مریم رجوی و دادن وعده های تو خالی

مریم عضدانلو که همچون شوهر فراری اش در دادن وعده های توخالی ید طولایی دارد اخیرا مدعی شده که تا 12 ماه دیگر دولت ایران سرنگون خواهد شد!!!
او که همچون شوهرش به فرصت طلبی عادت کرده است مدعی است که جنبش سبز محو شده و جای خود را به نیروهای او داده است. عجبا که این خانم فراموش کرده همسرشان همین چند ماه پیش بود که برای رئیس و اعضای مجلس خبرگان نامه نوشته و تلویحا با پذیرش اصل ولایت فقیه خواهان آن بود که آقای منتظری را بعنوان ولی فقیه تعیین نمایند.
البته خانم عضدانلو بدلیل اینکه تجربه چنین کاری را دارد و بارها و بارها در طی سال‌های گذشته برای فریب و نگهداری نیروهای فرقه به آنها وعده سرنگونی حکومت ایران در چند ماه و چند سال آینده را داده بود و حتی در مصاحبه با خبرگزاری های خارجی در سال 75 گفته بود که سال 2000 میلادی سال سرنگونی حکومت ایران است، این بار برای آنکه راه فراری داشته باشد مدعی شد که تا 12 ماه دیگر حکومت ایران سرنگون خواهد شد به شرط آنکه دولت های خارجی بی طرف باشند!!!.
اگر ادعا دارید که مردم با شما هستند چرا شرط و شروط می گذارید. مگر در انقلاب سال 57 دولت های غربی تا لحظه آخر از شاه حمایت نمی کردند؟
به گفته شاعر:
فرزند عزیز نور دیده از دبه کسی ضرر ندیده
خانم رجوی هم با باقی گذاشتن این راه فرار زمینه را آماده کرد تا اگر کسی جرات کرد و از او در مورد ادعای امروزش سوال کرد با مدرک و برهان قوی بگوید که «من گفته بودم که سرنگونی مشروط است و مقصر اینکه حرف من کشک از آب در آمد، کسان دیگری هستند».
در درون مناسبات وقتی موعد وعده های تو خالی مسعود و مریم به سر می آمد ولی هنوز حکومت ایران سرنگون نشده بود، مریم خانم نشستی برگزار کرده و با دادن رنگ ایدئولوژیک به آن، خطاب به نیروها می گفت «شما باید جواب بدهید که چرا نتوانستید حرف مسعود در مورد سرنگون کردن را اثبات کنید. شما باعث شدید که مسعود هنوز اینجا بماند» و بعد خود مسعود خان می آمد و کلیه افراد را متهم می کرد که «شما نتوانستید مریم را به تهران ببرید و باید انقلابتان را عمیق تر کنید».
و تا چندین هفته کار کلیه نیروها شرکت در نشست و سوژه شدن و به سر و کله هم زدن و همدیگر را به ضد انقلاب متهم کردن بود و مدت ها همه سر کار بودند تا موضوع اصلی فراموش شود. و در نهایت رجوی با یک جمله قصار خیال همه را برای سر کار ماندن جمع می کرد و می گفت «روزی برای سرنگونی می رویم که بتوانیم برویم». به این ترتیب همه مقصر بودند الی خود مسعود و مریم.
چند روز پیش نیز رجوی برای جمع و جور کردن نیروهای وارفته در اشرف بار دیگر یک ظهور صوتی چند ساعته داشت و همین ریل را با نیروها تکرار کرد. برخی از نیروها برای آنکه از شر سوژه شدن در نشست های بعدی خلاص شوند با فریاد، خود را به میکروفون رسانده و به حضرت عباس قسم می خوردند که مریم را به تهران خواهند برد!!!