودشان آزاد شوند و این چنین در کسوت فرقه هایی چون مجاهدین در خاک عراق اسیر نبوده و در قرن بیست و یکم از تمام امکانات ارتباطی ، ماهواره ای ، اینترنتی و کانال های تلویزیونی و حتی روزنامه های معمول بدور بوده و در بی خبری کامل بسر نبرند و این ظلمی است که بر هر صورت رهبران این سازمان بر علیه آنان روا میدارند.
امیدواریم روزگاری فرا برسد که این صدای ما هم بگوش تمام اسیران در قرار گاه اشرف رسیده و آنان با خواست خودشان و آزادی کامل ، سرنوشت و آینده زندگی شان را انتخاب کنند.
رضا اسدی: باز هم سپاسگزارم از شما آقای اسدی و ممنون از ارتباط وتماس شما.
من هم ممنون ام از شما و روزتان بخیر.