با سلام و درود به هموطنان عزیز
همانطوریکه مطلع هستید انجمن نجات آلبانی یک کنفرانس بزرگ در شهر اشکودر برگزار کرد. هدف این کنفرانس اکران مستند مادر، عشق، جدایی بود، که برای مدعوین در کنفرانس پخش شد.
باید بگویم که تعداد زیادی از شخصیتها، مادران و جوانان شرکت کرده بودند. و از دیدن مستند بسیار متأثر و منقلب شدن. من همراه با چند تن از دوستان ایرانی و آلبانیایی عضو انجمن نجات آلبانی در این کنفرانس حضور داشتیم.
میخواهم مشاهدات خود را از تاثیرگذاری مستند و سخنان شخصیتها، مادران و دیگر دوستان آلبانیایی حاضر در کنفرانس را به اشتراک بگذارم.
تمامی افراد عملکرد ضد بشری مجاهدین را محکوم و حمایت خود را از مادران دردمند اعلام کردند.
من و دیگر دوستان نجاتیافته شاهد اعمال تروریستی، ضدیت با خانوادهها و نقض حقوق بشر در تشکیلات رجوی بودیم. این گروه رفتارهای ضد بشری با اعضای خود دارد و از آنان برای اهداف کثیف خود استفاده میکند. تحقیر و خشونتهای بیحد و مرز در تشکیلات رجوی فراوان است. در نشستها اعتراف اجباری از اعضا گرفته میشود. وجود بیگاریهای طاقتفرسا که خیلی از اعضا به دلیل کار زیاد میافتادند و غش میکردند. با انجام کارهای یدی و سنگین به مرور کمری و زانویی شدند. بدلیل کمخوابی و نداشتن استراحت کافی مریض میشدند. اعضا در این موارد حق اعتراض نداشتند و اگر فردی اعتراض میکرد وی را در نشستهای مختلف باصطلاح سوژه کرده و با حسابرسی و هتاکی و تحقیر به صلابه میکشیدند.
دوستان عزیز این شمهای از قوانین دیکتاتوری تشکیلات رجوی بود. محدودیتها و نقض حقوق بشر در سازمان مجاهدین بسیار زیاد است و باید کتابها نوشت. ولی از اونجایی که نمیخواهم مقاله طولانی شود، به چند نمونه اشاره میکنم.
رجوی چنان ما را مغزشویی کرده بود که وقتی مادران و پدران و دیگر اعضای خانوادهها برای دیدار فرزندانشان به اسارتگاه اشرف در عراق آمده بودند اولاً اجازه ندادند که مادران با فرزندان خود ملاقات کنند. در یک مقطع کوتاه که حفاظت کمپ اشرف بعهده آمریکاییها بود اجازه دیدار دادند. ولی وقتی فهمیدند احساسات مادری، فرزند را جذب خود میکند و قصد جدایی دارد، با دیدارها دیگر نیرویی برای رجوی باقی نخواهد ماند، ملاقاتها را ممنوع کردند.
اما خانوادهها بیش از ۴سال به تلاش خود برای ملاقات ادامه دادند. و از پشت سیم خاردارهای اشرف فرزندان خود را صدا میزدند. این گروه سنگدل و ضد بشر تحمل صدای یک مادر را هم نداشت. در کجای دنیا دیدهاید که فرزندی با سنگ یا هر وسیلهای که در دست دارد به سمت مادر خود پرتاب کند.
تمایلات فردی تمامی اعضا این نبود که به طرف مادر یا پدر، خواهر و برادر خود سنگ پرتاب کنند. اما این دستور یک جنایتکار به اسم رجوی بود. که به ما گفته بود همه کسانی که پشت سیم خاردارهای اشرف میآیند، مزدور وزارت اطلاعات و رژیمی هستند. بسیاری از مادران و اعضای خانوادهها به خاطر پرتاب سنگ یا دیگر اشیا مصدوم و مجروح شدند.
در پایان میخواهم بگویم انجمن نجات آلبانی امیدی برای مادران و خانوادهها است و در راستای برآورده شدن خواست برحقشان جهت ملاقات و رهایی عزیزانشان از چنگال رجوی در کمپ مانز (اشرف ۳) متعهد است و به فعالیتهای قانونی و حقوق بشری خود بیشتر از قبل ادامه میدهد.
رضا اسلامی – تیرانا