اعلام حمایت قاطع از موضع گیری شجاعانه نماینده حقوقی انجمن نجات کشور

در روزهای اخیر در سایت نجات شاهد مصاحبه روشنگرانه و بسیار محکم از نماینده حقوقی انجمن نجات، جناب آقای صمد اسکندری ، علیه تهدیدات اخیر شبکه های وابسته به سازمان مجاهدین بر علیه شاکیان و شاهدان دادگاه اسفند 1399 و دادگاه اخیر محاکمه 104 سرکرده مجاهدین بودیم.

از طرفی رهبران این سازمان مدعی هستند این دادگاهها را قبول ندارند، اما از آنطرف بعد از اولین جلسه دادگاه اسفند 1399 ، جنازه و مرده را از خاک بیرون می کشند تا 44 شاکی را با سرب داغ تهدید کند، یا بعد از هر جلسه دادگاه 104 نفر ، انواع و اقسام کارشناسان آبدوغ خیاری خود را به صحنه می آورند تا شاهدان را تهدید کرده و مرعوب سازند، اما هرگز این واقعیت مهم را نمی دانند که بالاتر از سیاهی رنگی نیست، ما عمر و جوانی خود را در این فرقه و این سازمان سرکوبگر و جنایتکار از دست دادیم، انواع و اقسام زندان ها و شکنجه ها را از سر گذراندیم، ما چیزی برای از دست دادن نداریم ، بدترین روزهای سیاه عمرمان را در بهترین سنین عمر خود تجربه کردیم.

ما از درون دهان هیولایی خون آشام و از زندانهای رجوی ، به حول و قوه ی الهی بیرون آمده و زنده ماندیم، نجات یافتیم و امروز رسالتی بزرگ بر دوش خود احساس می کنیم. ما ضجه های ناصرها و کوروش و حمید ها و … که زیر شکنجه های غیرانسانی رجوی ها سر می دادند را در سیاهچاله های رجوی شنیدیم و اشک ریزان، قسم خوردیم که روزی اگر از این زندان ها نجات یافتیم به خونخواهی آنها برخیزیم.

ما از درون شکستیم که نتوانستیم آن شب های سیاه در زندان های انفرادی، کاری برای دوستان خودمان انجام دهیم، ما صدای شکستن استخوانهای مردان و زنانی را به چشم دیدیم که هر کدام عزیز خانواده ای بودند، آن روز دستان ما بسته بود، در غل و زنجیر بود، ما به قول اسدا.. مثنی و فروغ پاکدل و فاضل سیگارودی و احمد حنیف نژاد و … در درون حصارهایی بودیم که از اقصی نقاط جهان ربوده شده و به اشرف کشانده شده بودیم. هیچ کس هم خبر نداشت ما کجای این کره خاکی در بند و زندان هستیم ، می گفتند براحتی می توانیم سرتان را زیر آب کنیم و ادعا کنیم که در عملیات مرزی توسط رژیم شهید شدید و اینچنین با مرگ تان هم نانش را می خوریم و هم از شر شما راحت می شویم…

امروز و هر روز هم در سایت هایتان با درج عکس های ما ، مذبوحانه سعی می کنید که ما را از میدان به در ببرید، اما زهی خیال باطل . . .

من بعد از حضورم در دادگاه جداشدگان، بارها و بارها به اعمالی که هرگز نکردم ، توسط جلادان رجوی متهم شده و در سایت هایشان مزدور وزارت اطلاعات، خوانده شدم. با تقطیع و برش خاطراتم، سعی کردند چنین وانمود کنند که اعمالی که نکردم را ، گردن گرفتم …

اکنون من با افتخار و سینه ای ستبر و سری بالا، از پس تمام توطئه های دجالانه رجوی ها، اعلام می کنم که علیرغم اتهام زنی های بسیار، هرگز مرعوب تهدیدات رجوی ها نخواهم شد و به دادخواهی در مورد جنایات رجوی ها در حق خودم و دوستانم، با عزمی پولادین ادامه خواهم داد. همانطوریکه نماینده حقوقی انجمن نجات شجاعانه در مقابل شما ایستاده و پاسخ یاوه گوئی های شما را می دهد ، ما تک تک جداشدگان در کنار آقای صمد اسکندری و دوشادوش او ، اعم از اینکه تا کنون در دادگاه حاضر بودیم یا نه ، به حضور در این مسیر پرافتخار، علیه شما ادامه خواهیم داد و تا نابودی کامل دستگاه مغزشویی و شکنجه و زندان رجوی ها ، یک دم از پا نخواهیم نشست.

ما دعای پدران و مادران و خواهران و برادرانی را به همراه و پشت سر خود داریم که سالهای سال در حسرت یک بوسه بر گونه عزیزانشان ، منتظر ماندند و با چشمانی باز و خیره شده به عکس عزیزانشان، در حالیکه قاب عکس دلبندشان را به سینه های خود فشرده بودند، جان دادند، ما سرکوب شدگان دیروز در فرقه رجوی، بی گمان فاتحان امروز و فردا خواهیم بود.

محمد رضا مبین

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا