خانم مریم عضدانلو از تغییر دمکراتیک صحبت میکند

اینجاست که افرادی مثل من که سالیان در این فرقه زندگی کرده اند و عمر و جوانیشان را در این فرقه گذرانده اند با دلیل و مدرک میتوانند به جرات اعلام کنند که پدیده دمکراسی و دمکراتیک بودن در این فرقه با معنی و محتوی واقعی دمکراسی هیچگونه سنخیتی ندارد و اساسا مقوله ای به اسم دمکراسی در درون این فرقه یافت نمیشود. با اوجگیری تظاهرات و تجمعات مردم ایران برای احقاق حقوق خود و بحث انتخابات، خانم مریم عضدانلو در گردهمایی 30 خرداد در پاریس شعار تغییر دمکراتیک را میدهد و بیچاره هموطنان خارج کشور که از ماهیت واقعی این فرقه و رهبران ان یعنی مسعود (پدرخوانده و رهبر عقیدتی فراری این فرقه) و مریم (مادرخوانده این باند مافیایی) بی اطلاع هستند در دام کلمات فریبنده و پرزرق برق ولی خالی از محتوی این رهبران می افتند وبهمین دلیل بنده با بیش از 20 سال سابقه در این فرقه که با این فرقه و رهبران ان تنگاتنگ زندگی کرده ام میخواهم پرده از حقایقی بردارم که این فرقه و رهبران ان سعی در پنهان ساختن ومخفی کردن انها در طی سالیان و بخصوص در سالهای اخیردر کشورهای اروپایی و امریکایی در بین مردم خارج کشورو اپوزوسیون را داشته اند. البته این حقایق بارها در مقالات من و سایر قربانیان این فرقه منعکس شده است. ابتدا باید به خانم مریم عضدانلو رئیس جمهور تحمیلی و اقای مسعود رجوی رهبر عقیدتی فراری این فرقه گفت که این جوش وخروش واین خیزش مردمی در ایران هیچ ربطی به فرقه شما ندارد وحمایت سودجویانه فرقه شما فقط باعث بدنامی و زیر سوال رفتن مبارزات حق طلبانه مردم شریف ایران میشود چون مردم شریف و بسیار اگاه ایران هیچوقت همدستان و مزدوران صدام حسین در تجاوز به خاک ایران و ترور و قتل و به خاک و خون کشیدن شهروندان ایرانی را فراموش نکرده و نخواهند کرد. حالا این سوال پیش میاید که اگر شما خانم مریم عضدانلوکه شعار تغییر دمکراتیک را میدهید، میتوانید بگویید که الگوی شمااز تغییرات دمکراتیک انهم بطور عملی و نه در بازی با کلمات زیبا چیست؟ و ایا شما و همسرتان واقعا تا بن استخوان به این شعار اعتقاد دارید؟ایا خودتان این شعار زیبا «تغییر دمکراتیک» را در مناسبات و تشکل فرقه ای خود ماده کرده اید؟ شما که فرمانده کل ارتش ازادیبخش و جانشین فرمانده کل بودید و هزاران مرد و زن را فرماندهی میکردید باید منطقا این الگوی دمکراتیک و دمکراسی را در ارتش ازادیبخش خود ساری و جاری کرده باشید و منطقا هر کس که بخواهد شعارهای دمکراتیک شما و رئیس جمهور تحمیلی را که در کشورهای خارجی مستمرا از زبان خانم مریم عضدانلو ادا میشود را مورد ارزیابی قرار دهد بهترین مکان و منبع همین ارتش ازادیبخش ملی خواهد بود چون این ارتش سابق و خلع سلاح شده از مردان و زنانی تشکیل شده است که سالیان سال است در یک مناسبات تشکیلاتی و ایدئولوژیکی با مناسبات سخت فرقه ای زندگی میکنند. پس منطقا باید این پدیده دمکراسی و دمکراتیک را ابتدا در مناسبات حاکم بر ارتش ازادیبخش ملی به مثابه یک جامعه کوچک دید و ان را لمس کرد. اینجاست که افرادی مثل من که سالیان در این فرقه زندگی کرده اند و عمر و جوانیشان را در این فرقه گذرانده اند با دلیل و مدرک میتوانند به جرات اعلام کنند که پدیده دمکراسی و دمکراتیک بودن در این فرقه با معنی و محتوی واقعی دمکراسی هیچگونه سنخیتی ندارد و اساسا مقوله ای به اسم دمکراسی در درون این فرقه یافت نمیشود. در درون مناسبات این فرقه اثری از ازادیهای فردی از قبیل ازادی پوشش،ازادی بیان،ازادیهای مذهبی و……اساسا بچشم نمی خورد وهمه چیزاز بالا دیکته شده و اعمال میشود. هیچکس حق انتقاد به مسعود و مریم و شورای رهبری رانداشت و ندارد و این موضوع تشکیلاتا به همه اعلام شده است. شرکت در مراسم های مذهبی اجباری است،نماز خواندن،روزه گرفتن اجباری است.انتخاب مسئولین در پستهای کلیدی و مهم مانند انتخاب مسئول اول سازمان اساسا انتصابی است افراد هیچ نقشی در تعیین ان ندارند. مسعود رجوی رهبر عقیدتی مجاهدین میباشد و فقط به خدا پاسخگو است و نه به هیچکس دیگر، که این موضوع هم تشکیلاتا به همه ابلاغ شده بود و کسی حق و جرات نداشت به تصمیمات تاکتیکی و استراتژیکی ایشان انتقادی کند و ایرادی بگیرد. شرکت در نشستهای سرکوبگرایانه و تلقینی موسوم به عملیات جاری و غسل هفتگی اجباری است.بیان افکارو تخیلات جنسی حتی در خواب انهم در جمع اجباری است. طلاق از همسر اجباری است. فکر کردن به خانواده (زن و فرزند) ممنوع می باشد. من در طی این سالیان به وضوح میدیدم که سانسور در اخباردر مناسبات بصورت یک کار رایج درامده بود.داشتن رادیو فردی جرم محسوب میشد و گوش کردن به اخبار به جز سیمای ازادی مجاهدین کاملا ممنوع بود. صحبتهای دوستانه بین چند نفر کاملا ممنوع بود و به عنوان جرم محسوب میشد و به کسانیکه که این جرم را انجام میدادند مارک پاسدار و مامور وزارت اطلاعات زده میشد.و به جمع ان چند نفر شعبه سپاه پاسداران اطلاق میشد. شما چطور به خود اجازه میدهیدکه از ازادی و تغییر دمکراتیک صحبت کنید زمانیکه هم در درون مناسبات فرقه ای و هم در بیرون ان در دنیای ازاد با دست باز به هرکس که کوچکترین انتقادی به شما و فرقه شما میکند مارک وزارت اطلاعات و پاسدار را می چسبانید و انها را مورد تهدید و ضرب و شتم قرار میدهید. هموطنان عزیز اینها گوشه ای از قوانین و ظوابط سخت و خشک مناسبات به اصطلاح دمکراتیک!!!این فرقه میباشد که تمامی انها را من در طی بیش از2 دهه با پوست و گوشت خود لمس کرده ام.حالا وقتی خانم مریم عضدانلو صحبت از دمکراسی و جامعه ازاد میکند واقعا من از اینهمه دروغ و فریب و ریاکاری ایشان که فقط هدف ان سوار شدن بروی مبارزات حق طلبانه مردم غیور و به پا خواسته ایران میباشد، حالت تهوع بهم دست میدهد و بیشتر ترغیب میشوم که انها را هر چه بیشتر افشا کنم. اینجاست که به یاد این مثل ایرانی می افتم که می گوید« گر طبیب بودی سر خود دوا می کردی» حسن پیرانسر