قادر رحمانی: آقای کریمدادی اگر از مسئولین سازمان در باره ی بچه هایی که از پدر و مادرشان جدا کردند و به خارج فرستادند توضیح بخواهیم استدلال خیلی جالبی را طرح می کنند و ادعا می کنند سال هفتاد جنگ آمریکا با عراق شروع شد شرایط جنگی و بمباران بود به خاطر اینکه بچه ها را از خطر نجات بدهیم آنها را به خارج از عراق فرستادیم. حال با این ادعا و استدلال به نظر شما منطقی است که بچه ها زیر بمباران نباشند و به خارج از عراق منتقل گردند؟
مهران کریمدادی: ببینید بعد از اینکه بمباران عراق تمام شد یعنی بعد از پایان جنگ عراق و امریکا و وقتی صلح برقرار شد دیگر بمباران و جنگ نبود چرا سازمان بچه ها را بعد از پایان جنگ، به اشرف بازنگرداند؟ معتقدم سازمان در این باره عمد داشت رهبران سازمان در این داستان به اصطلاح انقلاب ایدئولوژیک می خواستند عواطف و علایق بین اعضای خانواده ها را در اشرف و سایر مقرها در عراق از بین ببرند.
قادر رحمانی: من هم اینطوری استنباط می کنم یعنی معتقدم که زمانی این میلیشیاها به قول شما بچه بودند و کم سن و سال , چون تازه بحث طلاق رخ داده بود پس تنها چیزی که می توانست زن و مردی را که از همدیگر طبق دستور تشکیلاتی و ایدئولوژی سازمان جدا شده بودند دوباره به همدیگر ربط بدهد همین بچه هایی بودند که به میلیشیا شهرت داشتند. مهران کریم دادی: بله ؛ دقیقا قادر رحمانی: پس مسئولین سازمان ترفند خوبی به کار گرفتند تا نقطه وصلی که بین زن و مرد در اشرف بود را با این ترفند و بهانه از بین ببرند. در این میان بچه ها نیز قربانی شدند.
مهران کریم دادی: کاملا با شما موافقم ؛ سازمان می خواست هر نوع علائق بین زن و مرد در مناسبات را نابود کند. حرف آقای رحمانی را می پذیرم که سازمان به بهانه حفظ جان بچه ها آنها را از عراق خارج کرد اعتقاد شخصی خودم نیز همین است سازمان قصد داشت عواطف بین زن و مرد را از بین ببرد به نظر من یک کودک اگر تحت سرپرستی کسی بزرگ شود که پدر و مادرش نباشند تا آخر عمر پر از عقده خواهد بود. هیچ کس و هیچ چیز نمی تواند جایگزین مهر مادری و مهر پدری شود. این چه سازمانی است که این چنین با عواطف کودکانه نیز بازی می کند؟ این چه رفتاری است؟ کودکان را از مهر مادرانه و محبت پدرانه محروم کنیم و ادعا کنیم که در راه خدا و خلق این کار را انجام می دهیم!! کجا خدا گفته است پدر و مادر را از هم جدا کنید و فرزندانشان را از والدینشان؟ که سران سازمان می خواهند خط و خطوطی را پیش ببرند؟ یا قرار است انقلابی صورت بگیرد؟ کجا و کدام آیه ؛ کدام سوره در قرآن به چنین امری اشاره کرده است؟
ناصر سید بابایی: آقای کریمدادی ؛ بچه هایی که در آن مقطع به خارج از عراق فرستادند این طور گفته می شد سازمان به منظور بهره برداری مالی آنها را به کشورهای اروپا فرستاد تا از خارجی ها و اروپایی ها به نام اینکه کودکان بی سرپرست و مثلا در آلمان مستقر هستند بودجه ای هم از آنها بگیرد و از این راه سازمان کار مالی اجتماعی کند. آیا شما چنین نظری دارید؟
مهران کریم دادی: این موضوع هم است حرف شما کاملا درست است اگر بخواهیم به قول معروف رفتار تشکیلاتی سازمان را موشکافی بکنیم مثل همین موضوع بهره برداری مالی از حضور بچه ها در کشورهای اروپایی کاری که سازمان انجام می داد خیلی بحث عمیق و ریشه دار است. سران سازمان هدف های متعددی را از یک کار دنبال می کردند همین موضوعی که الان صحبتش شد بردن بچه ها به اروپا صرفا برای حفظ جان آنها نبود که می خواستند علائق خانوادگی را در اشرف از بین ببرند همچنین به علت حضور بچه ها در اروپا بهره برداری مالی و تبلیغاتی از آنها کنند و خط سازمان را پیش ببرند.
داستان انقلاب و طلاق چندان دردسری برای سازمان ایجاد نکرد در قیاس با حضور بچه ها در اشرف. چون مدرسه مدام از سازمان انرژی می گرفت شما حساب کنید یک مدرسه حداقل ده الی بیست تا کادر می خواست خب ده تا بیست تا کادر انرژی سازمان را تلف می کرد وقتی بچه ها نباشند این کادرها در کارهای تشکیلاتی و مسئولیت های دیگری که برای سازمان مهمتر بود به کار گرفته می شدند اما کار آموزشی برای بچه ها هزینه داشت و سازمان نمی خواست این هزینه را بپردازد. همه اهداف سازمان را خوب نگاه کنید. عملیات های رزمی و ترور برای او مهمترین هدف بود. بله در کشور آلمان از بچه ها به قول معروف تحت پوشش خیلی از مسائل می توانست استفاده کند برای مثال به منظور کارهای انجمنش در اروپا می توانست از بچه ها به خوبی استفاده کند. درست است که در اروپا هوادار داشت ولی این بچه ها خیلی قابل اعتماد تر و به قول معروف مورد استفاده بهتر می توانستند برای سازمان قرار بگیرند.
کما اینکه از دانش آنها استفاده هم می کرد. از بچه هایی که در زمینه ی کامپیوتر کار می کردند سازمان خیلی از آنها سوء استفاده کرد.
ادامه دارد…
تنظیم از آرش رضایی
مکان گفتگو: دفتر انجمن نجات آذربایجان غربی