ظاهرا آنچه که تا کنون به عنوان یک امر محتمل با عنوان تنش و ریزش در مناسبات قرارگاه اشرف بر روی آن گمانه زنی می شد در آستانه وقوع و عملی شدن است. خبرهای رسیده از قرارگاه اشرف حاکی از این است که شماری از خانواده های ساکنین اشرف طی ارسال نامه ای تحت عنوان آنچه نگرانی بابت جان فرزندان خود قید کرده اند، از نهادها و مقامات حقوق بشری جهت تامین جان فرزندان خود تقاضای کمک نموده اند. در بخشی از نامه خانواده ها آمده است: "ما خانواده های متحصن درب اشرف نگران سرنوشت فرزندانمان هستیم. به خصوص لیست 53 نفر اسامی اعلام شده توسط سازمان مجاهدین خلق که مدعی هستند فرزندانمان امضاء داده اند و نمی خواهند با ما ملاقات کنند!"
پیشتر به کرات درباره احتمال تنش و ریزش جمعی در مناسبات قرارگاه اشرف تاکید کردیم. این پیش بینی به استناد قرائن و شواهد نشان می داد مقاومت و پافشاری خانواده ها در ورودی اشرف به صورت بالقوه می تواند ساکنین اشرف را نسبت به اتخاذ یک تصمیم عاقلانه برای برگشت به شرایط عادی و در نزد خانواده ها مجاب و متقاعد کند. هر چند این گمانه زنی ابتدا به شکل فرارهای موردی و فردی از قرارگاه اشرف و بازگشت به خانواه ها نمود پیدا کرد، اما به نظر میرسد به تناوب وارد مرحله و فاز کیفی تری می شود و می توان انتظار داشت از این پس با فرار از قرارگاه اشرف به صورت جمعی اتفاق بیفتد و یا بر اساس آنچه خانواده ها اظهار داشته اند، به شکل انواع سرکوب ها و شیوه های آشنا این ریزش کنترل و سرکوب گردد. آنچه در این رابطه محرز است اینکه اطلاع دقیقی از وضعیت داخلی قرارگاه نداریم. اما می شود از واکنش های انفعالی سران قرارگاه اشرف دریافت حداقل اوضاع داخل قرارگاه آنگونه که مسئولین آن وانمود می کنند، نیست. این واکنش ها در واقع حداقل کاری است که سران قرارگاه اشرف در مواجه با یک بحران بزرگ می توانند از خود نشان بدهند. اما اینکه مسئولین اشرف قادر خواهند بود معترضین را کنترل یا سرکوب کنند، پیش از هر چیز به ایستادگی و مقاومت خانواده ها بستگی دارد. اینکه سازمان مرتبا در بُوق و کَرنا می کند و حضور خانواده ها در ورودی اشرف را بر خلاف قوانین و حتی آن را به شکنجه های روحی و روانی تعبیر می کند و مدام با براه انداختن میتینگ های چند نفره در مقابل سازمان های بین المللی خواستار پراکنده کردن خانواده ها از اطراف قرارگاه اشرف شده، دقیقا در راستای اهمیت این موضوع و تاثیرات اجتناب ناپذیری است که ایستادگی و حضور خانواده ها بر روی ساکنین اشرف می گذارد. نکته جالب اینکه سازمان با جاری کردن جملات و ادعاهای تکراری و کلیشه ای بر زبان حامیان غربی و عراقی خود از جمله این ادعا که حضور خانواده ها باعث شکنجه روحی و روانی ساکنین می شود، رابطه خانواده ها و فرزندان شان را به طرز مضحک و خنده آوری تصویر کرده است. همین رویکرد و نفس چنین ادعایی حاکی از عواقب سنگین و هزینه هایی است که سازمان یقین به تحمل و تقبل آن دارد. و اتفاقا صدور همین بیاینه مورد تاکید خانواده ها مبنی بر تهیه امضای پنجاه و سه نفر از ساکنین اشرف مبنی بر عدم تمایل ملاقات با خانواده ها خود در همین رابطه حائز اهمیت و مورد تاکید است. در همین راستا و پیرو درخواست خانواده ها بد نیست نهادهای بین المللی مربوط به حقوق بشر و سازمان های موازی نسبت به شکایت خانواده ها واکنش نشان داده و با ارسال هیئت های مربوطه به قرارگاه اشرف از کل جریاناتی که در آنجا جاری است، گزارش مکتوب و مستند تهیه کنند. چنانچه خانواده ها ادعا می کننند بعید نیست سران قرارگاه در واکنش به تصمیم اعضای یا هر گونه اقدام مشابهی که خاستگاه آنها پیوستن و یا حداقل تعامل و ارتباط با خانواده ها باشد، با بیشترین و سخت ترین روش ممکن برخورد کنند. از این رو با لحاظ هر میزان ریسک پذیری لازم است نسبت به درخواست خانواده ها جدیت و توجه بیشتری بشود. بعلاوه و چنانچه تا کنون ثابت شده هر لحظه و دقیقه و روز مقاومت در کنار قرارگاه اشرف می تواند به نتایج درخوری منتهی گردد. بر سازمان های مورد نظر است تا نسبت به درخواست خانواده ها با جدیت و مسئولیت بیشتری برخورد نموده و با ارسال نمایندگانی حداقل از نزدیک نسبت به آنچه مجاهدین مبنی بر تمرد اعضاء از ملاقات با والدین شان ادعا کرده اند، صحت و سقم آن را پیگیر شوند. بر اساس آنچه تا کنون رخ داده و به خصوص فرار سه تن از قرارگاه اشرف به نظر می رسد ادعای اخیر مجاهدین کمترین واکنش به وقوع ریزش جمعی در قرارگاه اشرف باشد.