پیام 13 آبان،غلط کردم گوئی صد باره رجوی

مطالب فوق شعر و شعارها و عناوین و موضع گیری هاست که رجوی در آبان و آذر 1358 پس از تسخیر لانه جاسوسی توسط دانشجویان انقلابی و پیرو خط امام در ارگان رسمی خود نشریه مجاهد با تیتر درشت حک نموده است که برای روشن تر شدن مواضع به اصطلاح ضد امپریالیستی این انقلابی چند آتشه!! پیشنهاد می نمایم که حتما به نشریه مجاهد شماره 10 و 12 سال 58 رجوع فرمائید.
اما آنچه که از این شعر و شعارها ی رجوی در طول سال های گذشته نصیب خلق قهرمان شد، جز فریب خوردن و دنبال روی گروهی که تاکنون باعث مرگ تعدادی از آنان شد، نمی باشد.
نگاهی گذرا به پروسه و عملکرد رجوی در 30 ساله بعد از انقلاب خود روشنگر ماهیت خائنانه و وطن فرو شانه اش می باشد و در طول این سالیان بخوبی برای همگان روشن شده است که نه تنها جنگی بین او و امپریالیسم آمریکا وجود ندارد بلکه آنان خود بعنوان عوامل حلقه به گوش در پی خدمت و کمک به تسلط مجدد استعمار بر منطقه اند.
لنگ و لکد زدن رجوی بر مواضع ضد امپریالیستی گذشته اش که در پیام سی امین سالگرد تسخیر لانه جاسوسی بیان داشت خود بیانگر این واقعیت است که اندک اندک به غلط کردم گویی افتاده و در صدد رد و انکار این اقدام انقلابی مردم است. او برای همسوئی و نزدیک تر کردن خود به اربابان حاضر در منطقه،آخرین نظر و موضع خود نسبت به این عمل انقلابی مردم را چنین بیان می دارد:
"امروز هم در روز گروگان گیری و جفتک اندازی در برابر استکبار جهانی برای سرپوش گذاشتن بر خفقان و سرکوب داخلی و برای چانه زنی و استمالت خواهی بین المللی و…"
او که این روز ها نیاز بیشتری به اندک التفات نیرو های ائتلاف و بویژه آمریکا به نیرو‌هایش در اشرف دارد، در همان ابتدای پیام، به بهانه اعتراضات و شعارها در روز جهانی قدس، نظر خود را در قبال مسئله فلسطین و اسرائیل تلویحا بیان داشت و حمایت از مقاومت مردم فلسطین را حمایت از تروریسم دانست. او سپس در همسوئی آشکار 13 آبان روز تسخیر لانه جاسوسی توسط مردم بپاخاسته ایران را روز گروگان گیری اعلام نمود.
رجوی که خود این روز ها همانند حماری در گل عراق فرو رفته است و بی وقفه دست و پا می زند تا شاید خود و اشرفش را نجات دهد، این بار نیز سعی داشته است که تا کنده تر از دهانش افاضاتی در هدایت انقلاب نماید و به نظرش در زیر زمین ستاد خیالی اش؟!! برای هزارمین بار رهنمود هایی در جهت رهبری آن صادر نماید، تا همین فردا جمهوری اسلامی سرنگون شود و او از شر دولت عراق و تخلیه اشرف خلاص شود!!.
او که کماکان مسئله اصلی روی میزش تخلیه اشرف و تحویل مسئولین فرقه به دادگاه های صالح است، سریعا به اصل مسئله روی آورده و بلافاصله به تحلیل مسافرت آقای لاریجانی رئیس مجلس ایران به عراق پرداخته و با سوز و گداز سوخته از جان می نالد، که "شگفتا در همین وانفسا در همین روز 13 آبان رئیس مجلس ارتجاع در بغداد فرود می‌آید و در آستانه انتخابات پارلمان عراق اعلام می کند که برای حمایت از روند دموکراسی در عراق سر رسیده است و.."
او که حتی وحشت خود از حضور خانواده ها در درب قرارگاه اشرف را نمی تواند در این پیام پنهان نماید، اضافه می کند:
" از قرار، تعداد دیگری از مزدوران اطلاعات و خانه شاگردان انجمن نجات نظام را هم با خود به هتل المنصور آورده است تا در پوش خانواده های مجاهدین پشت درب قرارگاه اشرف اشک تمساح بریزد…"
البته همزمانی مسافرت آقای لاریجانی با تجمع و درخواست ملاقات خانواده ها در درب قرارگاه اشرف خود عاملی شده است که وحشت رجوی را دو چندان نماید تا پس از مدتها سر از سوراخ در آورده به پارس نشسته بپردازد و آقای لاریجانی را از هم قطاران و هواداران بعثی خود که به تازگی قصد جوش زدن حلقه های کهنه و پاره شده را دارند، بترساند تا شاید در گفتگوی خود با رئیس مجلس و آقای نوری المالکی از مسائل امنیتی دو طرف که بخشی مربوط به جمع شدن قرار اشرف است کوتاه بیاید!!.
آقای رجوی که این بار خوب فهمیده است که ملت و دولت عراق برای خلاص شدن از شر تروریست ها حاضر به دادن هر بهایی برای اخراج آنانند و دیر یا زود این اتفاق نا میمون!!! خواهد افتاد، پیش دستی نموده و با حراج گذاشتن قرارگاه اشرف به 200 میلیون دلار، آمادگی تخلیه اشرف را اعلام نمود.
البته این بار نیز با دریدگی خاص خود قصد دارد علی رغم همکاری با صدام در کشتار مردم کرد و عرب در انتفاضه 1991 در آن کشور، خون بهای آنان را از مردم عراق دریافت نماید.!!