خانم مریم عضدانلو که از شرکت بی نظیر مردم ایران در انتخابات (در سراسر جهان)، و از "نه" بزرگی که مردم طی تظاهرات باشکوه و اعتراضات برحق شان برای تجدید انتخابات، به او و شوهر فراریشان داده اند، به خشم آمده است، امروز در یک بیانیه با توهین به فهم و شعور ملت ایران که خود شاهد برگزاری باشکوه ترین انتخابات در طول تاریخ میهنشان بوده اند، اعلام نمود که شرکت 40 میلیونی مردم در انتخابات یک رقم سازی مضحک است! و به این ترتیب خشم و کینۀ خود را نسبت به نسل جوان و روشنفکران و زنان غیور این مرز و بوم به نمایش گذاشت. پیش از این، در سال 1380 همسر ایشان آقای رجوی (که سالهای طولانی است خانه نشین شده و از حرمسرا بیرون نمی آید) در نشستی بزرگ در حضور هزاران عضو فرقه اش اعلام کرده بود که دانشجویان مشتی افراد سوسول هستند که باید کنار دیوار گذاشته شوند و تیرباران گردند: « خانم مریم رجوى رئیسجمهور برگزیده مقاومت ایران اظهارات خامنه اى ولىفقیه رژیم آخوندى در نماز جمعه امروز را تشدید بازگشت ناپذیر بحران و زلزله سیاسى در رژیم ملایان توصیف کرد و دفاع خامنه اى از رقم سازى مضحک 40 میلیونى در شعبده انتخاباتى را همراه با حمایت غلیظ از ریاست جمهورى احمدى نژاد و رد صریح درخواست ابطال انتخابات از سوى باند مغلوب رژیم، تهدید آشکار به سرکوب خونین قیام مردم دانست.» خانم عضدانلو که شوهرش روزهای قبل (با اشاره به سخنان خود ایشان) خواستار ابطال انتخابات و تجدید آن زیر نظر سازمان ملل شده بود، اشاره نمی کند که خواستۀ مردم چه بوده است و خواهان ابطال انتخابات برای رئیس جمهور شدن چه کسی هستند: «باید قویا از ابطال انتخابات این رژیم استقبال نمود. انتخابات آزاد باید تحت نظر ملل متحد، بر اساس اصل حاکمیت مردم، صورت بگیرد.» خانم عضدانلو البته خیلی خوب می دانند که مردم با حضور چشمگیر خود در انتخابات و نیز در تظاهراتهای مسالمت آمیز میلیونی، یک "نه" بزرگ به تمامیت فرقۀ مردم فریبش زده و برای همیشه آرزوهای ایشان برای اشغال پست ریاست جمهوری را بر باد فنا داده اند. مردم ایران با حرکت بزرگ خود که همچنان در سراسر کشورهای دمکراتیک و اکثر شهرهای ایران جریان دارد، قبل از هر چیز رقم سازیهای مضحک رجوی که پیش از این گفته بود 85 درصد مردم ایران از مریم عضدانلو حمایت می کنند را به تمسخر گرفته اند. خیالپردازی های این بانوی سرگردان که تا چند سال پیش به عنوان سوگلی حرمسرای مسعود رجوی شناخته می شد و اینک در قلعۀ اورسورواز به رهبری فرقۀ در حال فروپاشی اش مشغول است و فرماندهی حرکات خشونت بار علیه معترضین و جداشدگان فرقه اش را بر عهده گرفته، هرگز تمامی ندارد و بلند پروازی های او که در زیر چتر استخبارات صدام حسین، موجبات سرکوب و کشتار اعضایش را فراهم نموده بود، اینک با توجه به دست ردّ مردم ایران به تمامیت فرقه اش، بدون شک راه را برای تلاش در ریشه دوانیدن در اروپا و جذب جوانان اروپایی به درون فرقه اش باز خواهد گشود. حرکتی که بی تردید خطر بالقوّۀ بزرگی برای آیندۀ اروپا و به طور خاص فرانسه خواهد بود. حامد صرافپور