روز بیست و سوم فوریه وب سایت های سازمان تروریستی مجاهدین خلق اعلام کردند که رهبر خود خوانده شان مریم رجوی با مقامات و اعضای پارلمان اروپا دیدار کرده است. این نشست در راستای روز جهانی زن برگزار شده بود و مریم رجوی نیز سخنرانی کذایی خود را ایراد کرد.
زیر نقاب یک زن شیک پوش مسلمان، مریم رجوی ادعای نگرانی در رابطه با « سرکوب غم انگیز زنان توسط رژیم » را ابراز می کند. سپس فرقه خود را به عنوان نمونه ای از « شرکت زنان در سمت های رهبری که باعث پویایی و سرزندگی و ماندگاری و پیشرفت مقاومـــــت می شود» معرفی کند. او از نقش زنان به عنوان « ضامن دمکراسی ماندگار و پیشرفت در ایران فردا صحبت می کند. همچنین هیاهوی زیادی درباره « حجاب اجباری در ایران و عدم توانایی جمهوری اسلامی برای اصلاح » به راه می اندازد.
او به نحو مسخره ای تأکید می کند که « بگذارید هر زنی خود انتخاب کند که چه بپوشد و چه نپوشد! »
بله، خانم رجوی!
این کمترین آزادی برای زنان ایرانی به عنوان انسان است. چگونه جناب عالی دمکراسی ماندگار را برای ایران تضمین می کنید در حالی که اعضای سازمان خود شما همه مجبور هستند حجاب داشته باشند و حتی یونیفرم نظامی بپوشند. بله بگذارید خود انتخاب کنند که چه بپوشند و چه نپوشند. چنانچه عکس ها، گزارش ها و شهادت های اعضای جدا شده نشان می دهند، هیچ زنی در قرارگاه اشرف اجازه ندارد عادی ترین پوشش یک زن را داشته باشد. آن ها هرگز مجاز به استفاده از مواد آرایشی نیستند. نگاهی به جامعه کنونی ایران و مقایسه آن با وضعیت زنان در اشرف نشان می دهد که چه کسانی از کمترین آزادی در انتخاب نوع پوشش خود برخوردار نیستند.
اگر شما، خانم رجوی، در ادعاهای خود صادق هستید و واقعاً از اسلام حقیقی الهــــام می گیرید چرا اعضای فرقه تان اجازه ندارند برای شیوه غذا خوردن، لباس پوشیدن، خوابیدن، انتخاب همسر و دیگر انتخاب های کوچک زندگی شخصی خود خود تصمیم بگیرند؟
مریم رجوی ادعا می کند که زنان در ایران برای نوع پوششان و نوع راه رفتن و صحبت کردنشان بازخواست می شوند، که ادعایی کاملاً واهی است. ایشان احتمالاً فراموش کرده است که اعضای مؤنث فرقه اش اجازه ندارند با همجنسان خود جمع دوستانه تشکیل دهد چه رسد به صحبت کردن با جنس مخالف. در قرارگاه اشرف حتی ساعات استفاده از غذاخوری، پمپ بنزین و دیگر مکان های عمومی برای زنان و مردان متفاوت است.
خانم رجوی، اگر چنانکه ادعا می کنید خواستار آزادی مردم ایران هستید، پس نخستین گام این است که موافق اساسی ترین حقوق بشر یعنی حق انتخاب یک زندگی عادی، داشتن خانواده، فرزند و دیدار آن ها باشید.
در فرقه مخرب رجوی، حقوق بدیهی و اولیه انسانی نادیده گرفته می شوند و طبق اظهارات بسیاری از اعضای جدا شده و گزارش های گوناگون خبرنگاران همه جنبه های فردی زندگی افراد در این فرقه نفی می شود. در پی انقلاب های ایدئولوژیک زوج ها در درون سازمان مجبور به طلاق از همسران خود شدند و حتی کسانی که به دستور سازمان با همقطاران سازمانی خود ازدواج کرده بودند نیز مجبور به طلاق شدندو متعاقب ان مجرد ها هم از ازدواج منع شدند.
پس از آن در سال 1991، به هنگام جنگ اول خلیج فارس و به بهانه جنگ کودکان خانواده های ساکن اشرف از والدین خود جدا شدند و به اروپا فرستاده شدند تا در آنجا برای فعالیت های تبلیغاتی و جمع آوری پول سازمان به کار گرفته شوند.
در فرقه تروریستی رجوی که زندگی خانوادگی، عاطفه، عشق و حتی فردیت ممنوع است، ادعاهای مریم رجوی برای دمکراسی و حقوق بشر مضحک به نظر می رسد. برای کسانی که کمترین اطلاعی از ماهیت واقعی مجاهدین و موارد نقض حقوق بشر در این فرقه دارند، ویدئوی سخنرانی مریم رجوی در پارلمان اروپا به یک کمدی مفرح می ماند.
او از برابری کامل در حقوق اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی زن و مرد می گوید. این کلمات برای مریم رجوی کمی زیادی به نظر می رسد چرا که وی حتی قادر به تضمین حق داشتن یک زندگی عادی در یک جامعه عادی با قواعد و فضای عادی برای اعضای خود نیست. بدون شک، هواداران اندک رجوی در پارلمان اروپا مانند الخوویدال کوادراس، نایب رئیس پارلمان و ادیت بانر رئیس کمیته حقوق زنان و برابری جنسیتی، باید کمی به خود زحمت داده و آگاهی خود را درباره فرقه مخرب رجوی بالا ببرند تا به این سادگی در دام فریب های سران این فرقه نیفتند. آن ها احتمالاً اظهارات خانم نسرین ابراهیمی عضو سابق سازمان در پارلمان اروپا را ملاحظه نکرده اند. وی گواهی داد که « سازمان نه تنها به زنان اجازه نمی دهد که ازدواج کنند بلکه آن ها مجبور هستند تا ساعات مدید و به شدت زیر آفتاب کار کنند و یکی از دلایل این اجبار این است که بدن و صورت آن ها از قیافه بیفتد و چهره و بدن آن ها زیبا جلوه نکند. این بدین منظور انجام می گیرد که زنان دیگر به این مسئله فکر نکنند که می توانند علاقه مردی را به خود جذب کنند…» رجوی ها بربریت را به حد افراطی خود رساندند و تلاش می کنند که اعضای مؤنث فرقه را از تنها منبع امید خود نیز جدا کنند. نسرین ابراهیمی در این باره می گوید: « آن ها سعـــی می کنند که هر گونه امیدی را در دل زنان اشرف بکشند و با خارج کردن رحم آن ها از طریق عمل جراحی به بهانه های مختلف این کار را انجام می دهند و تاکنون رحم بیش از ده درصد زنان را خارج کرده اند.»!! این همان حقوق زنانی است که خانم رجوی می خواهد برای زنان ایران به ارمغان بیاورد.
در آخر، مریم رجوی تنها راه حل خود را برای تغییر به اصطلاح دمکراتیک در ایران ارائه می کند در حالی که خودش از پیدا کردن راه حلی برای بحران فعلی که فرقه اش در آن دست و پا می زند ناتوان است، امروز، تنها راه حل برای قربانیان فرقه رجوی، انحلال این فرقه است تا اعضای گرفتار در فرقه از فضای خفقان و سرکوب رهایی یافته و فرصت انتخاب آزادانه برای آینده خویشتن را به دست آورند. مزدا پارسی