واضح است که سازمان مجاهدین خلق قویا اصرار دارد تا علیرغم میل دولت و ملت عراق همچنان در این کشور باقی مانده و پادگان اشرف (معسکر الخالص) را به هر قیمتی حفظ نماید. سؤال پایه ای اینست که چرا و به چه منظوری؟
صدام حسین در زمانی که با ایران در جنگ بود میزبان سازمانی شد که پتانسیل ترور در داخل ایران از خاک عراق را داشت و سفارشات دیکتاتوری ساقط شده عراق را در داخل شهرهای ایران به اجرا میگذاشت و در جنگ با ایران نیز همکاری می نمود. از این رو صدام حسین به تنها حامی دولتی سازمان مجاهدین خلق در جهان تا به امروز تبدیل گشت و امکانات زیادی که پادگان اشرف مهمترین آنها بود در اختیار سازمان قرار گرفت. رهبری و نیروهای سازمان مجاهدین خلق بر اساس نیاز رژیم صدام حسین در خلال جنگ با ایران به عراق دعوت شدند. عملکرد تروریستی سازمان مجاهدین خلق علیه مردم عراق و مردم ایران و حتی جداشدگان و ناراضیان خود سازمان در پرتوی امکانات رژیم صدام حسین انجام پذیرفت. حال که جنگ و صدام حسین هر دو تمام شده اند، سازمان مجاهدین خلق به چه امیدی در عراق مانده و همچنان اصرار بر ماندن دارد؟ یعنی سؤال مقدم و پایه ای این است که در حال حاضر عراق بدون صدام حسین و حمایت او برای سازمان چه فایده ای دارد؟
در مقالات متعدد از منابع مختلف دلایلی بر اصرار سازمان مجاهدین خلق مبنی بر ماندن در عراق و قرارگاه اشرف ارائه شده است. در این مقاله قصد داریم به مبرم ترین و مقدم ترین دلیل بپردازیم که البته تاکنون کمتر مورد توجه قرار گرفته است. اینکه سازمان همچون همه فرقه ها به یک مکان ایزوله و دور افتاده برای کنترل ذهنی نفرات خود نیاز دارد و اینکه سازمان محتاج به داشتن نیرو و قرارگاه در مرز عراق با ایران است و اینکه پادگان اشرف نماد قدرت سازمان در تبلیغاتش برای غربی ها می باشد و سایر دلایل ذکر شده و حتی اینکه عنوان کردن تهدیدات امنیتی از جانب رهبران سازمان بهانه ای بیش نیست و هیچ کس به غیر از رهبران سازمان مجاهدین خلق جان و روان ساکنان اشرف را تهدید نمیکند همگی درست هستند، ولی این دلایل کافی و پایه ای نبوده و دلیل اساسی تری وجود دارد.
به دنبال سقوط رژیم صدام حسین در پنج سال و نیم قبل، رهبری سازمان مجاهدین به دنبال جایگزینی برای صدام حسین بود و اولین آلترناتیو البته کشورهای اشغال کننده عراق به حساب می آمدند. لذا آمریکا و انگلستان می بایست از منظر سازمان جای خالی صدام حسین را پر می کردند. بنابراین راه حل سوم مریم رجوی در این رابطه مطرح گردید و البته با اقبال چندانی در سطح بین المللی روبرو نشد و کسی هرگز جای خالی صدام حسین را پر ننمود. مریم رجوی از آمریکا و غرب مکررا خواسته بود تا نام سازمان وی را از لیست گروههای تروریستی خارج نموده، افرادش را در پادگان اشرف مجددا تسلیح کرده، و امکان تهاجم نظامی آنان به ایران با پشتیبانی نیروهای آمریکایی در عراق را فراهم نمایند.
واقعیت مسلم اینست که تنها امید سازمان مجاهدین خلق در مقطع کنونی، بازگشت رژیم سابق درعراق و شروع جنگی دیگر بین ایران و عراق می باشد.
واقعیت اینست که سازمان امید به بازگشت رژیم سابق عراق و آغاز جنگی دوباره با ایران دارد. هم اکنون عناصر مرتبط با بقایای صدام حسین تلاش میکنند تا رژیمی همچون رژیم سابق را در عراق بر سر کار بیاورند. سازمان مجاهدین خلق با این جریانات در ارتباط بوده و به شدت در جهت تقویت آنان در داخل عراق تلاش می نماید.
می دانیم که رهبری سازمان مجاهدین خلق اتحاد عمیقی با صدام حسین و رژیم او داشت بطوری که در یکی از مذاکرات منتشر شده بعد از سرنگونی رژیم سابق عراق، مسعود رجوی رابطه خود با صدام حسین را یک رابطه خونی، که فراتر از ایدئولوژیک است، توصیف نمود. امروز بعد از پنج سال و نیم از سرنگونی دیکتاتوری صدام حسین، سازمان مجاهدین خلق هنوز کلمه ای در انتقاد به این نظام انتشار نداده است.
واضح است که سازمان مجاهدین خلق نمیخواهد عراق دارای ثبات و امنیت شده و دولت فعلی تثبیت گردد و یک نظام دموکراتیک حاکم شود چرا که دیگر آینده ای برای خود در عراق متصور نخواهد دید. پس سازمان مجاهدین خلق همزمان با تلاش برای حفظ پادگان اشرف می بایست سعی نماید دیکتاتوری از نوع صدام حسین مجددا در عراق بر سر کار بیاید. سازمان مجاهدین خلق به همین دلیل از تمامی مخالفین دولت آقای نوری المالکی و افراطیون و معارضین و باقیمانده های رژیم سابق حمایت میکند. آنچه که دولت عراق نیز بخوبی میداند اینست که در حال حاضر پادگان اشرف تحت حفاظت نیروهای آمریکایی به محل امن این نیروها تبدیل گشته است. پادگان اشرف آخرین بخش از نظام صدام حسین است که هنوز پابرجاست.
مطلوب سازمان و رهبری آن بازگشت به شرایط سابق یعنی قبل از حمله آمریکا و انگلستان به عراق می باشد. در همین رابطه حسن همجواری براساس احترام متقابل بین دولتین عراق و ایران به هیچ عنوان به نفع سازمان مجاهدین خلق نخواهد بود. سیاست آشکار رهبری سازمان در حال حاضر فتنه گری در روابط فی مابین دو کشور است. دموکراسی در عراق و همزیستی مسالمت آمیز با همسایگان، سازمان را کاملا در عراق نا امید خواهد کرد. بنابراین سازمان سعی میکند در روابط ایران و عراق برای بازگشت به شرایط سابق فتنه گری نماید و از آنجا که برقراری ثبات در عراق بر خلاف اهداف سازمان مجاهدین خلق می باشد نگذارد ثبات در عراق حاکم گردد.
سازمان مجاهدین خلق در حال حاضر پادگان اشرف را به محلی امن برای معارضین دولت عراق و خصوصا وابستگان رژیم سابق تبدیل کرده است. سازمان مجاهدین خلق همچنین تلاش مینماید از استقرار یک دولت دموکراتیک در عراق ممانعت به عمل آورد چون فتنه گری و تروریسم با استقرار دموکراسی و ثبات در تضاد میباشد. سازمان مجاهدین خلق با باند صدام حسین انطباق کامل دارد و تنها نقطه امیدش بازگشت مجدد عناصر مربوطه به قدرت در عراق و تیره شدن روابط عراق با ایران است. رژیم گذشته عراق و مسعود رجوی منافع مشترک دارند و در گذشته نیز دو نیرو در تمامی سیاست های خود انطباق و همسویی کامل داشته اند.
سازمان مجاهدین خلق اصرار دارد در عراق بماند تا اولا ثبات و امنیت کشور را بر هم بزند و نگذارد یک حکومت دموکراتیک حاکم شود (تروریسم) و ثانیا نگذارد روابط حسنه بین دولت عراق و همسایه شرقی برقرار گردد (فتنه گری). سازمان برای بقای خود در عراق لاجرم فتنه های طایفه ای را نیز دامن میزند تا از آب گل آلود ماهی بگیرد.
از منظر دولت عراق قطع امید از بازگشت رژیم سابق از جانب هواداران آن که با تعطیل شدن پادگان اشرف و اخراج سازمان مجاهدین خلق از عراق میسر میگردد تأثیرات مهمی در برقراری امنیت در کشور خواهد داشت. بقایای نظام سابق و مسعود رجوی متحدان استراتژیک دیرین هستند که قوت و ضعف هر یک مستقیما به دیگری بستگی دارد و در حال حاضر پادگان اشرف به عنوان کانون وصل نیروهای معاند و معارض دولت عراق نقطه امیدی برای صدامیان جهت رسیدن به قدرت مجدد است.
در سال جاری هیئت دولت عراق هوشیارانه و بصورت حساب شده مصوبه شماره 216 خود را در 6 ماده در خصوص سازمان مجاهدین خلق اعلام نمود. کاملا روشن است که دولت عراق از بابت حضور سازمان در عراق و از بابت فعالیت های پادگان اشرف نگران بوده و خواهان منحل شدن این قرارگاه و خروج نیروهای آن از عراق به منظور تأمین امنیت ملی کشور گردد و سازمان مجاهدین خلق نیز در مقابل تمام تلاش خود را میکند تا به هر بهانه ای که شده از حفاظت نیروهای آمریکایی برای داشتن دست باز در مداخله در امور داخلی عراق بهره مند گردد.
روزنامه الخطوه، شماره 29 شنبه 10/1/2009 محرم الحرام 1430