نمی دانم این چندمین یادداشتی است که نگارنده درباره نکات پیام 7 بهمن رجوی می نویسد. اما یقین می دانم، می شود به تعداد سطرهای این پیام روی تناقضات و سفسطه بازی های آقای رجوی انگشت گذاشت و نوشت. آقای رجوی در پیام 7 بهمن ماه خود می نویسد و می گوید:
."
این ادعای آقای رجوی حاوی چند تناقض و سفسطه و فرافکنی است که به چند نمونه آن اشاره می شود.
1-.
2- اگر همین اظهارات اخیر ایشان در پیام 7 بهمن را مبنا و شاخص قرار بدهیم معنایش این است که آقای رجوی به اختیار و اراده خودشان سلاح ها را تحویل نداده اند و در واقع چنانچه از مفهوم کلمات شان استنباط می شود، این سلاح ها از آقای رجوی و ساکنین قرارگاه اشرف گرفته شده است. فرش قرمزی که به دستور آقای رجوی زیر پای آمریکایی ها انداخته می شود شق ثانونی آن روی سکه ای است که رجوی از توازن قوای اش در مقابل آمریکایی می کند و به هیچ چیز دیگر مربوط نمی شود و ادعای رجوی مبنی بر اینکه طرف حساب اصلی او جمهوری اسلامی بوده تنها محصول همین ارزیابی است که اتفاقا می توان آن را عاقلانه ترین تصمیم رجوی در تمام عمرش تلقی کرد. پس در این صورت تغییر نام قرارگاه اشرف به آنچه ایشان ادعا می کنند یعنی شهر اشرف یک امر ناگزیر برای نظامیانی بوده است که وقتی فاقد سلاح هستند خودبخود موضوعیت نظامی بودن و مسلح بودن از آنها ساقط می شود. و بقول ایرانی ها انتخاب شهر اشرف نتیجه بی چادری بی بی بوده است و نه چیز دیگر.
3- نوشته های مرتبط: