همانطور که همگان آگاه و مطلع هستند انتخابات عراق علیرغم همه فراز و فرودهای آن و همچنین حاشیه هایی که برای آن درست شد و علیرغم همه دست های آشکار و پنهانی که سعی در دخالت در این انتخابات را به نوعی داشتند به سرانجام مشخصی رسید، گر چه هنوز کاملاً قطعی نشده و تعدادی همچنان نتایج آنرا قبول ندارند اما بنظر نمی آید که در آرایی که اعلام شده دست کم تا این لحظه تغییری بوجود بیاید و دسته ای جایگزین دسته ای دیگر شود اما همچنان این حقیقت هم وجود دارد که هیچکدام از دسته های موجود در این انتخابات چون نتوانسته اکثریت قاطع را بدست بیاورد ناچار برای تشکیل دولت بایستی اعتلاف صورت بگیرد و این موضوع بخودی خود دست همه احزاب را برای اینکه یکه تازی کنند و یا تنها به فکر سیاسیت های خودشان باشند را به میزان کافی خواهد بست و تحرک یک جانبه گرایی را از این دسته ها و احزاب خواهد گرفت.
درست به همین خاطر فرقه رجوی که خود به خوبی می داند هیچگونه جایی در عراق ندارد و دولت های مستقر در عراق یکی بعد از دیگری از بعد از سقوط صدام حسین همواره بر طرد این فرقه از عراق رای داده و به لحاظ قانونی هم راهی برای ماندن آنها در عراق موجود نیست تلاش زیادی کرد تا بلکه بتواند در این انتخابات تاثیری به هر میزان ولو اندک بگذارد و از این منظر حتی به سراغ افرادی که بستگی های واضح و مشخصی با دولت ساقط شده صدام و حزب بعث داشتند رفت و با کمک های مالی تلاش کرد که زیر پر و بال آنها را بگیرد تا بلکه بتواند با بدست آوردن کرسی های انتخاباتی میخ خود را در عراق محکمتر کند و بحران تخلیه قرارگاه اشرف را به این وسیله حل کند و به فراموشی بسپارد، اما درست در حین تبلیغات وسیع انتخاباتی تعدادی از این وابستگان به حزب بعث دولت صدام شناسایی و از ادامه فعالیت تبلیغاتی و حتی سیاسی منع شدند و حتی تعدادی نیز آنقدر پرونده مشخصی داشتند که دستگیر و به زندان افتادند، به این وسیله توطئه فرقه رجوی که سعی داشت در انتخابات به میزان گسترده تاثیر بگذارد به میزان زیادی خنثی شد و از روی میز کنار رفت اما بحران هنوز تمام نشده بود بعد از آن به پیروزی یکی از لیست ها دلخوش کرد و تلاش کرد روحیه خود را با آب و تاب دادن به لیست پیروز در انتخابات عراق حفظ کند و صورت خود را سرخ نگهدارد و نشان دهد که هنوز قافیه را نباخته است و همچنان در تلاش است که اگر بشود روی آن تاثیر بگذارد و به بمباران تبلیغاتی لیست های جانبی و خصوصا دولت قانون که حاکمیت فعلی را در دست دارد پرداخت و در لفاف و بصورت مستقیم و غیر مستقیم لیست های دیگر را نیز مثل لیست صدر و لیست مجلس اعلاء را بعضا وابسته به ایران نشان میداد و برخی اوقات هم برخی مشکلات آنها را با لیست مالکی عمده می کرد تا بلکه بتواند این لیست ها را در مقابل هم قرار بدهد. اما در این بین تنها از یک لیست که در انتخابات پیروز شده بود طرفداری و جانبداری می کرد و تلاش کرده که آنرا مستقل وملی هم جابزند و در همین حال منافع این لیست را با ایران در تقابل نشان دهد تا بلکه بتواند با گل آلود کردن هرچه بیشتر آب بتواند ماهی های مورد علاقه خود را از آن بگیرد.
اما خیلی روشن و مشخص بود که هر دولتی که در صفحه شطرنج سیاسی عراق بخواهد نقش بازی کند نمی تواند ارتباط خود را با ایران که مهمترین همسایه آنست نادیده بگیرد ایرانی که در نقطه فوق العاده مهمی از صحنه سیاسی منطقه قرار گرفته است و همواره نگاهها به او و موضع گیری هایش معطوف است کشوری که در این سالها دست بالاهایی در فناوری های نوین از خود رو کرده که دولت ها را واداشته دست کم ساده به او نگاه نکنند و روی معامله های تجاری و پرسود با آن، حتی با هم رقابت هم بکنند چه رسد به همسایگان آن که دیوار به دیوار آن زندگی می کنند.
به همین خاطر است که کشوری مثل عراق هم نمی تواند منافع اصلی خود را رها کرده به فرقه ای بچسبد که هیچ جایی در صفحه مختصات سیاسی ایران و منطقه و جهان نداشته و ندارد. و این جدای از هر دولتی است که بخواهد در عراق تشکیل شود.
در همین جا باید به این حقیقت هم اشاره کرد سفیر ایران در عراق از ملاقات هیئتی از لیست العراقیه که در انتخابات عراق با اختلاف دو کرسی به پیروزی رسیده است با ایران در روزهای آتی خبر داده است(رادیو فردا، یکشنبه 22 فروردین 89) و یا اعلام ایران برای کمک به تشکیل دولتی با وجود همه جریانات موجود در عراق، دولتی که تمام احزاب شیعی و سنی و ملی و کرد عراق را در بر بگیرد. که خود این خبر باز نشان می دهد تا کجا خواب های فرقه رجوی برای عراق و دولت آینده آْن پنبه دانه ای بوده است و از هم اکنون نیز می توان دریافت که با اعلام این خبر حتی اگر انجام هم نشود به این صورتی که مطرح شده است باز فرقه را بجای خواب در کابوسی عمیق از نا امیدی و یاس فرو می برد و یا به راحتی می توان دریافت که چگونه اندک اسیران ذهنی که همچنان با ضرب و زور در کمپ اشرف نگهداشته شده اند بلافاصله با این خبر فرو می ریزند و نیاز به ترمیم ایدئولوژیک و بحث های مجدد و تکراری انقلاب پیدا می کنند، اما این کابوس همچنان ادامه دارد.