ماه ها از تجمع خانواده های اسیران فرقه که در اردوگاه اشرف هستند در برابر این اردوگاه در عراق می گذرد، اما این فرقه قداره بند و سرکوب گر در برابر پدران و مادرانی که بعضآ بیش از ۲۰ سال است که در حسرت دیدار عزیزان خود می باشند سرسختی کرده و اجازه دیدار نمی دهد. آیا این همان اسلام نوین انقلابی است که رجوی سودای آنرا به سر داشت و با همین اسلام نوین انقلابی من دراوردی می خواست به مردم ایران حکومت کند؟ بایستی باور داشت که رجوی نه به خدا ایمان دارد نه دارای دین و ایمان است شعار اسلام نوین انقلابی هم اگر به خیال خودش برایش سود نداشت هرگز بر این مسند تکیه نمی کرد، چرا این را می گویم چون بی رحم تر و بی وجدانتر از رجوی در تاریخ همان مغول وهلاکو بوده اند. بارها و بارها درنشست های رجوی همه شاهد بوده ایم که در برابر تمامی نیروی موجود در اردوگاه اشرف به پدران و مادرانی که این فرزندان را تربیت کرده اند درود می فرستاد، پس چه شد و چگونه شد که همان پدران و مادران بایستی برا ی دیدن فرزندان خود ماها در مقابل درب اردوگاه وزندان اشرف منتظر بمانند وبه این گرمای موجود در عراق تن دهند و شما از خدا بی خبران به آنان مارک مزدوری هم بزنید؟ پس معلوم می شود که تعریف و تمجید از پدران و مادران در آن دوره تنها برای شستشو دادن مغزهای افراد بوده و لا غیر، رجوی ها هرگز دلشان برای کسی نسوخته برای آنها تنها و تنها منفعت خودشان مهم است واز ابتدا نیز چنین بوده وهمیشه در تلاش بوده اند تا با مفت خوری ودروغ ودغلبازی و با کشتن یا به کشتن دادن جوانان مردم به حکومت ننگینی که امروز گوشه کوچک آن دربرابر اردوگاه اشرف بنمایش در آمده برستند. اما سران این فرقه چاقو کش بایستی بدانند که این سرسختی و این بی حرمتی به پدران و مادرانی که بعضآ سالخورده هم هستند در پرونده ننگین این فرقه تروریستی ثبت خواهد شد و قطعآ در این مورد مردم ایران بهترین قضاوت را خواهد کرد، وبایستی نیز بدانند که خدائی هست و پاسخ این گستاخی ها را به بهترین صورت خواهد داد، کما اینکه تا کنون به خاطر تمامی پلیدی ها وبرای تمام جنایت ها وخیانت هایتان شما رابه این روز سیاه نشانده.