چرا رجوی از ملاقات خانواده ها با فرزندان خویش ممانعت می کند؟

حدود هشت ماه هست که خانواده های محترم اسیران در قلعه اشرف جلوی درب این قلعه متحصن هستند ولی هنوز موفق به دیدار با عزیزان خود به دلیل مانع تراشی های سران فرقه رجوی نشده اند. ولی علت چیست که این خانواده های دردمند تا بحال نتوانسته اند به این خواسته ساده و روشن خود برسند؟ واقعیت این است که مناسبات بسته فرقه اجازه ارتباط با دنیای آزاد را به هیچ عنوان به اعضای خود نمی دهد و این از ویژگی های بارز تمامی فرقه ها در جهان است و تفاوت اصلی یک سازمان فرقه گرا با یک سازمان معمولی هم در نحوه رویکرد ان با مقوله خانواده و جایگاه آن در اجتماع هست، لذا در حالی که تمامی سازمان های سیاسی و غیرسیاسی خانواده را محترم می شمارند ولی فرقه رجوی صد و هشتاد درجه عکس آن حرکت می کند و نهاد خانواده را تضاد اصلی تشکیلات فرقه گرایانه خود می داند تا جایی که حتی مریم رجوی می گوید: " خانواده لانه فساد است" و یا مهدی ابریشمچی در نشست می گفت: "خانواده را باید منفجر کرد". ولی چرا بطور خاص فرقه رجوی دشمن خانواده ها هست و از دیدار خانواده ها با فرزندان خود وحشت دارد؟ خوب جواب روشن است رجوی و سران فرقه خوب می دانند که اگر چنین اتفاقی بیفتد و قربانیان قلعه اشرف با خانواده های خود ملاقات کنند و متوجه شوند که در دنیای خارج از سازمان چه خبر است، تصمیم به جدا شدن از این فرقه می گیرند و بعد هم با رهایی خود و ورود به دنیای آزاد چهره کریه این فرقه را برای جهانیان افشا خواهند نمود لذا ترس رجوی از این هست که با این افشاگری ها بساط فرقه گری او در قلعه اشرف برچیده شود و درست به همین دلیل نه تنها برخلاف همه سازمانهای حقوق بشری و سیاسی حامی خانواده نیست بلکه با آن به مانند یک دشمن برخورد کرده و آنرا دشمن شماره یک تشکیلات فرقه گرایانه خود می داند و خواهان نابودی آنهاست،اما زهی خیال باطل. در همین راستا پیوستن جدید بیش از30 تن از خانواده هایی که فرزندانشان در دستان این فرقه اسیر هستند نشان از شتاب و ادامه راهی دارد که از هشت ماه پیش آغاز شده است اگر چه پر مرارت و پر درد وشکنج. مهم این است که خانواده ها رو در روی انقلاب دروغین رجوی فصلی تازه را در برابر این فرقه مذهبی گشوده اند وفشارهای خارجی توام با فشارهایی که از داخل بر این تشکیلات وارد می شود نهایتا به نتایج مطلوب خواهد رسید. فرار آقای عینکیان نیز فرازی دیگری از تلاش خستگی ناپذیر جدایی طلبانی است که به هر نحو ممکن برای رهایی و آزاد ساختن خویش تلاش می کنند و خبر از موجی می دهد که در داخل این تشکیلات وجود داشته و سردمداران آن سعی در پنهان و مخفی نگه داشتن آن دارند. واقعیت انکار ناپذیر این است که دوران زندگی انگل وار مجاهدین به سر آمده است و روزگار بسا بهتری برای اعضا باقی مانده آن در چشم انداز قرار گرفته است. بنابراین مسعود رجوی باید بداند در دنیای آزاد کنونی نمی توان انسانها را تا ابد در غار نگه داشت و سرانجام با مقاومت سرسختانه خانواده های محترم دیر یا زود درب این قلعه جهل و خیانت باز خواهد شد و اسیران دربند آن رها خواهند گشت و بساط فرقه گرایی رجوی ها را با روشنگری های تاریخی خود به هم خواهند ریخت.

منبع

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا