پیروزیهای کاذب رجوی

بعد از آزادی 36 زندانی از طرف دولت عراق پدر خوانده فرقه مافیایی (مسعود رجوی) و همچنین مادر خوانده این فرقه (مریم قجر) همراه با جیره خواران ریزو درشت ایرانی وعده ای هم عرب و اجم مدعی پیروزی بزرگ شدند که در تاریخ این فرقه و ایران بی سابقه بوده!
رجوی از روزی که از ایران فرار کرد به عناوین مختلف نوید پیروزی و سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی را داده و میدهد ؛ رجوی با راه اندازی ترور سران جمهوری اسلامی نوید سرنگونی را میداد و در مصاحبه هایی که میکرد مدعی بود که با آب شدن اولین برف زمستانی به ایران بر خواهد گشت البته برفهای قطب شمال آب شد ولی رجوی هنوز هم بعد از 30 سال منتظر آب شدن برف تهران هست تا به ایران برگردد. رجوی بعد از نا امید شدن از خط ترور سران رژیم ایران رو به ترورهای خیابانی آورد و با ترور های کور مدعی شد که با زدن سر انگشتان رژیم موجب سرنگونی رژیم ایران خواهد شد و همزمان در اروپا با تشکیل شورای ملی مقاومت سعی کرد برای خود مشروعیت سیاسی کسب کند و تشکیل این شورا را پیروزی و سرنگونی قلمداد کردو در هر نشست شورا به این جمعبندی من در آوردی می رسید که کار رژیم تمام است و به زودی رهبری دولت خود خوانده را به دست خواهد گرفت. رجوی در پاریس با فرستاده صدام (طارق عزیز) در پاریس ملاقات کرد و با امضاء یک قرار داد مدعی شد که این قرار داد صلح است و باعث خواهد شد که رژیم جمهوری اسلامی در تنگنا قرار بگیرد و راه به سرنگونی رژیم باز شود! اما واقعیت این بود که رجوی برای رفتن به زیر چتر حزب بعث صدام شروع به درآوردن این ادا اطوار کرد تا مزدوری و وطن فروشی خود و همپالگی هایش را توجیه کند. در ادامه رجوی در یک حقه بازی دیگر ازدواج با مریم قجر عضدانلو را که همسر مهدی ابریشمچی بود را تحت نام انقلاب ایدئولوژیک در جهت سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی به خورد اعضاء و هواداران خود داد وباز مدعی شد این طلاق و ازدواج راه را به سرنگونی باز خواهد کرد! اکنون 24 سال از آن ازدواج و انقلاب ایدئولوژیک رجوی میگذرد اتفاقی نه افتاده است. بعد از آن رجوی با رفتن به عراق و قرار گرفتن کامل زیر چتر صدام و دریافت پول و امکانات و تسلیحات کلان از صدام؛ تشکیل ارتش ازادیبخش را در جهت سرنگونی اعلام کرد و آن را دست آورد و پیروزی بزرگ قلمداد کرد و اینبار با شرکت در جنگی که صدام بوجود آورنده آن بود رجوی دوشا دوش دشمن و قاتل مردم ایران قرار گرفت و در مزدوری و جاسوسی ؛ وطن فروشی گوی سبقت را از همه مزدوران ثبت شده در تاریخ گرفت. رجوی با شرکت دادن ارتش خود در عملیاتها بر ضد نیروهای ایران در خدمت بی چون چرای ماشین جنگی صدام قرار گرفت وگرفتن توپ؛ تانگ؛ و ادوات جنگی و پادگان از ارتش صدام را هم به عنوان پیروزی به خورد اعضاء میداد تا آنجا که در یک حرکت جنون آمیز با وعده پیروزی سهل و آسان بعد از قبول قطعنامه آتش بس از طرف ایران در یک عملیات بیش از 1500 تا از نیروها را به کشتن داد و باز با حقه و نیرنگ این را هم یک پیروزی اعلام کرد. بعد از آن رجوی برای توجیه این شکست هم دست به فریب نیروها و اعضاء زد و وانمود کرد نیاز هست که همه اعضا باید انقلاب ایدئولوژیک بکنند تا پیروزی بدست آید و دستور داد طلاق به صورت عمومی در بین اعضاء ساری و جاری شود و از سال 68 زنان از مردان و کودکان از پدر مادر خود جدا شدند و در نشستهای درونی رجوی به همراه مریم قجربا تحلیف سوره های قران مدعی بود که این طلاقها نوید پیروزی و سرنگونی رژیم ایران است و برای سرنگونی لازم است در صورتیکه رجوی بهتر از همه میدانست که در بن بست کامل قرار گرفته و همه اینکار ها را در جهت منافع فردی خود انجام میدهد که اولآ پاسخگوی شکستهایش نباشد و از طرف دیگر بتواند اعضاء را در اسارت خود نگه دارد که در همین راستا راه فرقه گرایی را با سرعت و دجالیت تمام در پیش گرفت و هر بار با اضافه کردن بند های انقلاب سرکوب؛ ایزوله کردن اعضاء؛ زندان و شکنجه کردن ؛ کشتن اعضاء نا راضی دست آورد انقلاب ایدئولوژیک شد و از پیروزی هایی که رجوی وعده آن را داده بود خبری نشد. رجوی با تحلیل های غیر واقعی برای وارونه جلوه دادن شکستهایش به هر حیله و نیرنگ دست زد تا بتواند اعضاء را در اسارت نگه دارد او با تکیه بر صدام هر گونه انتقاد اعضاء را در پادگان اشرف خفه کرد و هر بار با گذاشتن نشستهای درونی به نیروها چنین القاء میکرد که گویی هر روز در پیروزیهایی که از رهبری وی بدست می اید غرق هستند و به زودی؛ زود در میدان آزادی رژه خواهند رفت! البته از آن زمان هم 20 سال میگذرد اما همچنان از آن پیروزی که رجوی وعده آن را داده بود خبری نشده. رجوی بعنوان پدر خوانده این فرقه با انتخاب مریم قجر بعنوان ریئس جمهور آینده ایران مدعی بود که برای سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی فقط همین را کم داشته که با این انتخاب رژیم صد در صد سرنگون خواهد شد رجوی در روز معرفی مریم قجر بعنوان ریئس جمهورمدعی شد که این یک شلیک موشک استراتژیک به قلب رژیم هست و پیروزی را تضمین میکند! البته این موشک بیش از 16 سال هست که بدون هدف داره دور خودش می چرخد وتا به حال هم از ان پیروزی خیالی خبری نشده. در ادامه رجوی تا توانست با وارونه نشان دادن واقعیت جامعه ایران برای اعضاء در بند فرقه خود چنان تصویری درست کند که گویا مردم ایران 24 ساعته در انتظار ورود ایشان و بانویشان به ایران هستند و لی واقعیت اینکه تنها هدف رجوی از بافتن زمین به آسمان در نشستهای درونی با بیان اینکه هر روز دارند پیروزی کسب می کنند جزء فریب برای نگه داشتن اعضاء چیز دیگری نبوده. بعد از سرنگونی ارباب رجوی (صدام دیکتاتورو ملعون) پدر خوانده فرقه سعی کرد اینبار به پا بوسی جناح جنگ طلب آمریکاییها رو آورد تا از آن طریق به نان نوایی برسد و رجوی سعی داشت با تحلیلهای غیر واقعی به اعضاء بقبولاند که آمریکا به ایران حمله خواهد کرد و تا پایان دوران ریاست جمهوری بوش این اتفاق خواهد افتاد و پیروزی به زودی حاصل خواهد شد و به امید این بود که شراب 2 ساله را سر خواهد کشید که این شراب به سرکه و بعد هم به سراب تبدیل شد. البته اینها گوشه هایی از فریبکاری و نیرنگ سران این فرقه بود وگرنه در اشرف هر هفته تحت عنوان نشست سیاسی به اعضاء چنین وانمود میکردند که گویا کار رژیم تمام شده و همین مسئله بین اعضاء تبدیل به جک شده بود و هر جمعه وقتی ساعت نشست سیاسی را اعلام میکردند افراد به حالت تمسخر میگفتند که برویم در نشست رژیم را سرنگون کنیم! تا به حال رجوی و بقیه سران این فرقه تا توانسته اند با شگرد های فرقه گرایانه و وعده های دروغین و وارونه جلوه دادن صحنه سیاسی ایران و وقایع داخلی ایران به اعضاء اسیر اینطور القاء کنند که ماندن در اشرف پیروزی هست! اما هیچ وقت به این سوال جواب نداده اند که چرا قبل از شروع جنگ بانو مریم به فرانسه فرار کردند؟ رجوی وهمپالگیهایش بعد از فاجعه آفرینی و به کشتن دادن 11 نفر و دستگیری 36 نفر از اعضاء فرقه سرنگونی را فراموش کرد و 24 ساعته آی اشرف ؛ وآی اشرف سر داد و به همه آویزان شد که به دادش برسند ؛ بعد از اینکه دولت عراق 36 زندانی را آزاد کرد باز پدر خوانده فرقه با شگرد خاص فرقه گرایانه طوری به اعضاء در بند خود القاء میکند که گویا با آزاد شدن این 36 زندانی پیروزی بزرگی را بدست آورده که همین فردا پس فردا هست که رژیم ایران با ازادی این زندانیان سرنگون خواهد شد! اما واقعیت اینکه رجوی در پس این همه اعلام پیروزیهای کاذب شکستهای پی در پی خود را لاپوشانی کرده و می کند الان هم زمین گیر شدن در خاک عراق را بعنوان پیروزی به خورد اعضاء اسیر میدهد البته دستکاه تبلیغاتی رجوی حماقت عجیبی کرد و قسمتهایی از نشستهای رجوی با افراد ازاد شده را از تلویزیون پخش کرد و آنهایی که حتی به صورت کوتاه این فیلم را دیده اند همه؛همه فرقه بودن و دیدگاه فرقه گرایانه اعضاء را تایید میکنند و اینکه این افراد در اوج نا امیدی هستند و به جزء مرگ به چیز دیگری فکر نمیکنند. حال بعد از آن فاجعه انسانی که توسط سران این فرقه بوجود آمد و با تن دادن سران فرقه به استقرار پلیس عراق در داخل پادگان عراق جدید (اشرف) و کنترل ان توسط دولت عراق هنوز جشن پیروزی کاذب تمام نشده دوباره دادوفغان سران فرقه برای جابجایی ساکنان اشرف بلند شده و دست به دامن آمریکا و پس مانده های حزب بعث شروع شده و به زودی زود در جابجایی ساکنان اشرف باز سران فرقه فاجعه خواهند آفرید و بعد از هر شکست آن را در بوق وکرنا خواهند کرد که ما پیروز شدیم ؛ پس منتظر پیروزیهای دروغین سران فرقه باشید. باشد که با باز شدن درب اسارتگاه فرقه پیروزی واقعی نسیب اسیران فرقه رجوی گردد. محمد رزاقی

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا