مریم رجوی در مصاحبه ای با خبرگزاری فرانسه مدعی شده است که حکومت ایران در 12 ماه آینده سرنگون خواهد شد مشروط بر اینکه کشورهای غربی خنثی بمانند.
چرا مریم رجوی در این مقطع این چنین موضوعاتی را طرح می نماید؟
برای پاسخ به این سوال باید بدانیم که مسعود رجوی در سال 60 در جمع بندی یک ساله، استراتژی سرنگونی رژیم را به دو مرحله تقسیم کرده که یکی کوتاه مدت و دیگری دراز مدت بوده است.
ترور سران رژیم و پاسداران که همان سر انگشتان رژیم محسوب می شدند از آن جمله عملکرد های تروریستی بود که می بایست منجر به شکستن تور اختناق می شد که البته این هم بعد از مدتی تبدیل به عملیات کور علیه منافع ملت ایران در جبهه ها و شهرهای کشور شد که نهایتا منجر به شهادت جمع زیادی از مردم میهن مان و از بین رفتن تعداد زیادی از اعضا و نیروهای سازمان گشته است.
رجوی به دنبال شکست در استراتژی گذشته خودش اجبارا به صدام پناه آورده و سعی داشته که از شکاف جنگ عراق با ایران سوء استفاده نموده تا بتواند به اهدافش برسد که این هم با اعلام آتش بس و پذیرش قطعنامه و در نهایت صلح بین دو کشور عملا این استراتژی نیز بی نتیجه مانده است و سالهاست که در بیابان های عراق بدون استراتژی مشخص دست به دامن دول غربی و از جمله دولت آمریکا می شود تا بتواند با یاری و پشتوانه مالی و تبلیغاتی آنان به قدرت برسد.
در همین راستا رهبری مجاهدین در طول چند سال گذشته به ویژه بعد از سرنگونی صدام در گیجی استراتژی خود تاکنون موضع های ضد و نقیض زیادی اتخاذ نموده اند و هر ساله قصد دارند با وعده و وعید به نیروهای وارفته خود با نام گذاری سال سرنگونی آنها را در اشرف نگه دارند.
کسانی که در این سالها در مناسبات فرقه در قرارگاه اشرف بودند به خوبی به یاد دارند که مسعود و مریم با نیرنگ و فریب عید هر سال آن را سال سرنگونی اعلام می کردند و نیروهای فرقه سرمست از این که آن سال به ایران خواهند رفت به جشن و پایکوبی می پرداختند ولی این سناریو سالهاست که در اشرف در حال تکرار است که ظاهرا امر بر مریم مشتبه شده حکومت ایران در 12 ماه آینده سرنگون می شود!!!
واقعیت این است که رجوی ها در چنین فضایی که نیروهای وارفته وی در عراق در حال اخراج هستند نیاز به یک تغییر فضا و روحیه دادن به آنان دارد که با توجه به جریانات اخیر در داخل ایران خانم رجوی از فرصت استفاده نموده تا همانند گذشته با انگیزه دادن مجدد به این افراد بتواند مدتی دیگر این افراد را در اشرف در انتظار سرنگونی نگه دارد.
در حالی که قبلا در مناسبات اشرف سیاستی که همیشه این زن و مرد در پیش می گرفتند این بود که مقصر اصلی این نیروهای وارفته هستند که نتوانستند این دون کیشوت ها را به تهران ببرند در چنین مواقعی رجوی با کشیدن جدول ها و لوزی های سرنگونی مختلف یک شبه رژیم را سرنگون می کرد و طوری فضا سازی می کرد که دیگر کار رژیم تمام است ولی باز هم از سرنگونی خبری نبود.
مریم و مسعود هیچ وقت در طی این سالیان روی گفته های غلط خودشان مبنی بر علت سرنگون نکردن رژیم نرفتند چون می دانند که اگر ذره ای کوتاه بیایند دیگر نگه داشتن آن نیروها در اشرف معنایی ندارد و خیلی زود ریزش در فرقه زیاد خواهد شد.
او اکنون در اشرف گیر کرده است و مسئله تخلیه اشرف روی میز وی می باشد و برای اینکه از این مهلکه در برود به نیروهای وارفته خودش می گوید که سرنگونی دیگر نزدیک است و باید آنها در اشرف مقاومت کنند و اکنون با توجه به نشستی که مسعود از طریق تلفن با این افراد داشته نشان از روحیه دادن او به این بی روحیه گان در اشرف می باشد
وگرنه هم برای مریم و هم برای مسعود و هم برای اعضا کاملا روشن است که رجوی با توجه به خیانت هایی که در طول چندین سال گذشته نسبت به ملت ایران کرده است هرگز در داخل ایران جایگاهی ندارد تا بتواند توسط این نیروها به سرنگونی رژیم ایران بپردازد تا چه رسد به دادن زمان بندی برای سرنگونی 12 ماهه.
از طرف دیگر مریم رجوی خودش بهتر می داند که دول غربی و آمریکا دشمن اصلی رژیم ایران می باشد که تاکنون علنی و غیر علنی در صدد بر اندازی این نظام می باشد پس گذاشتن شرط (خنثی بودن دول غربی) توسط مریم خود راهی فراری است برای 12 ماه آینده. که وی و شوهرش کماکان در نقطه صفر استراتژی سرنگونی سی ساله رژیم باقی می مانند.