فرقه مجاهدین خلق در تنگنائی تاریخی

نگاهی تحلیلی بر آخرین وضعیت فرقه مجاهدین خلق روند و جهت تحولات کشورهای ایران و عراق شرایطی بسیار سخت را برای فرقه مجاهین خلق بوجود آورده و آنان را در بن بستی پیچیده و دشوار قرار داده است. این فاز جدید با واگذاری کنترل پادگان عراق جدید(اردوگاه کار اجباری اشرف سابق) توسط نیروهای اشغالگر امریکائی به نیروهای عراقی آغاز گردید. سرآغاز این امر را فرقه مجاهدین خلق با به آشوب و درگیری کشانیدن روند اجرائی کنترل پادگان عراق جدید توسط نیروهای پلیس عراق،خونین آغاز کرد. در جریان این درگیری تعدادی از اعضای فرقه بیهوده کشته شدند. تمامی این تحولات چند ماهه اخیر فرقه مجاهدین خلق را در تنگائی تاریخی و مرگی غیر قابل پیشگیری قرار داده است.پس از این واقعه دردناک سرکرده گان فرقه به جای اینکه به قوانین دولت مردمی عراق گردن نهاده و تصمیمی معقولانه اتخاذ کنند دگر بار حماقت به خرج داده و خود را وارد بازی بی نتیجه و عبث کردند. این بازی جدید همان نمایش اعتصاب غذای اعضای گرفتار فرقه جهت باجگیری از دولت عراق میباشد. هم اکنون اگر اعضای فرقه واقعاٌ در طول این مدت که بالای 64 روز میباشد در اعتصاب غذا بوده باشند از این به بعد باید متأسفانه شاهد مرگ بیهوده اعتصاب غذا کننده گان باشیم. با شروع اعتصاب غذای اعضای فریب خورده فرقه، سرکرده گان آن هدف خود از این امر را کنترل مجدد پادگان عراق جدید توسط نیروهای اشغالگر آمریکائی و آزادی 36 تن از اعضای فرقه که در جریان روند تسلط دولت عراق بر پادگان به دلیل برپا کردن آشوب و در گیری با پلیس عراق دستگیر شده بودند، اعلام نمودند. پس از آنکه سرکرده گان فرقه با عدم توجه دولت عراق و سایر نهادها و دول بین المللی در برابر نمایش اعتصاب غذا مواجه شدند، آنان آرام آرام درخواست کنترل مجدد پادگان عراق جدید توسط نیروهای اشغالگر آمریکائی را کمرنگ کرده و بر روی درخواست آزادی 36 آشوبگر زندانی شان تمرکز بیشتری نمودند. این درخواست غیر قانونی مسئولین فرقه نیز با بی توجهی دولت عراق مواجه شده و طبق آخرین اخبار، این افراد از زندانی در شهر خالص به زندانی در بغداد جهت محاکمه در دادگاه، منتقل شده اند. باید یاد آوری کنم که هدف اصلی تمامی این اقدامات فرقه تلاشی در جهت ماندن در عراق بوده و تمامی اقدامات دولت عراق نیز در جهت اخراج اعضای فرقه از عراق میباشد،امری که دولت عراق در آن کاملاٌ جدی و مصمم است. از اینرو باید گفت که نمایش اعتصای غذای اعضای فرقه با شکست مواجه شده و هیچ دستاوردی را برای فرقه به همراه نداشته است و تنها اسرای فکری فرقه را به سوی مرگی دردناک پیش میبرد. در حیطه ای دیگر فرقه خرابکار و آدمکش مجاهدین خلق همیشه مدعی بوده که اپوزوسیون اصلی رژیم ایران بوده و با تبلیغات گسترده حول این امر در مقطعی توانسته بودند تعدای از سیاستمداران فرصت طلب و یا کم خرد و نا آگاه غربی را فریب داده و با خود همراه نمایند. اما با تحولات صورت گرفته پس از انتخابات ریاست جمهوری در ایران، این برگ بازی هم از فرقه گرفته شد. امروز جامعه جهانی و دولتهای غربی تمرکز اصلی شان بر روی معترضان به انتخابات اخیر در ایران بوده و این افراد را به عنوان اپوزوسیون دولت ایران به رسمیت میشناسند. کشورهای غربی که از سیاستهای دولت ایران ناخرسند بوده امروز امیدوارند که جنبش سبز ایران بتواند تحولات و تغییراتی را در ایران بوجود آورده و سیاستهای دولت ایران را به سوی تعادل و تعامل با جامعه بین المللی پیش ببرند. در واقع این دولتها جنبش سبز ایران را یگانه اپوزیسیونی میدانند که میتواند منشأ تغییرات و دگرگونی در ایران باشد و ادعای فرقه مبنی بر اینکه آنها یگانه اپوزوسیون دولت ایران میباشند در دید دول غربی امروز ادعائی کاملاٌ پوچ و خنده دار به نظر میرسد. این تغییر نگرش این دولتها و چشم امید بستن آنان به اپوزوسیون داخلی دولت ایران نیز عرصه را بر فرقه تنگتر نموده تا جائی که سرکرده گان فرقه به تکاپوئی وافر وادار شده و دست به هر کاری میزنند که بار دگر توجه جامعه جهانی را به خویش جلب نمایند. به طوری که در تازه ترین این اقدامات، فرقه با برپائی یک کنفرانس خبری در اروپا و نشان دادن یکسری اطلاعات ماهواره ای و چندتا اسم مدعی شده که در دو مکان در ایران رژیم در حال تولید بمب اتمی میباشد. هر چند که این اقدام فرقه بار دگر سیاست خائنانه فرقه در قبال ایران را زنده مینماید اما این اقدام آنان نیز با بی محلی دول غربی مواجه شده به گونه ای که این رزوها شاهد برگزاری مذاکرات و گفتگوهای گروه 5 با اضافه یک با رژیم ایران هستیم. باید به این نکته نیز توجه ویژه داشت که در این مذاکرات برای اولین بار نماینده دولت آمریکا نیز فعالانه در این مذاکرات شرکت داشته و با نماینده رژیم ایران بر سر یک میز نشسته و مشغول رایزنی میباشند. تمامی این تحولات حاکی از نقش بر آب شدن تمامی نقشه ها و سیاستهای فرقه مجاهدین بوده و امروز فرقه در انزوائی کم سابقه قرار گرفته است. بی شک این امر ناشی از مرگ سیاسی فرقه مجاهدین خلق میباشد. کارت بازی با مجاهدین خلق دیگر هیچ ارزشی برای حامییان غربی شان نداشته و دول غربی نیز به بی اثری و بی ارزش بودن این کارت پی برده اند. با توجه به این تحولات بیرون آمدن فرقه از این شرایط و باز گشت به شرایط عادی دور از ذهن به نظر میرسد. تمامی این تحولات چند ماهه اخیر فرقه مجاهدین خلق را در تنگائی تاریخی و مرگی غیر قابل پیشگیری قرار داده است. شاید تنها راه نجات آنان اعلام انحلال رسمی فرقه از سوی سرکرده گان فرقه باشد. امری که با توجه به پیشینه سرکرده گان فرقه دور از ذهن به نظر میرسد. مسئولین فرقه آنقدر حماقت سیاسی داشته که نمیتوانند یک تصمیم معقولانه و آبرومندانه بگیرند. بنابراین در آینده ای نزدیک شاهد مرگ تمام عیار و ذلت بار فرقه خواهیم بود.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا