معیارهای نصفه نیمه اتحادیه اروپا

«معیارهای نصفه نیمه اتحادیه اروپا به کار قربانیان واقعی مجاهدین درکمپ اشرف نمی آید»

پیش از این، کارشناسان امور مربوط به مجاهدین خلق اعلام کرده اند که مبالغ هنگفت مالی و منابع عظیم، به ویژه منابع انسانی این فرقه، طی هشت سال گذشته تنها صرف خارج کردن نام سازمان از فهرست های گوناگون تروریستی شده اند، درحالی که فهرست ها نسبت به تلاش های این گروه تروریستی هیچ تغییری نکرده اند. فهرست های تروریستی که دربهترین حالت خود، وسیله ای هستند برای « مبارزه با تروریسم و حمایت مالی آن » با فعالیت های مجاهدین خلق در کشورهای غربی مرتبط نبوده اند. درحقیقت دراین صورت، قرار داشتن در فهرست تروریستی هیچ هدف روشنی را دنبال نکرده است تا شأن « تهدیدی » این گروه را در مذاکرات با جمهوری اسلامی به طور مصنوعی افزایش دهد.

به عبارت واقعی تر، ارتباط گروه و قدرت و اقعی آن به عنوان یک اپوزیسیون به اصطلاح « دمکراتیک » و هم یک تهدید نظامی برای حکومت ایران از زمان آخرین تلاش شکست خورده گروه جهت براندازی رژیم ایران با توسل به زور در سال 1988، شدیداً تحلیل رفته است.

درعوض، مبارزه واقعی مجاهدین خلق طی بیست سال گذشته یعنی از شکست عظیمش در 1988، معطوف به براندازی خود رژیم نبوده است بلکه معطوف به حفظ شأن خود در مقابل قدرت های غربی بوده است هم از طریق نیروی شبه نظامی اش در عراق و هم از طریق پایگاه دومش از اورسوردواز که از آنجا فعالیت های مالی، نیروگیری، طراحی و برنامه ریزی و تبلیغاتی خود را هدایت می کند.

با این وجود، شأن مجاهدین برای حامیان غربی اش در پتانسیل آن برای حرکات نظامی خفته است. فعالیت نظامی تنها نقطه واحد فروش (vsp

درحال حاضر، سازمان مجاهدین خلق 3000 مبارز یونیفرم دار خود را پشت درهای بسته و کمپ اشرف دراستان دیاله عراق زندانی کرده است. از زمان خلع سلاح شدن گروه در ژوئن 2005 توسط نظامیان امریکایی رهبران فرقه ای گروه ـ مریم و مسعود رجوی ـ درحالی که درباره معاملات خود با حامیان غربی شان مذاکره می کنند، اعضای گروه را به عنوان گروگان در درون کمپ گرفتار کرده اند. دراین راه، رجوی ها از حمایت ارتش آمریکا برخوردار بوده اند که به بهانه « حفاظت » از دسترسی آزادانه به گروه از سوی نهادهای بین المللی بشردوستانه، آژانس های حقوق بشری و حتی بستگان اعضای داخل کمپ ممانعت می کنند.

رجوی ها و ارتش آمریکا برای تسهیل این « حفاظت »، این دروغ را عنوان کرده اند که گروه تروریستی مجاهدین خلق از شرایط « افراد حفاظت شده تحت کنوانسیون چهارم ژنو » برخوردار است، حتی با وجود آن که نهاد ذی صلاح سازمان ملل بارها به روشنی اعلام کرده است که برای اعطای چنین شرایطی از سال 2004 تاکنون شروط چنین تقاضایی وجود نداشته است و در هیچ صورتی « شرایط افراد حفاظت شده » به یک نیروی شبه نظامی تعلق نمی گیرد. اشاعه چنین دروغی از سوی حامیان غربی مجاهدین، متأسفانه مانع از تحقیقاتی شده است که وضعیت روبه بدترشدن درون کمپ را مورد بررسی قرار می دهد، به ویژه تحقیقاتی درباره گفته هایی مبنی بر نقض حقوق بشری که علیه افرادی که آنجا نگه داشته می شوند، رخ می دهد. این موضوع همچنین افراد بسیاری را درون کمپ اشرف از گرفتن تصمیم آزادانه برای نفی خشونت و تروریسم و ترک سازمان بازداشته است. افراد درون کمپ اشرف اساساً گروگان هستند.

درهمین رابطه تصمیم گیرندگان اتحادیه اروپا نباید تنها نگران آزادکردن یا نکردن منابع مالی مجاهدین باشند (درحالی که ظاهراً گروه، میلیون ها یورو خرج دستمزدهای قانونی می کند) بلکه باید نگران آزادی 3000 مبارز از عضویت اجباری در یک گروه شبه نظامی باشند.

با تحلیل سابقه فعالیت سازمان، بدیهی است که از هنگام سقوط حامی مالی سازمان یعنی صدام حسین، مجاهدین خلق و حامیان غربی آنها خوشحال هستند که می توانند افراد درون کمپ اشرف را تنها برای منافع اقتصادی و سیاسی خود در اروپا، آمریکا و اسرائیل ؛ قربانی کنند.

به لحاظ اخلاقی و قانونی باری بردوش کشورهای اتحادیه اروپا، انگلستان و امریکا و اسرائیل وجود دارد که به رجویی ها اجازه داده است (حتی آنها را تشویق کرده است) که این افراد را گروگان بگیرند و آنها را به عنوان فدایی تقدیم کنند تا پس از سقوط صدام بازنشستگی و مصونیت فراهم شود و به نیروی مزدورشان درکشورهای آنها پناه بدهند. آنها نباید در عراق یا خاورمیانه رها شوند بلکه باید به فرانسه یا دیگر کشورهایی که از آغاز رجوی را حمایت می کردند و مجاهدین را به رژیم صدام فروختند، بازگردانده شوند. هرشکلی از حرکت قانونی و یا سیاسی که بازگشت گروه به اروپا را تسهیل می کند از جمله حذف نام مجاهدین خلق از فهرست تروریستی اتحادیه اروپا، امریکا و اسرائیل، باید پذیرفته شود.

پس از پنج سال، باید پدیرفت که مسئولیت کل اعضای مجاهدین خلق دیگر به گردن صدام نیست بلکه با نیروهایی است که به عراق حمله کردند و او را از قدرت برکنار کردند و اکنون هنوز از نگه داشتن مجاهدین خلق به عنوان نیروی شبه نظامی سود می برند. واقعیت مهم این است که شأن سازمان مجاهدین خلق بستگی به ظرفیت خشنود آن دارد. در واقع، جدای از فعالیت تبلیغاتی پرهزینه سازمان درجهت گمراه کردن دیدگاه سیاسی غرب، تنها کاربرد و ارزش سازمان همان نیروی تروریستی مسلح آن است. حال که نیروهای چندملیتی مسئولیت سازمان مجاهدین خلق را به عهده دارند انتظار می رود که:

1ـ کمپ تیف را که در ژانویه 2008 بسته شد با کمپ جداگانه دیگری جایگزین کنند تا اعضاء بتوانند درآن آزادانه بدنبال شرایط پناهندگی از یک سازمان تروریستی باشند.

2ـ دروازه های کمپ اشرف را بگشایند تا آژانس های حقوق بشری و بشردوستانه و خانواده ها بتوانند دسترسی آزادانه و بلامانع به گروگان ها داشته باشند.

3ـ درصورت ضرورت، سازمان را از فهرست تروریستی خارج کنند، تروریست های به اصطلاح خوب را از فهرست کشورهای غربی بیرون آورند تا قربانیان فرقه بتوانند به آن کشورهای غـربی منتقل شوند. کشورهایی که اعضاء برای آنها بسیارکار کرده اند و ایثارگری کرده اند.

متأسفانه، هرچند که انگلستان مجاهدین را از فهرست تروریستی خارج کرد، انگلستان موانع پذیرفتن مزدوران گروه در کشور خود را و اعطای پناهندگی به آنها را مرتفع نکرده است. این علی رغم این است که حکومت عراق بارها تقاضا کرده است که مجاهدین و همه گروه های تروریستی خارجی باید از خاک این کشور اخـــراج شوند. این نقایص این تـردیـد را به وجود می آورد که 3000 مبارز یونیفرم پوشیده سازمان کماکان قربانی هستند و مجبور به جنگیدن با مردم عراق ـ درست همان طور که صدام حسین از آنها برای سرکوب قیام شیعیان و کردها در عراق 1991 استفاده کرد ـ (رازی وجود ندارد که صدامی ها و دیگر گروه های ضد عراقی که با غرب در ارتباط هستند کماکان از کمپ اشرف برای ملاقات های خود استفاده می کنند).

خروج سازمان از لیست دو دلیل می تواند داشته باشد: اگر نیروی 3000 نفری شبه نظامی سازمان در عراق بماند، هیچ استفاده دیگری ندارد مگر به عنوان نیرویی مسلح و خروج از فهرست نیرنگی سیاسی است. تنها تعبیر دیگری که از خروج لیست می توان داشت این است که همه ی 3000 عضو از خشونت دست بکشند. دراین صورت، این افراد باید به عنوان غیرتروریست از نو ملبس شوند و برای زندگی به کشورهای غربی برگردانده شوند. این بهترین نتیجه ممکن را برای حکومت عراق و کشورهای غربی که در آرمان نبرد خود علیه تروریسم و حامیان مالی آن استوار هستند، در پی خواهد داشت.

آن سینگلتون

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا