ایستادگی پیام آوران رهایی (خانواده ها) در مقابل درب اسارت گاه رجوی ارمغان دیگری را به همراه داشته است که این بار منجر به رهایی اسیر دیگری از فرقه شده است.
هر چند که تاکنون 6 نفر از اعضای فرقه از جمله آقای مهدی سجودی با حضور خانواده ها در جلوی درب قرارگاه اشرف توانسته اند خود را از چنگال رجوی دیو سیرت رهایی بخشند، ولی به نظر می رسد که این استقامت و صبر و تداوم حضور آنان می تواند همچون خورشید، ذوب کننده ذهن های یخ زده افراد و اعضای فرقه رجوی باشد و باید انتظار داشت که در آینده نه چندان دور اسرای بیشتری جسارت آنرا را پیدا نمایند و به صورت گروهی خود را به دامان خانواده ها برسانند.
در چنین شرایطی رجوی از ترس جدا شدن اعضا تاکنون متوسل به انواع حیله و دروغ شده است تا اعضای اسیر خود را متقاعد نماید که خانواده ها مزدوران وزارت اطلاعات هستند ولی حقیقت وجودی افراد مستقر در جلوی درب قرارگاه اشرف که غالبا از پدران و مادران پیر می باشند قبل از هر کس برای خود افراد فرقه روشن می باشد که اینان با کمر خمیده، دستهای پینه بسته و صورت های چروکیده و… نمی توانند ماموران اطلاعاتی جمهوری اسلامی ایران باشند.
از طرف دیگر حقیقت حضور خانواده در جلوی اشرف آنقدر روشن و واضح است که رجوی مجبور شده است تا با شیوه همیشگی خودش یعنی دجال گری طی پیام های چند ماه اخیر به ویژه پیام 24 بهمن 88 اعتراف کند که درست است که اینان بستگان و خانواده شما هستند ولی بر اساس مثال های تاریخی چون در داخل ایران زندگی می کنند از عوامل اطلاعاتی و مزدوران نظام هستند و بدین طریق سعی دارد با شستشوی مغزی، افراد و اعضای اسیر در اشرف را در مقابل خانواده قرار بدهد و حتی ریختن خون آنها را با آوردن مثال های تاریخی تحریف شده مباح بداند
البته واقعیات موجود و فشارهای تشکیلاتی حاکم بر افراد به خصوص بعد از حضور خانواده در جلوی درب قرارگاه را می توان از زبان متواریان جدید فهمید که رجوی بعد از هر فرار اعضا چگونه ضوابط و دستورات جدیدی را برای حفظ فیزیکی افراد و جلوگیری از تلاشی حتمی قرارگاه بر قرار نموده است.
چنانچه این حضور خانواده ها استمرار یابد مطمئنا از این پس تلاشهای تبلیغاتی و نشست های تشکیلاتی و کار ذهنی توسط او بر روی افراد قرارگاه هیچ گونه اثر مثبتی نخواهد داشت بلکه این ترفندها و دروغ ها به ضد خودش عمل خواهد کرد و آن وقت تنها راه موجود برای کنترل افراد اشرف فقط و فقط اجرای ضوابط سخت تر تشکیلاتی و کشیدن حصارهای فیزیکی بیشتر خواهد بود که افشاگری اخیر متواریان اشرف از برقراری ضوابط سفت و سخت و ممنوعیت ترددات فردی در داخل مقرها بیانگر صحت این ادعا است.
البته در این داستان رجوی پلید بهتر از هر فرد دیگری متوجه عواقب این فشارهای ذهنی و فیزیکی می شود که در انتهای بن بست های استراتژی و ایدئولوژی فرقه ای با آن مواجه شده است.و به همین دلیل تلاش دارد تا اعضا را در مقابل خانواده قرار بدهد و یا طوری وانمود نماید که هیچ راهی جز طرد خانواده و قبول شرایط حاضر اشرف پیش رو ندارند
رجوی وطن فروش برای فرار از واقعیت اشرف و انحراف افکار عمومی تاکنون به هر ترفند و شانتاژی متوسل گشته است و در این راستا نیز چون سگ هار پاچه دولت آقای نوری المالکی را به دندان گرفته و حضور خانواده ها که برای رهایی عزیزانشان در جلوی اشرف گرد هم آمدند را دسیسه ای مشترک از طرف دولت عراق و دولت ایران برای سرکوب اشرفیان می نامد.
هر چند که رجوی بعد از مرگ صدام به عنوان هم دست و حامی اصلی او تاکنون توانسته است با هزار و یک شیوه اعم از دروغ و دجالیت و فریب و خدعه و نیرنگ و ترس و شکنجه و زندان و… افراد را در حصار ذهنی و فیزیکی اشرف نگه دارد ولی این بار با حضور خانواده ها در اطراف اشرف به منظور رهایی عزیزانشان از چنگال خون آشام او به نظر می رسد که دیگر زمان فروپاشی تشکیلات فرقه ای و تروریستی اشرف فرا رسیده و این ننگ و نحوست برای همیشه از صحنه روزگار محو خواهد شد.