آیا شما داستان خوشرقصی را شنیده اید؟ پس من میگویم… در روزگاران قدیم که راهها نا امن بوده و دزدها به کاروانها حمله میکردند در بین راه کالسکه ای مورد حمله قرار میگیرد، دزدها تمامی اموال خانواده را میدزدند اما راضی نمی شوند و برای تفریح میگویند که یکی از شماها باید برقصید!
نهایتا یک نفر از آن کاروان شروع به رقصیدن میکند حالا نرقص و کی برقص! بعد که دزدها میروند به او میگویند دزدها گفتند برقص اما نه اینکه اینهمه خوشرقصی کن تو آنقدر رقصیدی که بیش از انتظار آنها بود! حالا شده سازمان. روزگاری سازمان در لیست تروریستی ایالات متحده و اروپا جا گرفت گفتند بیا و کمی برقص و…! اما سازمان آنقدر دارد این کار را ادامه می دهد که اوق همه در آمده! سر مسئله اتمی ایران بقیه کوتاه میآیند سازمان کوتاه نمیآید. سر مسائل تحریم بقیه کوتاه میآیند سازمان نمی آید و کاسه داغ تر از آش شده راستش نمیدانیم اینهمه بی پرنسیبی سازمان برای چسبیدن های مشمئز کننده به این و آن از کجاست؟ ما که نفهمیدیم سازمان چه میخواهد آیا به راستی فکر میکند اجانب میتوانند ایران را نابود کنند بعد آنرا بدست سازمانی تروریستی بدهند؟ من و نه هیچ آدم عاقلی این فکر را نمی کند و هیچ ادم سیاسی چنین نگرشی ندارد. ایران که عراق نیست ایران که افغانستان نیست ایران که پاکستان نیست! ارمنستان و تاجیکستان و… نیست. بهتر است سازمان شکست خورده در خود تغییراتی بدهد و الا ممکن است خودش در این ماجرا سرخ شود!
اصغر فرزین