مجری: ابتدا ضمن معرفی خود، علت پیوستن وجدایی از سازمان مجاهدین خلق را برای ما توضیح دهید؟ نادری یکتا: بنام خدا، من غلامرضا نادری یکتا هستم.عضو سابق سازمان مجاهدین خلق ایران. درخصوص سوال شما بنده با توجه به اینکه در دوره سال 80 به خاطر یک سری نارضایتی که در داخل کشور بود وحالا تصورات غلطی که داشتیم به دنبال سراب از ایران خارج شدیم وبه گمان اینکه سازمان مجاهدین می تواند تنها تجلی گاه آرمان وآرزوی ما باشد، این شد که به سازمان رفتم ومتاسفانه 4 سال از عمرمان تلف شد بعد به چهره وماهیت واقعی سازمان پی بردیم وفهمیدیم که آن ظاهر پر زرق وبرق و خیلی دوست داشتنی که از خودشان نشان میدادند این فقط ظاهر کار بوده ومحتوای سازمان با ظاهرش سراپا متضاد بوده این شد که خودم را مشترک با آنها ندیدم وتصمیم به خروج از سازمان گرفتم وپس از سرنگونی دولت صدام حسین و ورود نیروهای آمریکایی به عراق به سمت نیروهای آمریکایی پناهنده شدم وبین بد و بدتر از آسیبهای سازمان به آنها پناه بردم. مجری: شما با چه مواردی در مناسبات سازمان مواجه شدید که با وجود اینکه که با میل خودت به سازمان وصل شده بودی از سازمان جدا شدی؟ نادری یکتا: سازمان بر خلاف شعارهای خیلی وسیع و دود ودم تبلیغاتی خیلی گسترده ای که داشت ومستمر بر طبل دمکراسی می زد متاسفانه در مناسبات خودش حتی ظرفیت یک قطره ویک ذره دمکراسی دادن به پرسنل ونیروهای خودش نداشت ومستمر فضای خفقان وسرکوب ونارضایتی عمومی بود این مناسبات باعث شد که من ببینم که گفتار وشعارهای سازمان وعملکرد آن 2 دیدگاه متفاوت است.
یک مورد دیگر بعد از حمله آمریکا به عراق بود. ما انتظار داشتیم رهبران سازمان در کنارمان باشند که متاسفانه علیرغم اینکه خودشان ونهضت خودشان را نهضت حسینی معرفی می کردند وامام حسین ومبارزه اورا الگوی خودشان قرار می دادند متاسفانه در هنگام جنگ ومقطع سرنگونی دولت صدام، دیدیم که رهبران سازمان اصلا در خاک عراق نیستند وبه دنبال زندگی وبدنبال حفظ شخصی خودشان از آنجا خارج شدند که به هیچ دلیل برای من توجیه پذیرنبود ومن همان لحظه فهمیدم که چه کلاه بزرگی به سرم رفته وچه طور از احساسات وعواطف من به عنوان یک جوان ایرانی استفاده کردند وما را به خدمت خودشان گرفتند. مجری: شما به مواردی از اختناق اشاره کردید آیا ممکن است نمونه های را برای ما بفرمایید؟ نادری یکتا: موارد زیادی بود. سازمان مجاهدین علم را به خدمت ایدئولوژی گرفته بودند یعنی به این صورت که کلیه کلیدهای رفتاری روانشناسی را بخدمت گرفته وبا اسامی وعنوانها آن را عوض کرده بودند ونشستهای تفتیش عقاید به صورت آشکار وخیلی رسمی جاری کرده بودند.نشستهایی تحت عنوان غسل ایدئولوژیک که دقیقا همان تفتیش عقاید وتعدی وتعرض به حریم خصوصی فرد که در هیچ حکومت دیکتاتوری این طوروارد حریم شخص افراد نمی شوند که مجاهدین آنرا نقض می کردند وحتی در دنیای فکری افراد وارد می شدند وفکر وروح افراد را قصب می کردند ونفر را کاملا قفل خود می کردند. مجری: همان طور که مطلع هستید پارلمان اروپا نام فرقه رجوی را از لیست تروریستی خارج کرده است در رابطه با این اقدام پارلمان اروپا به عنوان یک عضو سابق سازمان نظرتان چیست؟ نادری یکتا: دولتهای بزرگ واروپایی بدنبال منافع سیاسی حقیرشان هستند فکر کنم نه جامعه اروپا تغییر کرده ونه سازمان تغییری کرده وهیچ دلیلی بر تغییر فکری وسیاسی وعملکرد سازمان واروپا نیست وفقط فکر می کنم یک دسیسه است ولا غیر. مجری: با توجه به اینکه عملکردهای سازمان را با گوشت وپوست احساس کرده اید آیا اصولا فکر می کنید سازمان در ماهیت می تواند دست از سلاح ومبارزه مسلحانه وخشونت بردارد؟ نادری یکتا: علیرغم دیدگاه التقاطی که سازمان دارد با توجه به احادیث وآیات شریفی که از قرآن می آورند(وانزلنا حدیده)واشاره به این آیه ها همه به قول خودمان یعنی اینکه سازمان مجاهدین اول با سلاح تاسیس شده بر این طبل کوبیده واز آن صیانت کرده وحتی شما به صورت گسترده وعمیق تر در مناسبات آنها بخواهید نگاه کنید حتی امروز در آرم سازمان مجاهدین متاسفانه سلاح وجود دارد وهیچ دلیل بر تغییر مبارزه مسلحانه ویا گذاشتن سلاح بر زمین فکر نمی کنم وجود داشته باشد. مجری: ممکن است که مواردی از عملیات تروریستی یا اعمال خشونت از طرف سازمان که مشخصاً خودتان از نزدیک شاهد آن بوده اید را بیان کنید؟ نادری یکتا: چیزی که مجاهدین در ظاهر نشان می دهند با چیزی که در باطن وماهیت ومبانی سازمان است 2 دنیای متضاد است واین را به صفت فردی که در مناسبات مجاهدین بودم واز نزدیک دیدم وهمان طوری که اشاره کردم در مناسباتشان حتی یک قطره آزادی ودمکراسی وجود ندارد ما مبارزه را انتخاب کرده بودیم وکسی ما را اجبار نکرده بود ولواینکه ما فریب خورده بودیم ومجاهدین را قبله آمال خود گذاشته بودیم به سازمان رفتیم.در دوره خیلی کوتاهی که سازمان را بصورت خوب شناختیم وابزارهای شکنجه روحی که آنجا بود که به صورت نشست بود وحتی حق حرف زدن با نفر بقل دستی خودت را نداشتی و یا اینکه با اسم واقعی هم دیگر را بشناسیم باعث شد که من انصراف خودم را کتباً اعلام کردم ولی متاسفانه مسئولین سازمان برخورد خیلی زننده ای کردند ومن فکر کردم که در آن زمان بزرگترین گناه کبیره را انجام دادم ومی گفتم چه دلیلی دارد من که با میل ورغبت خودم آمدم وامروز شما می گویید که حق ندارم خارج بشم آنها می گفتند که مساله امنیتی داریم.یکسری توجیهات خیلی آبکی می آوردند که متاسفانه این هم با هیچ منطقی قابل توجیه نبود ومی گفتند که خروجی در سازمان بسته است.در خروجی را گل گرفته ایم این صحبتهایی بود که خانم فائزه یا خواهر فائزه یکی از سران سازمان با من صحبت کرده بود ومی گفت که سازمان خروجی ندارد واگر شما نخواهید اینجا در مناسبات بمانید وآنرا بپذیرید وحضور داشته باشید تنها راه این است که تشریف ببرید زندان ابو غریب به عنوان جاسوس جمهوری اسلامی آنجا باشید تا ببینید چه خواهد شد این بود که ما همیشه بین بد وبدتر، بد را انتخاب کنیم. ومتحمل آن همه شکنجه روحی وفضای واقعاً خشک وخفقان بشویم. مجری: شما با مواردی از خشونت درباره افرادی که درخواست داشتند داوطلبانه مناسبات سازمان را ترک کنند برخورد داشتید یا شنیدید؟ نادری یکتا: متاسفانه به این شکل می گفتند جمع معجزه می کند وما را به جون هم می انداختند وبا این عناوین نیروها را فریب می دادند می گفتند جمع معجزه میکند ما مسائل خودمان را جمعی حل میکنیم این که پشت درهای بسته بنشینیم با مسئولین سازمان صحبت کنیم وبگوییم ما نیستیم ما چنین مناسباتی نداریم ومناسباتمان برپایه جمع است وشما می روید در قرارگاه می نشینید وآنجا اعلام مخالفت می کنید با توجه به اینکه ذهن همه را پخته بودند که مرز سرخ رفتن از مجاهدین بود وبزرگترین گناه است باید نفرات موضع می گرفتند وواضح بود که طبعا بعد از گفتن این کلمه چه فضای خشونت آمیزی به وجود می آید وچه طور با آن شخص که خواهان خروج بود برخورد می کردند. به نفر در جمع هر چه می خواستند می گفتند اوراتحقیر می کردند یا گاهاً اینکه شخص خود من را 10 روز به یک انفرادی بردند وتنها زندگی کردم فقط یک آب وغذایی آوردند ومیگفتند یا به مناسبات برگرد یا راه شما زندان ابو غریب است.مسئولین سازمان گاها می آمدند وبا من صحبت می کردند ودر نهایت به آنها می گفتم می خواهم برگردم ولی با خودم گفتم اگر به ابو غریب بروم معلوم نیست سر از کجا در خواهم آورد که ناچار به سازمان برگشتم تا بعدا راهی پیدا کنم که از اولین روزنه برای خروج استفاده کردم. مجری: به نظر شما چرا سازمان از این شیوه ها برای نگه داشتن نیروهایش استفاده میکند مثل تهدید به زندان انداختن ابوغریب؟ نادری یکتا: دلایل زیادی دارد ولی اصلی ترین دلیل آن این است که خودشان میدانند که حق نیستند وبر محور حقانیت سوار نشدند ودر نهایت نیروهای مناسب برای اداره ایران نیستند ونخواهند بود این را هم خوب میدانند که هر کس با آنها برخورد بکند می فهمد که آنها عکس جریان عمومی جهان حرکت می کنند. مجری: آیا شما با این نظر موافق هستید که سازمان یک جریان سکت وبسته ای است یا دلایلی بر اثبات آن دارید؟ نادری یکتا: بله کاملا.جریان جدا شده از مردم جریان فکری ضد جریان عمومی است میگویم متاسفانه این حقیقت تلخ وجود دارد. مجری: شما با مواردی از عملیات های تروریستی سازمان در داخل یا خارج از ایران یا عراق برخورد داشتید یا شنیده اید؟ نادری یکتا: من متاسفانه در آنجا چیزی نشنیده ام.چون تبلیغات گسترده بود وهمیشه تریبون دست سازمان بود وفضای آزادی نبود که این حرفها منتقل بشود ولی بعداز جدایی در کمپ تیف متاسفانه بسیار شنیدم نفراتی بودند که میگفتند ما در عملیات نظامی خودمان مردم عادی را هم مورد تهاجم وآسیب قرار می دادیم. مجری: نفراتی بودند که در کمپ آمریکایی ها میگفتند که ما بر اثر فشار در مناسبات ماندیم آیا شما با چنین نفراتی مواجه شده بودید یعنی علیرغم میل باطنی خودشان در آنجا مانده بودند؟ نادری یکتا: بله نفرات زیادی بودند ومیگفتند ما را به نیت کار به اینجا آورده بودند یا نفراتی بودند که به آنها گفته شده بود شما در اروپا برای ما کار کردید بیایید بروید عراق چند ماهی بمانید بعد به هر جای دنیا که خواستید بروید ما مشکل پناهندگی شما را حل خواهیم کرد وبرای ما به عنوان کارمند کار بکنید. مجری: برای آخرین سوال توصیه شما برای خانواده ها وجوانان چیست؟ نادری یکتا: میگویم سازمان تغییری نکرده است.سازمان همان سازمان سال 50 است وقبله گاه جوانان نیست شعارهای آنها را باور نکنند. مجری: باتشکر از حضور شما در این مصاحبه نادری یکتا: متشکرم