دولتهای ناصادق اتحادیه اروپا در زمینه مبارزه با تروریسم،اخیراٌ در اقدامی سیاسی و به دور از معیارها و شعارهای اعلام شده این اتحادیه،یکی از با سابقه ترین جریانات سازمان یافته تروریستی خاورمیانه یعنی فرقه مجاهین خلق را از لیست سیاه گروههای تروریستی خارج نمود.
این تصمیم اتحادیه اروپا در شرایطی انجام میگیرد که سرکرده و مسئولین این فرقه، همچنان بر مواضع خشونت طلبانه گذشته خویش پافشاری کرده و از اعلام رسمی ترک فعالیتهای خشونت آمیز و تروریستی خودداری میکنند.
در همین چند روز گذشته که پس از قریب به 6 سال، دیو فراری اردوگاه کار اجباری اشرف یعنی آقای مسعود رجوی ضحاک پیشه و در عین حال ترسو که صدایش از سوراخ موش بیرون آمد، همچنان با مخاطبینش با لحن تهدید همراه با ادبیات خشونت طلبانه و لمپنی صحبت کرد و مخالفینش و حتی به طور غیر مستقیم همین دول غربی را تهدید به قلع و قمع کردن نمود و کیست که نداند شیوه قلع قمع کردن این فرقه دست یازیدن به عملیات تروریستی است.
دست برداشتن یک جریان و تشکل تروریستی از فعالیتهای خرابکارانه ضدبشری، امری قابل تقدیر و تحسین بوده و میتوان از آن استقبال نمود. اما مسئله مجاهدین فراتر از این حرفهاست واین جریان به راحتی قادر به ترک عمل و اندیشه های تروریستی نمیتواند باشد و این امر نیز از آنجا سرچشمه میگیرد که این تشکل قبل از اینکه پز یک تشکل سیاسی را بدهد، در کنه و ذات خویش یک فرقه است، یک فرقه تروریستی، فرقه ای همراه و آلوده به اندیشه های افراطی مذهبی.
سالهاست که تلاشها و درخواستهای بیشماری توسط فعالین حقوق بشر، مدافعان و فعالین صلح، سازمانها و تشکلهای اپوزیسیون داخلی و خارجی دولت ایران و صدها عضو جداشده این فرقه صورت میگرد که آقای رجوی و فرقه تحت امرش به راهی مردمی و انسانی بازگشته و دست از اعمال خرابکارانه و تروریستی خویش برداشته و اندیشه و کردارهای فرقه گرایانه خویش را رها نموده و مانند یک سازمان سیاسی آزادی خواه واقعی به فعالیت بپردازند.
امری که هیچ گاه با اقبال سرکرده و عمال این فرقه روبرو نشد که هیچ بلکه شیوها و کارکردهای خرابکارانه این فرقه در قالبی پیچیده تر و خطرناک تر همچنان عمل میکنند.
مجاهدین خلق هیچگاه به طور رسمی عملیلت خرابکارانه نظامی را رد نکرده و گذشته خویش را به نقد نکشیده اند. امروز هنوز شاهد هستیم که اعضای این فرقه در اردوگاه کار اجباری اشرف در عراق و حتی در اردوگاه مریم در اورسورواز فرانسه، فرماسیون نظامی خویش را حفظ کرده و اونیفورم نظامی به تن دارند.
مادامی که سیاست و منش فرقه مجاهدین خلق این چنین باشد بیرون آوردن این فرقه از لیست سیاه تروریستی و به به کردن این جریان بالقوه و بالفعل تروریست و خطرناک، تأثیری مثبت بر افکار عمومی مردم ایران که تصمیم گیرند گان نهائی آینده سرزمین پاک ایران میباشند ندارد که هیچ،بلکه تنها نتیجه این امر دولتهای اروپائی بیشتر منفور شدنشان در اذهان عمومی مردم آزادی خواه و آرامش طلب ایران بوده و در برابر ادعای دولتهای اروپائی مبنی بر مبارزه با تروریسم یم یک علامت سئوال بزرگ قرار خواهد گرفت.
دولتهای اروپائی بدانند که این نوع حمایت از یک سازمان فرقه گونه که دستانش آغشته به خون هزاران ایرانی بیگناه میباشد تبعات بسیار منفی و زیانباری برای این دولتهای در ظاهر مدعی آزادی به ببار خواهد آورد و اثرات نکبت بار این امر دامن همین اروپائی ها را خواهد گرفت.
زمانی میتوان به حرفها و عمل این فرقه اعتماد کرد که در گفتار و کردار، این جریان خطرناک روش خویش را عوض نماید. هر چند که فرقه ها بر اساس اصول حاکم بر ایدئولوژی شان به سختی به راه راست باز میگردند و خطرات متوجه از ناحیه فرقه ها زمانی از بین خواهد رفت که آن فرقه نیز نابود شود.
فرقه خطرناک مجاهدین زمانی میتواند قدم در راه ترک خشونت و بازگشت به راهی مردمی و مسالمت آمیز بگذارد که حداقل این پارامترهای زیر را انجام دهد:
1.اعلام رسمی ترک عملیات مسلحانه و خارج شدن کادرهای این فرقه از فرماسیون میلیتاری و پارامیلیتاری.
2. عذر خواهی رسمی رهبر، مسئولین و اعضای این فرقه بابت جنایات انجام داده گذشته در حق مردم ایران و همچنین عراق.
3.محاکمه و به مجازات رسیدن عواملی اصلی جنایات انجام گرفته توسط این فرقه و رسید گی به شکایات و دادخواهی هزران ایرانی و عراقی که بستگان و اعضای خانواده شان را در عملیاتهای تروریستی انجام گرفته توسط این فرقه از دست داده اند و جبران خساراتهای مادی و معنوی این افراد.
4.اقدام عملی و همراه با پیشرفت این فرقه جهت برچیدن مناسبات شیطانی حاکم بر اعضای این فرقه در اردوگاه کار اجباری اشرف در عراق و پادگان مریم در فرانسه.
5.جبران خسارات معنوی و مادی وارد شده بر اعضای جدا شده و نیز افراد اسیر این فرقه و رسید گی به شکایات و دادخواهی این افراد در یک داگاه صالحه بین المللی.
6. برگزاری انتخابات درون حزبی جهت تعیین دبیرکل و شورای مرکزی سازمان.
نکته:فرقه مجاهدین خلق چگونه میتواند ادعای مردمسالاری و آزادی خواهی نماید در صورتی که هرگز در درون این تشکل هیچ انتخابات درون حزبی صورت نگرفته و سرکرده این جریان خود انتخابی و مادام العمر میباشد؟!
7. اعلام رسمی شکست عملیات مسلحانه و تعهد رسمی مسئولین فرقه مبنی بر عدم از سرگیری فعالیتهای خرابکارانه.
8. دست برداشتن این تشکل از تهدید و ارعاب منتقدینش.
9.اعلام رسمی فرقه مبنی بر متعهد بودنش به مبانی حقوق بشر و آزادی های فردی، اجتماعی و سیاسی افراد که در میثاقهای بین المللی بر آنها تأکید شده است و پایبندی عملی فرقه به این اصول.
10.پایبندی عملی فرقه به معیارها و اصول دموکراتیک.
در صورتی که فرقه مجاهدین خلق حداقل این معیارهای ذکر شده بالا را رعایت و اجرا نماید میتوان امید داشت که سرکرده و مسئولین این فرقه به اشتباهات گذشته شان پی برده و در صدد جبران مافات میباشند و الا این جریان منحوس تاریخ معاصر ایران محکوم به شکست،نابودی و فروپاشی بوده و تصمیم سیاسی اتحادیه اروپا مبنی بر بیرون آوردن نام فرقه از لیست تروریستی، تأثیری در سرنوشت دردناک این جریان نداشته و به ناچار این فرقه باید تن به فروپاشی و اضمحلال دهد، امری که اینک شدیداٌ درگیرش میباشند.
در پایان این نکته را باید یاد آور شد که قاضی نهائی در مورد امور ایران، مردم کشور ما میباشند نه حکام اروپائی.