اخیرا رهبری پنهان فرقه رجوی با ارتباطات یک طرفه که قابل پاسخگویی نیست سعی در درست کردن بنای خراب شده و پاشیده سازمان را دارد و با به راه انداختن ویدئو کنفرانس برای اعضاء متلا شی شده و نا امید خود میخواهد جایگاه از دست رفته خود را احیاء کند. البته باید از وی پرسید که از این داستان سرایی ها چه سودی میبرد. همانطور که چند بازنشسته در پارک بدور هم محفلی زده و صحبت از زمانهای قدیم را می کنند و با حرفهای خود یک روزه صحنه سیاسی اجتماعی جهان را تغییر میدهند و پس از آن هر کس به دنبال کار خود رفته و تا فردا همین میتینگ مجددا تکرار خواهد شد! در واقع وضعیت کنونی سازمان همین است. سازمان افرادی را پرورش داده است که معتاد به داستان گوش کردن هستند و این کار داستان گویی و داستان سرایی را همین رهبری برای آنها انجام میدهد. کسانی که مغزهایشان کوچک شده و قدرت تعقل ندارند و خط و همه چیز آنها را باید یک نفر دیگر مشخص کند. اما آیا در این بین حرف جدیدی هم بوده؟ من که ندیدم! سازمان به اعضا خود بجز انتظار کشیدن چیزی نمی آموزد آنهم به امید این و آن بودن. اگر در واقعیت شرایط کنونی ایران همان طوری که رجوی میگوید بود پس چرا آن تحلیل ها و بررسی ها و پیشگویی های او به حقیقت نمی پیوندد حتی یک قلم از حرفهایی که وی زده را بیاورید که درست از آب در آمده باشد. معلوم است که افرادی که برای سالها در زندانی بدور از واقعیت ها گم شده اند درک واقعی از جامعه ندارند.
اصغر فرزین